انتقام جویی جالب یک زن از دختر جوان
حدود يک سال است در يکي از دانشگاه ها درس مي خوانم. از حدود يک هفته قبل روزانه افراد مختلفي با تلفن همراهم تماس مي گيرند و از من خواستگاري مي کنند.
وي در تشريح اين ماجرا گفت: حدود يک سال است در يکي از دانشگاه ها درس مي خوانم. از حدود يک هفته قبل روزانه افراد مختلفي با تلفن همراهم تماس مي گيرند و از من خواستگاري مي کنند.
اول فکر کردم اين کار يک شوخي از طرف دوستانم است اما وقتي اين ماجرا ادامه پيدا کرد فهميدم مسئله جدي است. وقتي با يکي از تماس گيرندگان در اين باره صحبت کردم فهميدم شماره ام را از طريق يک سايت همسريابي پيدا کرده است.
او گفت در اين سايت ادعا شده است هرکس با من ازدواج کند نيمي از ارثيه پدربزرگم به او مي رسد. بعد از آن بود که متوجه شدم دسيسه اي در کار است و فرد ناشناسي براي بي آبرو کردنم دست به چنين کاري زده است.
به دنبال اين شکايت تلاش هاي افسران پليس فتا براي شناسايي عامل اصلي اين ماجرا آغاز شد. ماموران در شاخه هاي مختلف به تجسس در اين باره پرداختند و سعي کردند از کوچکترين سرنخ ها براي به دام انداختن متهم استفاده کنند.
با گذشت چند هفته از ثبت اين شکايت کارآگاهان به اطلاعاتي دست يافتند که نشان مي داد يک زن پشت پرده اين ماجرا حضور دارد. تحقيقات بيشتر حاکي از آن بود که دختر جوان از مدتي قبل با يکي از هم دانشگاهي هايش در ارتباط است و زن اين فرد به اين رابطه پنهاني پي برده و براي انتقام جويي دست به اين کار زده است.
از اين رو اين زن دستگير شد و تحت بازجويي قرار گرفت.او ضمن پذيرش اتهامش به پليس گفت: از مدتي قبل فهميدم همسرم با دختر جواني رابطه دارد و به طور پنهاني او را مي بيند. به همين دليل تلاش کردم کاري کنم اين رابطه قطع شود.
يک روز که همسرم تلفن همراهش را در خانه جا گذاشته بود شماره دختر جوان را به دست آوردم و آن را در يک سايت همسريابي قرار دادم و ادعا کردم فردي که با او ازدواج کند صاحب نيمي از ارثيه پدربزرگش مي شود.
من مي خواستم با اين کار ضمن تنبيه دختر جوان زندگي مشترکم را هم نجات دهم.
ارسال نظر