عمر ۶ ماهه یک ازدواج اجباری!
زن ۱۷ ساله که با اصرار خانواده تن به ازدواج داده بود، وقتی متوجه شد شوهرش به او علاقهای ندارد راهی در دادگاه خانواده شد.
چندی پیش زن جوانی با مراجعه به دادگاه خانواده درخواست طلاق داد و در خصوص علت آن به قاضی گفت: حدود ۶ ماه پیش یکی از آشنایانمان، پسری را به من معرفی کرد و او همراه خانوادهاش به خواستگاریام آمدند.
وی افزود: با اصرار خانوادهها من و مجتبی به عقد یکدیگر در آمدیم و راهی خانه بخت شدیم. از همان ابتدا میدانستم مجتبی هیچ علاقهای به من ندارد و به اصرار خانوادهاش با من ازدواج کرده است. چرا که خانوادههایمان بسیار سنتی بودند و ما حق هیچ اعتراضی نداشتیم. با این وجود سعی کردم به او محبت کنم تا شاید نسبت به من علاقه من شود اما بیفایده بود. او هیچ عشقی در قلبش نبود.
زن جوان ادامه داد: چند وقت پیش بر سر یک موضوع جزیی با هم درگیر شدیم. ماجرا این بود که مادرم میهمانی گرفته بود و مجتبی نمیخواست به آنجا برود. بر سر این موضوع شروع کرد به داد و فریاد راه انداختن. بعد از آن مانند بچهها قهر کرد و از خانه بیرون رفت. دو روز گذشت و او برنگشت. خیلی نگرانش شدم برای همین غرورم را زیر پا گذاشتم و با او تماس گرفتم. مجتبی با عصبانیت فریاد زد که نمیخواهد در کنار من زندگی کند. من اصلا باورم نمیشد. با گریه از او خواستم به خانه برگردد تا با هم صحبت کنیم. اما او گوشی را قطع کرد و بعد از آن هرچه با او تماس گرفتم جوابم را نداد.
وی افزود: بعد از چند روز احضاریه دادگاه به دستم رسید. آنجا بود که متوجه شدم مجتبی درخواست طلاق داده است. من، شوهرم و زندگیم را دوست دارم، اما اگر او طلاق میخواهد حرفی ندارم.
بعد از صحبتهای این تازه عروس، قاضی دادگاه خانواده رسیدگی به این پرونده را به جلسه بعد موکول کرد تا زوج جوان هردو در دادگاه حاضر شوند.
نظر کاربران
جنس زن کلا مشکل داره.با خودشون نمیسازن چه برسه با مردا بسازن.
پاسخ ها
جنس زن از دست شما مردها همیشه بدبخته . همیشه.
17 ساله دختر بچه ست ، نه زن !