جنایت برای جلوگیری از افشای رابطه پنهانی
مرد جوان بعد از زخمیشدن زنی که با او رابطه پنهانی داشت از ترس افشای رازش، این زن را بهجای رساندن به بیمارستان به قتل رساند.
تحقیقات کارآگاهان جنایی استان گلستان درباره این پرونده از اواخر فروردین در پی اعلام شکایت مردی که همسرش به نام مینا فوت شده بود، آغاز شد. این مرد گفت: «من و همسرم بهعنوان راننده سرویس، کار میکنیم و هرروز بعدازظهر با هم از خانه خارج میشویم سپس هریک به سمت محل کار خودش میرود. دیشب بعد از بازگشت به خانه از تأخیر همسرم نگران شدم.
دخترم به من گفت مادرش با او تماس گرفته و خواسته شام را آماده کنم اما از آن به بعد خبری از مینا نداشتیم و نمیدانستیم چه اتفاقی رخ داده است تا اینکه امروز صبح با من تماس گرفتند و گفتند جسد زنم کنار جادهای افتاده است؛ وقتی به آنجا رفتم پیکر بیجان مینا را دیدم».
کارآگاهان در گام اول تحقیقات به بررسی گوشی تلفن همراه مقتول پرداختند و شمارههایی را که مینا با آنها در تماس بود، استخراج کردند. زن جوان آخرین بار با مردی تلفنی صحبت کرده بود. وقتی مأموران سراغ این مرد رفتند، او گفت: «مینا را میشناسم. او مشتری من بود و هر ازگاهی جنس میخرید، چندی قبل نیز چکی به من داد. دیروز تماس گرفت و از من خواست چک را با خودم به محل کارم ببرم تا او بیاید و آن را پس بگیرد و پول را نقدی بپردازد، من هم قبول کردم ولی هرچه منتظر ماندم از مینا خبری نشد تا اینکه فهمیدم او کشته شده است».
افسران جنایی در ادامه سراغ دومین شماره تلفن که متعلق به زنی جوان بود، رفتند. او گفت: خط تلفن همراهش در اختیار شوهرش است. به این ترتیب دومین مظنون به نام امیر تحت بازجویی قرار گرفت و به ارتکاب جنایت اقرار کرد.
او گفت: «من و مینا از مدتی قبل با هم رابطه داشتیم. روز حادثه همسرم را به مجلس ختم مادر یکی از دوستانش بردم و خودم با مینا قرار گذاشتم و با هم به خانه ما رفتیم. یکی، دو ساعتی آنجا بودیم تا اینکه مینا خواست برود.
هنگام خروج او از اتاق، صدای فریاد شنیدم و وقتی به سمتش دویدم، دیدم مینا از پلهها زمین افتاده است. چند بار صدایش زدم اما جواب نداد. زن جوان در حال جاندادن بود و سختی میکشید. اگر او را به بیمارستان میرساندم موضوع رابطه ما فاش میشد، به همین دلیل برای اینکه بیشتر عذاب نکشد چاقویی برداشتم و گلوی او را بریدم، بعد هم جسد را کنار یک جاده انداختم».
بنابر این گزارش، متهم در حال حاضر در بازداشت است و تحقیقات از او ادامه دارد.
نظر کاربران
(برای اینکه بیشتر عذاب نکشد چاقویی برداشتم و گلوی او را بریدم)
واقعا کشتن یه انسان به همین راحتیه ؟؟؟!!!! :-(((
زنه حقش بو بميره زني كه به شوهرش خيانت كنه بايد بميره اون مرد كثيف را هم با بنزين آتيش بزنيد
صد در صد دروغ ميگه. حتما دعواشون شده كشتتش. وگرنه اگه ميخواست بكشتش حداقل خفه اش ميكرد تا بي صدا بميره نه اين كه به طور جنون اميز با چاقو بكشتش. اگر هم كبودي رو بدن زنه هست بخاطر دعوا هست يا نتونسته از پله ها ببرتش پايين كشيدتش رو پله ها.
خیانت هیچوقت بی جواب نمیمونه.مطمئنا یه روز چوبشو میخوره آدم.حالا به هر شکلی
زن بد جنس و مرد بد جنس
حالم بهم خورد. بیچاره بچه ای که چنین مادری داشته....
برای من غیر قابل درک است . چرا زن وشوهر به هم خیانت می کنند ، خوب اگر ازهم خوششان نمی آید از هم جدا شوند، چرا خیانت می کنند. وچرا قبل ازین که به اطمینان کامل نرسیده اند که می توانند زیر یک سقف باهم زندگی کنند بچه دار می شوند . گناه بچه چی . خدا آدم های خیانت کار واقعا رسوا کند چه مرد باشد و چه زن .