عکس: این آگهی، تکه ای از جان است...!
درماندگی آنجای خط زندگی است که نه راهی به پیش میماند و نه راهی به پس. آنجا که گوشهای از جان را کف دست بگیری و به حراج بگذاری، تا فقط ادامه دهی خطی که معلوم نیست به کجا میرسد....!
این آگهی دردناک شب گذشته روی یکی از ستون های پل سیدخندان تهران چسبانده شده بود. تکه کاغذی که قدم های هر عابری را برای لحظه ای متوقف میکرد و چشم ها را به خود خیره میساخت. تفاوت این آگهی با آگهی های مشابه، اطمینان فرد اهدا کننده از اتمام زندگی خود پس از فروش تنها کبد خویش است، ولی جبرِ نیاز های مالی و فقر او را راضی به مرگ کرده تا شاید خانواده یا نزدیکانش گرهای از گره های زندگیشان باز شود.
نظر کاربران
وااای خدای من ببین چقدر نیاز داشته که علاوه بر کلیه اش میخواد کبدش رو هم بفروشه ...
هی.....
والا اگه اوضاع بر همین منوال بگذره شاید منم به فکر افتادم
کبد؟؟؟
اونوقت چطو زنده می مونه؟؟؟
بعدا باید لابد دستو پاشو بفروشه واسه درمان دیابتو سیستم گوارشش و اینا...
ای داد بی داد...