فرجام درآمد نفتی ایران پس از مذاکرات وین
یکی در تهران، دیگری در «وین»؛ هر دو بهدنبال توافقاند. زنگنه برای «اوپک»، ظریف در مذاکره با ششقدرت جهانی. وزیر امورخارجه اگر در مذاکرات هستهای موفق شود، شانس زنگنه برای همراهکردن سایر اعضای «اوپک» بهنفع کاهش سقف تولید بالا میرود. ظریف اگر با دست پر به تهران نرود، سمبه وزیر نفت برای کاهش سقف تولید «اوپک» در یکصدوشصتوششمین اجلاس وزرا، زوری نخواهد داشت.
اجلاسی که سهروز بعد از اتمام ضربالاجل مذاکرات هستهای در وین برگزار میشود. روزهای این هفته برای ایران هم در جبهه سیاست، هم در کارزار اقتصادی سرنوشتساز است؛ جبهههایی که از یک خط هدایت میشوند.
۱- قیمت سبد نفتی «اوپک» که نماینده نفتخام ۱۲کشور عضو این سازمان است، به نزدیک ۷۴ دلار رسیده است. برخی کارشناسان اقتصادی پیشبینی کردهاند که احتمال دارد نفت روند نزولیاش را تا ۶۰ دلار و حتی تا ۵۰ دلار ادامه دهد؛ بسته به اینکه عربستان سعودی و متحدان عربش تا کجا بخواهند نفتهای شیل آمریکا را از بازار خارج کنند.
براساس آمار اداره اطلاعات انرژی آمریکا، این کشور میخواهد تولید نفتش را تا پایان سال آینده میلادی به ۱۰میلیونبشکه در روز برساند که بخشی از آن، سهم تولید «شیل اویل»هاست. حفظ سهم بازار آمریکا برای عربستان سعودی اهمیتی فوقالعاده استراتژیک دارد. بازار نفت اینروزها نزدیک به ۲ میلیون بشکه نفت مازاد دارد و ادامه تولید فعلی عربستان و متحدانش میتواند بیش از اینها قیمت را کاهش دهد. قیمتهای بین ۵۰ تا ۷۰دلار تولید بیش از سهمیلیونبشکه از نفتهای شیل را غیر اقتصادی خواهد کرد.
در این سناریو حتی ممکن است کشورهایی مانند نیجریه هم برای بهدستآوردن سهم از دست رفتهشان در بازار آمریکا به عربستان نزدیک شوند. حالا فکر کنید اگر مذاکرات ایران با ۱+۵ به نتیجه نرسیده باشد، میتوان تصور کرد سعودیها و متحدانشان چه انگیزه مضاعفی برای کاستن از قیمت نفت و فشار بر درآمد نفتی ایران خواهند داشت. با همین روند فعلی ایران در ششماهه دوم امسال حداقل ۳۰درصد از درآمد نفتیاش را از دست داده است؛ بنابراین با به نتیجه نرسیدن مذاکرات، احتمال کاهش بیشتر درآمدهای نفتی ایران وجود دارد.
۲- سفرهای هفتههای گذشته زنگنه به قطر، امارات و کویت بیش از آنکه کارکردی برای ایجاد اجماع درخصوص کاهش تولید به نفع افزایش قیمت نفت داشته باشد، فعالیت دیپلماتیکی بود که صرفا باید انجام میشد. هم برای تصویر بیرونی هم برای کارکرد داخلی. کویت و قطر هر کدام با کمتر از سه میلیوننفر جمعیت و عربستان با کمتر از ۲۷ میلیون جمعیت، آنقدر ذخیره ارزی ناشی از نفت گرانقیمت در سالهای گذشته اندوختهاند تا کاهش اینروزهای قیمت نفت را تحمل کنند.
همان کاری که ایران با درآمد ۸۰۰ میلیارددلاری هشتسال دولت قبل انجام نداد! عربستان بیش از ۷۳۷ میلیارددلار ذخایر ارزی دارد و ذخایر مالی کویت به ۵۴۸ میلیارددلار رسیده است. ذخایر ارزی امارات متحده عربی هم به ۷۷۳ میلیارددلار بالغ شده است. با این دخایر، با آن جمعیت معلوم است که این کشورها در کوتاهمدت میتوانند قیمتهای پایین نفت را تحمل کنند؛ کاری که برای ایران سخت است.
۳- دسترسینداشتن به بیش از صد میلیارددلار درآمد نفتی انباشته ایران در بانکهای خارجی، از دیگر تبعات اقتصادی ایران در صورت به نتیجه نرسیدن مذاکرات است. گزینه کاهش بیشتر صادرات نفت بر اثر تحریمهای افزونتر هم ممکن است به آن اضافه شود. حالا اگر مذاکرات به تفاهم بینجامد، ایران، هم به این درآمدش دست خواهد یافت و هم میتواند بازارهای ازدسترفتهاش را به ویژه در اروپا به دست آورد.
پیش از شروع تحریمها، اروپاییها ۵۰۰ تا ۶۰۰ هزار بشکه نفت از ایران میخریدند. با تنش اینروزهای اروپا و روسیه؛ اتحادیه اروپایی علاوهبر نفت، علاقهمند خواهد بود تا در پروژههای گازی ایران هم سرمایهگذاری و زودتر گاز ایران را جایگزین بخشی از واردات گاز از روسیه کند. در وین اخباری شنیدم که شرکتهای نفتی اروپایی پشت در مذاکرات نشستهاند تا در صورت تفاهم، بلافاصله وارد ایران شوند.
۴- در صورت امضای تفاهم هستهای با غرب، ممکن است قیمت نفت پنج تا ۱۰دلار کاهش یابد اما ایران میتواند بلافاصله ۵۰۰ تا ۶۰۰ هزار بشکه به تولید نفتش بیفزاید و بعد از دو تا سه سال، صادراتش را به رقم ۲ میلیون و۵۰۰هزار بشکه قبل از تحریمها برساند. بر اساس گفته های زنگنه که ایران در اجلاس «اوپک»، این هفته همدلانه خواهد کوشید که صدای واحدی از «اوپک» شنیده شود. ایران در «اوپک» ۱۶۶ دنبال تنش و تفرقه نخواهد بود.
ارسال نظر