۱۶۱۱۲
۱۴ نظر
۵۰۱۳
۱۴ نظر
۵۰۱۳
پ

قتل عام فجیع خانواده به خاطر رفتن به مسافرت

زنم گفت اگر دوست ‌داری تو هم بیایی سرکار نرو. جواب دادم نمی‌توانم این کار را بکنم و حتما باید سرکار باشم. او فکر می‌کرد هر آدمی می‌تواند مرخصی بگیرد و من مخصوصا نمی‌خواهم با همسر و فرزندم باشم.

مردی که همسر و دختر نوجوانش را به قتل رسانده است بعد از چهار‌سال به ارتکاب این جنایت اقرار کرد.

مرد ۳۶‌ساله‌ای به نام حسین که ابتدا مدعی بود فردی ناشناس وارد خانه‌اش شده و همسر و دخترش را به قتل رسانده است، سرانجام تصمیم گرفت واقعیت را بگوید و به قتل اعتراف کند. حسین چهار‌سال قبل به ماموران پلیس رباط‌‌کریم خبر داد همسرش شکیلا و دخترش مینا کشته‌ شده‌اند.

این مرد که به شدت گریه می‌کرد به پلیس گفت: صبح برای رفتن به سر کار از خانه خارج شدم و از همسر و دخترم خبر نداشتم، بعدازظهر که به منزل برگشتم دیدم آنها کشته‌ شده‌اند. وقتی ماموران وارد خانه این مرد شدند، اجساد روی زمین افتاده ‌بود و آن‌طور که حسین می‌گفت مقداری طلا نیز از خانه به سرقت رفته بود. به این ترتیب فرضیه قتل با انگیزه دزدی مطرح و به دستور بازپرس اجساد به پزشکی قانونی فرستاده شد تا نحوه مرگ به‌طور دقیق مشخص شود.

یک هفته بعد متخصصان پزشکی قانونی اعلام کردند مقتولان با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده‌اند. آنها اعلام کردند روی شکم و سینه شکیلا زن ۳۰‌ساله جای شش ضربه چاقو وجود دارد که عمق ضربات نشان می‌دهد کسی که آنها را وارد کرده احتمالا با خشم زیاد این کار را انجام داده ‌است ضمن اینکه ضربه نهایی را به گردن مقتول زده ‌و تقریبا گردن بریده شده است.

آنها در مورد جسد مینا دختر ۱۰‌ساله نیز اعلام کردند ضربات بر بدن مینا هم متعدد است. این دختر قصد داشت فرار کند و ضربات در حالت فرار بر بدن او کوبیده شده‌ است. گزارش صحنه قتل هم نشان می‌داد یک آشنا جنایت را مرتکب شده‌ است چرا که اولا مقاومتی در برابر ورود قاتل به خانه صورت نگرفته و درها‌ سالم بود ضمن اینکه وضعیت خانه نشان می‌داد شکیلا در حال تمیز کردن خانه بود و حین انجام کار با آن فرد درگیر شد.

در این بین راهنمایی‌های حسین می‌توانست کارساز باشد، اما او گفت با کسی دشمنی ندارد و نمی‌داند چه کسی این کار را کرده‌ و از آنجایی که النگوهای دختر و زنش سرقت شده حدس می‌زند فرد قاتل قصد سرقت داشته ‌است. به این ترتیب پرونده به نتیجه نرسید و آنچه شک ماموران را برانگیخت، بی‌انگیزه بودن حسین برای پیدا کردن قاتل بود.

بنابراین فرضیه دوم شکل گرفت و ظن پلیس این بار متوجه حسین شد. اما دلایل و مدارک علیه او آنقدر قوی نبود که حسین بازداشت شود چرا که همکاران او در محل کارش گفته‌های وی را تایید کردند و معلوم شد هرچه در مورد حضورش در محل کار گفته‌ درست است و همکارانش هم چیز غیرعادی در رفتار او ندیده‌اند.

سرانجام بعد از گذشت چهار‌سال در حالی که تجسس‌ها به بن‌بست رسیده بود، حسین تصمیم گرفت واقعیت را بگوید. این مرد به اداره آگاهی رفت و به قتل همسر و فرزندش اعتراف کرد و گفت: «من و شکیلا مدت‌ها بود با هم مشکل داشتیم. او از اینکه همیشه در خانه بود ناراحت بود. می‌گفت نمی‌خواهد این‌طور زندگی کند و هر روز با من دعوا می‌کرد. روز حادثه گفت قصد دارد به سفر برود، من هم گفتم برو اما حق نداری مینا را ببری اما شکیلا گفت مینا را هم می‌برد.

زنم گفت اگر دوست ‌داری تو هم بیایی سرکار نرو. جواب دادم نمی‌توانم این کار را بکنم و حتما باید سرکار باشم. او فکر می‌کرد هر آدمی می‌تواند مرخصی بگیرد و من مخصوصا نمی‌خواهم با همسر و فرزندم باشم. آن روز خیلی عصبانی شدم. زنم تصمیم خودش را گرفته‌ بود و می‌خواست از خانه بیرون برود. آنقدر عصبانی شدم که دیگر نتوانستم خودم را کنترل کنم. چاقویی از آشپزخانه برداشتم و به سمتش حمله کردم. من داشتم زنم را با چاقو می‌زدم. شکیلا فریاد زد و به مینا گفت برو بیرون و مردم را خبر کن. این بار به سمت مینا رفتم و به او از پشت چاقو زدم. مینا روی زمین افتاد. او حتی ناله هم نمی‌کرد و فقط داشت به من نگاه می‌کرد.

متهم ادامه داد: «دوباره به سمت زنم رفتم و چند ضربه دیگر به او زدم بعد دوباره به مینا هم ضربه زدم. وقتی مطمئن شدم فوت شده‌اند از چاقو زدن دست برداشتم. شکیلا باعث شد من دخترم را بزنم به همین دلیل هم دوباره به سمت شکیلا رفتم و گردنش را با چاقو بریدم. از خانه بیرون رفتم. چند ساعتی سرکار بودم و برگشتم، بعد در خانه بالای سر اجساد نشستم. باورم نمی‌شد این کار را کرده ‌باشم و نمی‌دانستم چرا این کار را کردم.

از اینکه واقعیت را به پلیس بگویم می‌ترسیدم. تصمیم گرفتم صحنه‌سازی کنم. وسایل خانه را به هم ریختم و بعد با قیچی النگوهای دخترم را بریدم و گوشواره‌های زنم را کندم و از خانه بیرون رفتم. چاقویی را که با آن قتل‌ها را انجام داده‌ بودم به همراه طلاهایی که از دخترم و زنم جدا کرده‌ بودم برداشتم و با خود بردم و به بیابان انداختم. بعد به خانه برگشتم، خودم را مرتب کردم به پلیس زنگ زدم. به هیچ چیز دست نزده ‌بودم و وقتی ماموران آمدند و صحنه را دیدند حرفم را باور کردند.»

این مرد در ادامه صحنه قتل‌ها را هم بازسازی کرد و گفت به دلیل عذاب وجدانی که داشته تصمیم گرفته خود را به ماموران معرفی کند. بعد از پایان جلسات بازپرسی و تکمیل پرونده، کیفرخواست علیه حسین صادر و پرونده وی برای رسیدگی به شعبه ۷۱ دادگاه کیفری‌ استان تهران فرستاده شد. حسین در حالی به‌زودی در دادگاه کیفری‌ استان تهران محاکمه می‌شود که اولیای‌دم همسرش برای او درخواست قصاص کرده‌اند.


منبع: شرق

باز نشر: مجله اینترنتی Bartarinha.ir

قتل عام فجیع خانواده به خاطر رفتن به مسافرت


پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • رقیه

    واقعا وحشیانه است . مگر کسی میتونه به فرزندش حمله کنه؟ اینجاست که فرق مادر ها و پدر ها پررنگ تر میشه . مادرها راضی نمیشن حتی یک خار تو دست فرزندشون فرو بره ولی بعضی از این مردها نمیدونم چرا همه چیزو حق خودشون میدونن.واقعه متاسفم

  • بدون نام

    چقدر وحشتناک...

  • marmar

    بفرما آقا دانیال.....
    اینجا هم خانومه عامل اصلیه، آره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    واقعا حق این مادر و این دختر این بود؟؟؟؟؟

  • مجید - اهواز

    حوادثی در جامعه اتفاق می افتد که از آدم بودن خود شرمساریم!!
    لحظه قتل طفل معصوم را مسجم کنید،چه زجری کشید.
    نفس انسان بند می آید از این فاجعه وحشتناک.

  • SARA

    زنه براش اعصاب نذاشته بوده . بيچاره اون لحظه جنون گرفته بوده. لج و لجبازي اين عاقبتا رو هم داره......

  • saeedeh

    مجید چه جوری تصور کردی؟؟؟
    همینجوریش دردناکه نیاز به تصور نداره .

  • كوروش

    اين ادم بسيار كار غير منطقي ووحشيانه اي انجام داده شكي نيست ولي ميشه فهميد اون زن هم خيلي ناسازگار بوده تا جايي كه شوهرشو به جنون كشونده

  • پريچهره

    اين حرف حساب چون با زنش مشكل داشت اين كارو بكنه. اينا ديوانه و رواني هستند

  • nasim

    نامرد روانی واقعاً کثیف تراز لجن هم پیدا میشه. میمردی یه بار میبردیشون مسافرت واسه کی واسه چی پس کار میکردی چقدر سنگدل چرا کشتیشون ؟ دیگه نمیتونم این مطالب رو بخونم اعصاب گرفتم

  • من

    نکته جالبش اینه که بعد 4سال بازخودشاومده اقرار کرده
    یعنی پلیسا هم نتونستن بفهمن.

  • سما

    بعضی مردا تو وجودشون انگار یه چیزی کم دارن و خیلی زود از کوره در میرن و دادو بیداد و کتک کاری راه میندازن. یعنی تا داد نزنن آروم نمیشن .اینم همینجوری بوده .بیچاره زنه تقصیری هم نداشته.مرده میتونست خیلی منطقی قبول کنه یه مسافرت چند روزه زن و بچه اش برن این اتفاقات هم چیش نمیومد . در هر حال خدا لعنتش کنه واقعا چه جور دلش اومد ؟؟؟؟

  • مهرداد

    وقتی این خبرا رو میخونم اون صحنه رو تجسم میکنم و از اینکه یک انسان بتونه همچین کار هولناکی بکنه واقعا" سنکوپ میکنم. فکر میکنم تو اون لحظه اشخاص خوده شیطان میشن! و از انسانیت کاملا" فاصله میگیرن! چون حیوانات هم، اقدام به کشتن اعضای خانوادشون نمی کنن چه برسه به انسان!

  • eli

    چه عذاب وجدانی ! که چهارسال طول کشیده ؟ آقایان بدانند همانطور که پس از ازدواج همه گونه حقی به خودشان میدهند که با دوستان وبطور مجردی به مسافرت بروند به همسرانشان هم بایستی این فرصت را بدهند تا وقتی که غیر قابل تحمل می شوند همسر با دور شدن از محیط خانه مجددا" بتواند روحیه ای یافته وبه زندپی مشترکش ادامه دهد.

  • reza

    اون مرد تبديل به يك حيوان درنده شده .لياقتش مرگه شنيدنش واقعا دردناكه

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج