موج جدید اعتراض ها به عشق تعطیل نیست

روزنامه هفت صبح: به دنبال اعتراض شدید شهرام حقیقت دوست به عملکرد بیژن بیرنگ، این روزها صفحه اینستاگرام او به محلی برای اعتراض مخاطبان نسبت به بلاتکلیفی پخش قسمت های بعدی بدل شده.

بعد از موضع گیری بیژن بیرنگ در قبال عملکرد بازیگران «عشق تعطیل نیست» و انداختن تقصیر بخش مهمی از مشکلات مجموعه به گردن آنها، یکی دو روز مانده به سال نو، شهرام حقیقت دوست در صفحه اینستاگرامش متنی شدید و اعتراضی خطاب به او نوشت؛ متنی تحت عنوان «عشق تعطیل است!» که در هیاهوی نوروز گم شد و در رسانه ها بازتابی نداشت.

بعد از گذشت بیشتر از دو هفته، هنوز بیرنگ هیچ واکنشی نسبت به آن نشان نداده و فعلا هیچ خبری از ادامه توزیع قسمت پنجم هم نیست. حقیقت دوست در بخشی از صبحت هایش خطاب به بیرنگ نوشته بود: «در روزهای پیش تولید و دورخوانی متن ، چه کسی را شاهد و حکم بگیرم غیر از خود شما؟ که چقدر تلاش کردم و کردیم تا به شما بقبولانیم ایراد فیلمنامه جدی است. یادتان که نرفته نگرانی های هر روزه مان! یادتان که نرفته در روز بازدید از لوکیشن و دکور، بعد از دیدن دکور مشابه سریال پرمخاطب فرندز به شما و دختر گرامی تان چه گفتم! گل به خودی! چه اصراری به تقلید وقتی قرار است به خلاقیت مان تکیه کنیم.»


او در بخش دیگری از صحبت هایش نوشته بود: «وقتی نمی توانیم در این چند هفته فیلمبرداری حتی یک لبخند بر لبان عوامل پشت صحنه مان بنشانیم چطور قرار است ملت سختگیرمان را بخندانیم و آبرو بخریم...! جناب بیژن بیرنگ عزیز اگر بازیگری تنها و تنها شغلم بود زبان به کام می گرفتم و حساب ماهانه قراردادم را پر می کردم که نبود و نیست عشق در کار شما و رفتیم و رفتیم ما...»

بعد از انتشار این متن گلایه آمیز، صفحه اینستاگرام بیژن بیرنگ و خود سریال که تا پیش از این محل بحث و جدال بین موافقان و مخالفان این مجموعه بود، چند روزی است به مکانی برای اعتراض نسبت به دیرکرد توزیع قسمت پنجم بدل شده.

خیلی ها از صحبت های حقیقت دوست اینطور برداشت کرده اندت که پخش ادامه سریال منتفی است و برخی در اعتراض به این دیر شدن توزیع قسمت پنجم نوشته اند: «آقای بیرنگ، قسمت بعدی نمیاد؟ شده مثل قلب یخی که سالانه میومد؟»، «سر کارمون گذاشتی؟ پس چی شد چهارتا قسمت که بیشتر نشد؟»، «خیلی جالبه حالا قراره دوباره فاز روشنفکری برتون داره که مردم ما عشق ندارن و صبر و تحمل ندارن و ... بی برنامه و بی نظم...»