مربی ورزشی قربانی رابطه پنهانی با زن متاهل
متهم پرونده كه مدعي است قرار بود از همسرش جدا شود بعد از اينكه وارد خانه شد و مرد غريبه را ديد، او را با ضربات چاقو به قتل رساند.
متهم پرونده كه مدعي است قرار بود از همسرش جدا شود بعد از اينكه وارد خانه شد و مرد غريبه را ديد، او را با ضربات چاقو به قتل رساند.
پنجم مرداد يك سال پيش مردي به نام امير به ماموران پليس ملارد كرج مراجعه و اعتراف كرد جواني را به قتل رسانده است. اين مرد گفت، نميداند مقتول كيست و او را در خانهاش ديده است.
امير بازداشت شد و پليس به خانه او رفت تا صحنه قتل را بررسي كند. گفتههاي شاهدان پرونده نشان داد مقتول، جواني ۲۸ ساله به نام آرش بوده و چند ماهي است كه در غياب امير به خانه او رفتوآمد ميكند و با ژاله -همسر امير- رابطه دارد.
امير در بازجوييها گفت: يك سال بود كه با همسرم هيچ رابطهاي نداشتيم و نميتوانستيم همديگر را تحمل كنيم به همين دليل هم قرار شد توافقي از هم جدا شويم و دادخواست طلاق را داديم و منتظر نوبت دادگاه بوديم. همسرم هنوز در خانه من زندگي ميكرد و پيش سه فرزندم بود.
آن شب من سركار بودم اما از همكارم خواستم نيمساعت جاي من باشد تا به پمپ گاز بروم. دلشوره عجيبي داشتم و فكر ميكردم در خانهام اتفاقي افتادهاست. خيلي حالم بدبود. تصميم گرفتم به خانه بروم و سري به خانوادهام بزنم.
وقتي رسيدم، ديدم پسر بزرگم نيما خيلي مضطرب است و بريدهبريده حرف ميزند چيزي به من نگفت، وارد خانه كه شدم زنم سرم داد زد كه اين چه وقت خانه آمدن است.
متهم ادامه داد: شك كردم و فهميدم اتفاقي افتادهاست. من يك دختر و پسر ديگر هم دارم كه زنم گفت آنها خواب هستند. متوجه شدم چراغ حمام روشن است. در حمام را باز كردم و ديدم مردي غريبه در حال پوشيدن لباسهايش است.
فوري به آشپزخانه رفتم و يك چاقو برداشتم و چند ضربه به آن مرد زدم. بعد زنم را به باد كتك گرفتم. من اصلا آن مرد را نميشناختم و نميدانستم چرا به خانهام آمده است.
به دستور بازپرس، ژاله همسر امير هم بازجويي شد. او گفت: شوهرم مرد بداخلاقي بود و ما از همان ابتدا كه با هم ازدواج كرديم، اختلاف داشتيم اما مشكل اين بود كه هنوز يك سال از ازدواجمان نگذشته بود كه دخترمان به دنيا آمد و يك سال بعد هم پسرم نيما به دنيا آمد و به خاطر اين دو بچه، ما همديگر را تحمل ميكرديم ۱۰ سال گذشت در حاليكه نميخواستيم بچهدار شويم صاحب يك پسر ديگر شديم.
به هر حال، وجود سه بچه هم نتوانست كاري كند كه ما بتوانيم با هم خوب باشيم و زندگي آرامي داشتهباشيم تا اينكه يك سال پيش، بعد از درگيريهايي كه با شوهرم داشتم براي جدايي تصميم نهايي را گرفتم و با مربي بدنسازي پسرم آشنا شدم. آرش، مرد جوان و خوبي بود. او خيلي مهربان بود و با رفتارهايش توانست نيما را خيلي به خودش نزديك كند.
نيما هميشه دوست داشت پدري مهربان داشته باشد و هركس كه به او كمي محبت ميكرد جاي پدرش را در دل او ميگرفت. آرش هم نسبت به نيما همين حس را داشت، آنها رابطه خيلي خوبي با هم داشتند كمكم من هم با آرش آشنا شدم و رابطه ما خيلي جدي شد وقتي شوهرم نبود آرش به خانه ما ميآمد، آن شب هم چون امير شب كار بود من به نيما گفتم آرش را براي شام به خانه دعوت كند ما با هم بوديم كه شوهرم سر رسيد.
او در مورد اينكه رابطهاي هم با آرش داشته است يا نه گفت: آن شب هيچ رابطهاي با آرش نداشتم اما قبل از آن چند بار به لج شوهرم با او رابطه برقرار كردم.
ادعاي اين زن از سوي فرزندانش هم تاييد شد. آنها گفتند پدرشان آدم بداخلاقي است و مادرشان را خيلي اذيت ميكرد. نيما به پليس گفت: روز حادثه پدرم حالت عادي نداشت مثل ديوانهها شدهبود او آرش را با چاقو زد و آنقدر سريع اين كار را كرد كه ما نتوانستيم جلو او را بگيريم بعد به سراغ مادرم رفت و مادرم را تاجايي كه ميتوانست كتك زد او هميشه مادرم را كتك ميزد. سر چيزهاي كوچك بهانه ميگرفت و او را ميزد. به جز مادرم ما هم از دست كارهاي پدرم خسته شدهبوديم و راضي بوديم آنها از هم جدا شوند.
با توجه به گفتههاي متهم و شاهدان صحنه قتل بازسازي و بعد از صدور قرار مجرميت از سوي بازپرس كيفرخواست عليه متهم صادر شد. اين در حالياست كه خانواده آرش هم براي متهم درخواست قصاص كردهاند.
همچنين پرونده رابطه نامشروع ژاله با آرش هم براي رسيدگي به همراه پرونده قتل به دست امير براي رسيدگي به دادگاه كيفرياستان البرز فرستاده شده است. متهمان بهزودي در دادگاه كيفرياستان البرز و در حضور پنج قاضي محاكمه ميشوند.
نظر کاربران
وباز هم یک خانواده در ورطه نابودی قرار گرفت :
کشته شدن یک متجاوز .
قصاص یک مرد .
حبس یک زن .
بچه هام که کسی براشون تره خرد نمی کند !!!
به نطرمن باعث قتل ژاله بوده
کار خانومرو اصلاً نمی شه تایید کرد خصوصاً که با وجود شوهرش با یه مرد دیگه رابطه داشته ولی وقتی مرده به خودش اجازه دست بلند کردن رو خانومش و بی احترامی به اونو می داد باید فکر همچین جاهایی رو هم می کرد....
واقعاکه زن بی حیا ... . خب صبر میکردی شماکه داشتین جدا میشدین... بعد ...
آرشم که بدتر از زنه... . توکه میبینی طرف شوهر داره. نمیدونم عقل نداشتن ایندو. خب یذره صبر بعد اصلا قانونی ...
بچه ها همش شد .... ببخشین دیگه خودتون میدونین!!!
این شوهره هم که قاطی....!!!!!
برزن بد لعنت
پاسخ ها
برمردبدهم لعنت
واقعا که آدما چقد کثیف شدن آخه این خانومه چطور مادری کرده تا حالا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟وقتی از بچه هاش خجالت نمی کشیده و جلوی اونا با یه مرد غریبه ی بی همه چیز رابطه داشته؟؟؟هر چقدم شوهرش بد بوده باشه یه زن به خاطره نجابت و پاکی فطریش نبایدهمچین کاری می کرده واقعا که آدما چقد پست شدن واسه این کارای کثیفشون فقط دنباله توجیه هستن!!!!!!!!!!خدا به اون بچه های بی گناه رحم کنه!!!!!!!!!!
میتونست بزاره بعد طلاق باهاش ازدواج کنه، نمی تونست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اون مربیه هم واقعاآدم عوضی بوده با اینکه میدونسته اون خانوم شوهر داره باهاش رابطه داشته قصدش فقط سوئ استفاده بوده!!!!!!!!!بازم میگم خدا میدونه حق با کیه!!!!!!!!!!!