سینما ما را فقط تا پای سفره عقد میخواهد!
بگذارید صریح پاسختان را بدهم. سینمای ایران بازیگر زن را تا وقتی میخواهد که بتواند سر سفره عقد بنشیند. وقتی وارد میانسالی میشوید، با نقشهای پیشنهادی بسیار سطح پایین روبر میشوید.
به گفته فریدون جیرانی، آن سالها در بیشتر دفترهای فیلمسازی، نام او برده میشد که البته به همه پیشنهادها پاسخ مثبت نمیداد.
کارنامه عاطفه رضوی در آن سالها فهرست نه چندان بلند از فیلمهایی است که بیشترشان کارگردانان مطرحی داشتند. «آن سوی آتش»، «زیر بامهای شهر»، «نرگس»، «یک مرد یک خرس»، «زینت»، «نجات یافتگان»، «سفر به چزابه» و «بانوی اردیبهشت» از جمله آثار شناخته شده این بازیگر به شمار میآیند.
در دهه ۸۰ خورشیدی این بازیگر کمتر بر پرده سینما ظاهر شد و به جایش در چند سریال تلویزیونی از جمله «کاکتوس» و «همسایهها» بازی کرد. او اما در صفحه تلویزیون هم دوام نیاورد و بعد از چند مجموعه، از نظرها غایب شد.
بعد از مدتی غیبت، عاطفه رضوی روی صحنه تئاتر ظاهر شد و در دو نمایش «رقص زمین» و «حضرت والا» بازی کرد که کارگردانش همسر او (حسین پاکدل) بود. او در حال حاضر مدیریت پروژه نمایش «عشق و عالیجناب» با کارگردانی حسین پاکدل را برعهده دارد که بعد از به صحنه رفتن در جشنواره تئاتر فجر، هنوز از اجرای عمومیاش خبری نیست.
آخرین فیلم سینمایی که بازی کردید، چه بود؟
آخرین فیلم... (بعد از کمی فکر و با خنده) یادم نمیآید.
از بس که از آخرین کارتان زمان زیادی میگذرد. چه شد که بعد از حضور پر رنگ بر پرده سینماهای دهه ۷۰، در ۱۰ سال اخیر کم کار شدید؟
آن زمان هم خیلی پر کار نبودم و تنها در ۱۰ فیلم بازی کردم که البته بیشترشان با توجه به موضوع، داستان و کارگردانی خوبشان به آثاری ماندگار تبدیل شدهاند.
به دلیل همین کیفیت خوب کارها، حضورتان دیده میشد. چرا آن روند مطلوب ادامه پیدا نکرد؟
چون دیگر پیشنهادهای خوبی مثل سالهای دهه ۷۰ نداشتم. شخصیت فیلم باید جان و گوشت داشته باشد که در فیلمنامههایی که من میخواندم، چنین نقشهایی نبود.
حتی یکی؟
بگذارید صریح پاسختان را بدهم. سینمای ایران بازیگر زن را تا وقتی میخواهد که بتواند سر سفره عقد بنشیند. وقتی وارد میانسالی میشوید، با نقشهای پیشنهادی بسیار سطح پایین روبر میشوید. در این مدت کم کاری، پیشنهادهای زیادی داشتم که به هیچ وجه خوب نبودند.
سینمای ما کمتر به مقطع سنی میانسال میپردازد و این شخصیتها برایش چندان جذابیت ندارد.
پس شما هم به رویکرد تام و تمام سینما به موضوعات و شخصیتهای جوانتر انتقاد دارید؟
به هیچ وجه این طوری نیست. من دارم وضعیت و موقعیت سینمای ایران را برایتان تشریح میکنم که البته نمیتوان به آن برچسب اشکال و نقص زد.
تنها ایراد میتواند این باشد که سینمای ایران نباید نسبت به شخصیتهای میانسال دچار انفعال شود و آنها را جدی نگیرد.
برای همین یک باره از سینما و تلویزیون به صحنه تئاتر آمدید؟
من یک باره به تئاتر نیامدم. در دوران دبیرستان من دوره دو ساله آموزش بازیگر تئاتر را دیدم و بعدش در فیلم «آن سوی آتش» بازی کردم. در چند سال اخیر در واقع دوباره به خانه اولم برگشتهام.
«آن سوی آتش» فیلم فوق العادهای بود و شما هم بازی بسیار خوبی در آن داشتید که فکر میکنم برایش کاندید دریافت جایزه از جشنواره فجر هم شدید.
بله. آن کار و کاندید شدن برای دریافت جایزه فجر وسواس مرا در پذیرفتن کارهای بعدی بیشتر کرد. یادم میآید تا چند سال پیشنهادهای زیادی برای بازی در نقش دختران جنوبی داشتم که چون نمیخواستم کلیشهای کار کنم، آنها را نپذیرفتم.
نقشهایی هم که بعد از آن بازی کردید، بسیار متفاوت بودند.
علاوه بر متفاوت بودن، باید تاکید کنم بیشتر نقشهایی که در سینما بازی کردهام، از من دور بودهاند. بیشتر شخصیتهایی که بازی کردهام، از جمله مریم قندی در فیلم «نجات یافتگان» و آن دختر لال و جنوبی در «آن سوی آتش» با من فاصله داشتهاند.
من در بازیگری تیپ سازی بلد نیستم، سلیقه من هم نیست و دوستش ندارم. به دنبال تیپ سازی نبودهام، صداسازی خاص نکردهام. در واقع همیشه به دنبال این بودهام که شخصیت را باور و آن را طوری بازی کنم که مخاطب بپذیرد.
بعد از آن سابقه وقتی به تئاتر آمدید، نگران نبودید اینجا موفق نشوید؟
نه نگران نبودم، چرا که به تفکیک بازیگری قائل نیستم. بازیگر میتواند در سینما، تلویزیون و تئاتر کار کند و تنها باید ویژگیها و تکنیکهای هر کدام را بشناسد. بازیگری عصارهای دارد که در سینما و تئاتر یکی است.
این عصاره مشترک چیست؟
بازیگر هر جا که باشد، باید یک چمدان پر از تجربیات و احساسات کنترل شده و نشده را با خود حمل کند. مهم این بخش کار است و انتقال این احساسات و تجربیات تکنیکی میخواهد که در سینما و تئاتر با هم تفاوت دارند.
اما اینکه بازیگر مجبور است در یک نمایش یا فیلم به جای دیگران زندگی کند، کار سادهای نیست و توان زیاد میخواهد. چرا که ما انسانها موجودات پیچیدهای هستیم ولحظههای مختلفی را در زندگی تجربه کردهایم، هریک از آدم ها وجوه مختلف شخصیتی دارند که درآوردنش دشوار است.
ارسال نظر