قتل كودك ۵ ساله به دست برادر شیشه ای
رسيدگي به پرونده قتل كودك پنجسالهاي كه به دست برادر معتادش از پا درآمده است، بهزودي در دادگاه كيفري استان البرز آغاز ميشود.
متهم به قتل كه نوجواني ۱۵ساله است بعد از مصرف ماده مخدر شيشه برادر خودش را به قتل رساند. ماموران پليس ماهدشت كرج روز پنجم دي سال گذشته وقتي از مرگ مشكوك پسربچه خردسالي در يكي از باغهاي اطراف شهر باخبر شدند براي پيگيري موضوع به آنجا رفتند و جسد را مشاهده كردند.
آنها فهميدند پدر و برادر اين كودك نيز در باغ حضور دارند به همين دليل به بازجويي از مرد ميانسال پرداختند. او با ابراز بياطلاعي از چگونگي مرگ فرزندش گفت: «من، همسر و پسر بزرگم به ماده مخدر شيشه اعتياد داريم و از طرفي خانهاي هم نداريم براي همين شبها را در خيابان و پارك ميخوابيم.
همسرم چند وقتي است يك مرغداري را پيدا كرده و شبها در آنجا ميخوابد من و دو پسرم هم چند شب بود به اين باغ ميآمديم. ديشب پسركوچكم امير بين من و برادرش خوابيد اما صبح كه بيدار شدم اثري از او نبود براي همين از برادرش اميد خواستم دنبال او بگردد اميد هم بعد از كمي جستوجو جسد برادرش را پيدا كرد و به من گفت حيوانات وحشي او را كشتهاند.»
پدر امير در حالي اين ادعا را مطرح كرد كه روي بدن كودك پنجساله اثري از حمله حيوانات وحشي ديده نميشد. به همين دليل جنازه به پزشكي قانوني انتقال يافت و متخصصان بعد از انجام آزمايشهاي لازم اعلام كردند پسربچه به دليل اصابت جسمي سخت به سرش دچار خونريزي داخلي شديد شده و جانش را از دست داده است.
پس از اعلام اين نظريه برادر مقتول تحت بازجويي قرار گرفت او همان حرفهاي پدرش را تكرار كرد و گفت: «شب كه ما خواب بوديم برادرم براي بازي به وسط باغ رفت و در آنجا توسط حيوانات كشته شد.»درحالي كه به نظر ميرسيد مظنون ۱۵ساله موضوعي را پنهان ميكند، بازجويي از وي ادامه يافت و او سرانجام به كشتن برادر خردسالش اقرار كرد. اميد در اعترافاتش گفت: «آن شب شيشه كشيده بودم و حال خوبي نداشتم برادرم مرتب شيطنت ميكرد و دوست داشت بازي كند.
پدرم به من گفت كمي امير را سرگرم كنم من هم همراه او به وسط باغ رفتم اما هر كاري كردم امير آرام نشد. بهشدت خوابآلود بودم و مصرف شيشه باعث شده بود كنترلم را از دست بدهم براي همين در يك لحظه به برادرم حمله كردم و دستانم را دور گلويش فشار دادم آنقدر به اين كار ادامه دادم تا امير روي زمين افتاد بعد ميلهاي را كه آن نزديكي بود برداشتم و ضربهاي به سر او زدم و پيش پدرم برگشتم و خوابيدم.»
متهم به قتل ادامه داد: «صبح وقتي پدرم از من خواست امير را پيدا كنم وانمود كردم دنبال او ميگردم بعد از چند دقيقه هم ادعا كردم حيوانات او را كشتهاند.»
اميد بعد از تشريح چگونگي قتل به بازسازي صحنه جرم پرداخت و با دستور قضايي بازداشت شد. اميد در جلسات بازپرسي نيز همين اعترافات را تاييد كرد و سپس براي وي قرار مجرميت و كيفرخواست صادر شد و قرار است او بهزودي در دادگاه كيفري استان البرز از خودش دفاع كند.
منبع: شرق
باز نشر: مجله اینترنتی Bartarinha.ir
نظر کاربران
چه زندگی هایی پیدا می شه و ما حتی چند لحظه هم برای فکر کردن بهشون وقت صرف نمیکنیم... خدایا به خاطر آرامشی که داریم هزار بار شکرت...
به به چه خانواده ی گرمی!
مرتیکه خجالت نمی کشه میگه هر سه تامون معتادیم. آخه بیشعور زن و مرد معتاد دو تا بچه رو می خوان چیکار؟ خاک بر سرتون . من که حسابی عصبی شدم.
بیچاره امیر کوچولو اونم تو دام این سه تا افتاد خاک عالم تو سر هرسه تاشون