اکبرعبدی میگوید: یک روز سر سریال بودیم. هوا هم خیلی سرد بود. از ماشین پیاده شد بدون کاپشن. گفتم...
شفاف: اکبرعبدی میگوید: یک روز سر سریال بودیم. هوا هم خیلی سرد بود. از ماشین پیاده شد بدون کاپشن. گفتم: حسین این جوری اومدی از خونه بیرون؟ نگفتی سرما میخوری؟! کاپشن خوشگلت کو؟
گفت: کاپشن قشنگی بود، نه؟ گفتم: آره! گفت: من هم خیلی دوستش داشتم ولی سر راه یکی را دیدم که هم دوستش داشت و هم احتیاجش داشت. ولی من فقط دوستش داشتم...
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
خدا بیامرزدش
روحش شاد..........4
خدا رحمتش كنه، واقعاً ادم متفاوتى بود، و اين موضوع رو به وضوح توى اشعارش ميشه ديد.
حيف از ادمهايي كه اينقدر خوبند واينقدر عمرشون كوتاهه...
khoda rahmat kone in bazigare honarmand ra.emroz 5shanbe ast har kas in khabar ra khand fatahe bekhanad barae shadi rohe hosyne panahi.
barae shadi roohesh fatahe bekhanid.
روحش شاد و یادش گرامی....