قتل در شب جشن تولد
مردی که بعد از درگیری با باجناقش او را با واردکردن چند ضربه چاقو به قتل رسانده بود با رضایت اولیایدم از قصاص نجات یافت و به حبس محکوم شد.
مأموران پلیس تهران هشت سال قبل با تماس تلفنی شهروندی از یک درگیری خانوادگی باخبر شدند؛ درگیری بین دو باجناق بود و یکی از آنها بر اثر شدت جراحات جان خود را ازدست داد. به دستور بازپرس جسد به پزشکی قانونی انتقال یافت و متهم نیز بازداشت شد؛ درحالیکه بازجویی از متهم آغاز شده بود شاهدان نیز برای بیان آنچه دیده بودند، به دادسرا فراخوانده شدند. آنها گفتند بعد از اینکه سعید -مقتول- به شاهین -متهم پرونده - حمله کرد، شاهین با واردکردن ضربات چاقو بر بدن باجناقش او را به قتل رسانده است.
این در حالی بود که متهم نیز به واردکردن ضربات متعدد چاقو به باجناقش اعتراف کرد و گفت: درگیری ما از قبل شروع شده بود و چون من مشروب خورده بودم، نتوانستم خودم را کنترل کنم؛ وقتی او به من ضربه زد من هم او را زدم.
پرونده با پایان تحقیقات و صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. اولین جلسه رسیدگی به این پرونده دو سال قبل برگزار و متهم به قصاص محکوم شد اما به دلیل اینکه ضربه به پای مقتول برخورد کرده بود، دیوانعالی کشور رأی صادره را نقض کرد و پرونده دوباره برای محاکمه به شعبه ٧٤ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. روز گذشته در جلسه رسیدگی به این پرونده ابتدا نماینده دادستان کیفرخواست را خواند و گفت: متهم حاضر در دادگاه به اعتراف خودش و مدارک بهدستآمده مرتکب قتل شده است و درخواست صدور حکم قانونی دارم.
سپس اولیایدم در جایگاه حاضر و خواستار صدور حکم قصاص شدند. وقتی نوبت به متهم رسید گفت: اتهام قتل را قبول دارم و خیلی از کرده خودم پشیمان هستم. آن شب به خانه پدرزنم رفته بودیم که بین من و سعید درگیری اتفاق افتاد. شب که خواستیم بخوابیم او به سمت من حمله کرد و یک ضربه زد؛ همین کار من را بهشدت عصبانی کرد و من هم برای اینکه تلافی کنم به سمتش حمله کردم و درحالیکه کنترل رفتارم دست خودم نبود او را زدم. از لحظهای که این کار را کردم تا همین لحظه که در برابر شما ایستادهام در عذابوجدان میسوزم و خیلی حالم بد است.
سپس برادر همسران متهم و مقتول که شاهد این درگیری بود، در جایگاه حاضر شد و گفت: تولد یکی از اعضای خانوادهام بود و ما خواهرانم را دعوت کرده بودیم و آنها با شوهرانشان آمدند.
شاهین و سعید هردو مشروب خوردند و از خودبیخود شدند؛ به همینخاطر حال درستی نداشتند و رفتارشان دست خودشان نبود. آنها با هم درگیر شدند، جدایشان کردیم بعد رختخواب پهن کردیم تا همه بخوابند. سعید به سمت شاهین حمله کرد و یک ضربه زد. ما نمیدانستیم شاهین زیر رختخوابش چاقو مخفی کرده است؛ به محض اینکه سعید به او ضربه زد چاقو را از زیر تشک بیرون کشید و پشتسرهم به سعید ضربه زد. او با عصبانیت تمام این کار را میکرد و اصلا نمیتوانستیم چاقو را از دستش بگیریم.
آخرین ضربه را هم به پای مقتول زد وقتی شاهین را کنترل کردیم سعید خودش را از زیر دست او بیرون کشید و به سمت راهرو رفت، کشانکشان خودش را به پلهها رساند و همانجا ماند. مرد جوان ادامه داد: وقتی خودم را به سعید رساندم تقریبا همه خون بدنش بیرون ریخته بود و پایش بهشدت خونریزی میکرد؛ قبل از اینکه اورژانس برسد از حال رفت و چند لحظه بعد هم مقابل چشمان ما جانش را از دست داد و نتوانستیم کاری بکنیم.
وقتی متهم برای بیان آخرین دفاع دوباره در جایگاه حاضر شد، یکبار دیگر ابراز پشیمانی و با گریه از اولیایدم درخواست گذشت کرد. او گفت: من هیچ قصدی برای کشتن سعید نداشتم. ما خیلی با هم دوست بودیم.
در این هنگام اولیایدم قبول کردند از قصاص گذشت کنند و به دریافت دیه، رضایت دادند. بنابراین متهم به لحاظ جنبه عمومی جرم محاکمه شد و ضمن قبول پرداخت دیه موردتقاضای اولیایدم، از آنها بهخاطر گذشتی که کردند تشکر کرد با پایان جلسه رسیدگی هیأت قضات وارد شور شدند و متهم را به پرداخت دیه مورددرخواست اولیایدم و همچنین حبس محکوم کردند.
نظر کاربران
الحق که باجناق هیچوقت فامیل نمیشه