دلنوشته «فاطمه صدر» برای صادق طباطبایی
فاطمه صدرعاملی - همسر مرحوم دکتر صادق طباطبایی - پیش از عزیمت به ایران برای آخرین وداع با همسرش، دلنوشته‌ای برای او در صفحه شخصی‌اش نوشت.
خبرگزاری ایسنا: فاطمه صدرعاملی - همسر مرحوم دکتر صادق طباطبایی - پیش از عزیمت به ایران برای آخرین وداع با همسرش، دلنوشته‌ای برای او در صفحه شخصی‌اش نوشت.
متن این دلنوشته در پی می‌آید:
«صادق، برخیز به ایران می‌رویم. به سفری که در انتظارش بودی. اکنون دکتر اجازه سفر داد. کدام کیف و چمدان را برمی‌داری؟ کدام کت و شلوار را می‌پوشی؟ کدام کتاب را برای مطالعه برمی‌داری؟ پاسپورت و بلیطت کجاست؟ آیا کنترل کردی که درها و پنجره‌های خانه همه بسته است؟ چراغ‌ها همه خاموش است؟ آیا به دستگاه اکسیژن احتیاج داری؟ قرص کورتن را برمی‌داری؟ نه نه، به هیچکدام از داروها احتیاج نداری. نفست دیگر تنگ نیست. اینک تو آرام گرفته‌ای و به دارو احتیاج نداری. وابستگی‌هایت تمام شد. تو آزادی. تو آرامی. تو هیچ‌گاه وابسته نبودی. چرا نمی‌گفتی که آرامش را دوست داری؟ چرا نگفتی که قصد آرام گرفتن داری و چرا از وضعت رضایت نشان می‌دادی؟ چرا نگفتی که قصد رفتن داری؟
الان وقت این حرف‌ها نیست. عازم سفر به ایران هستیم. چرا در صف بلیط، تو را نمی‌بینم؟ کجایی؟ نمی‌خواهی قبل از پرواز قهوه‌ای با هم بخوریم؟ کدام صندلی را انتخاب کرده‌ای که تو را نمی‌بینم؟ آیا راحتی؟ جایت سرد نیست؟ سرما اذیتت نمی‌کند؟
با دوستان و بدرقه‌کنندگان آلمانی خداحافظی کرده‌ای؟ به آنها گفته‌ای که قصد باز گشت به آلمان را نداری؟ تو که آلمان را دوست داشتی، چرا نمی‌خواهی برگردی؟ تو که دوران تحصیل و تدریس و فعالیت موفقی در آلمان داشته‌ای. تو که تجربه‌های خوبی در آلمان داشته‌ای. پس چرا اکنون آلمان را برای همیشه ترک میکنی؟
بیا بیا، زودتر در کنار ما بنشین. هواپیما برای پرواز آماده می‌شود. بلندگو اعلام می‌کند که کمربندها را ببندید. کمربندت را برای سفر بسته‌ای؟»
دکتر صادق طباطبایی شنبه دوم اسفندماه پس از تحمل بیش از یک سال بیماری سرطان ریه در دوسلدورف آلمان درگذشت.
مراسم تشییع، پس از انتقال پیکر آن مرحوم از آلمان به ایران، صبح روز پنجشنبه ساعت ۹ صبح از حسینیه جماران انجام می‌شود.
همچنین مراسم ترحیم آن مرحوم، ساعت ۱۶ الی ۱۸ روز جمعه در حسینیه شماره ۲ جماران برگزار خواهد شد.
متن این دلنوشته در پی می‌آید:
«صادق، برخیز به ایران می‌رویم. به سفری که در انتظارش بودی. اکنون دکتر اجازه سفر داد. کدام کیف و چمدان را برمی‌داری؟ کدام کت و شلوار را می‌پوشی؟ کدام کتاب را برای مطالعه برمی‌داری؟ پاسپورت و بلیطت کجاست؟ آیا کنترل کردی که درها و پنجره‌های خانه همه بسته است؟ چراغ‌ها همه خاموش است؟ آیا به دستگاه اکسیژن احتیاج داری؟ قرص کورتن را برمی‌داری؟ نه نه، به هیچکدام از داروها احتیاج نداری. نفست دیگر تنگ نیست. اینک تو آرام گرفته‌ای و به دارو احتیاج نداری. وابستگی‌هایت تمام شد. تو آزادی. تو آرامی. تو هیچ‌گاه وابسته نبودی. چرا نمی‌گفتی که آرامش را دوست داری؟ چرا نگفتی که قصد آرام گرفتن داری و چرا از وضعت رضایت نشان می‌دادی؟ چرا نگفتی که قصد رفتن داری؟
الان وقت این حرف‌ها نیست. عازم سفر به ایران هستیم. چرا در صف بلیط، تو را نمی‌بینم؟ کجایی؟ نمی‌خواهی قبل از پرواز قهوه‌ای با هم بخوریم؟ کدام صندلی را انتخاب کرده‌ای که تو را نمی‌بینم؟ آیا راحتی؟ جایت سرد نیست؟ سرما اذیتت نمی‌کند؟
با دوستان و بدرقه‌کنندگان آلمانی خداحافظی کرده‌ای؟ به آنها گفته‌ای که قصد باز گشت به آلمان را نداری؟ تو که آلمان را دوست داشتی، چرا نمی‌خواهی برگردی؟ تو که دوران تحصیل و تدریس و فعالیت موفقی در آلمان داشته‌ای. تو که تجربه‌های خوبی در آلمان داشته‌ای. پس چرا اکنون آلمان را برای همیشه ترک میکنی؟
بیا بیا، زودتر در کنار ما بنشین. هواپیما برای پرواز آماده می‌شود. بلندگو اعلام می‌کند که کمربندها را ببندید. کمربندت را برای سفر بسته‌ای؟»
دکتر صادق طباطبایی شنبه دوم اسفندماه پس از تحمل بیش از یک سال بیماری سرطان ریه در دوسلدورف آلمان درگذشت.
مراسم تشییع، پس از انتقال پیکر آن مرحوم از آلمان به ایران، صبح روز پنجشنبه ساعت ۹ صبح از حسینیه جماران انجام می‌شود.
همچنین مراسم ترحیم آن مرحوم، ساعت ۱۶ الی ۱۸ روز جمعه در حسینیه شماره ۲ جماران برگزار خواهد شد.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
خدایش رحمت کند
مرد بزرگواری بود
اللهم صل علی محمد وال محمد
هزاران دریغ و افسوس برای از دست دادان چنین مرد بزرگی
خدا رحمتش کند ول حیف بود به این زودی صفر کند
بنام خدا
خدایش بیامرزد انسان بسیار متشخص و دوست داشتنی بود.خداوند به خانواده معزی صبر عنایت فرماید.
خوش سخن خوش پوش متانت در تک تک کلماتی که بیان میکرد مشهود بود خدایا چرا کسانی که واقعا عزیز هستند و دوست داشتنی وبرای این مملکت مفید ازما جدا میکنی روح پاکش شاد خداوند به تمامی دوستاران این عزیز تسلیت میگویم
واقعا مطالبی در این دلنوشته هست که باید بسیار دلسوز بود و انرا فهمید.باید درک درست از زندگی داشت و این دلنوشته را فهمید..( صادق چرا نمی گفتی که ارامش را دوست داری..چرا نگفتی که قصد ارام گرفتن را داری؟؟ و قص علیهذا. روحت شاد. مرد وزین و با وقاری بودی.