قتل هولناک یک مرد ۶ زنه زیر چزخ های بلیزر
یک مرد جوان که به اتهام کشتن پدر ثروتمندش بازداشت شده است دیروز در دادگاه کیفری استان تهران از خود دفاع کرد.
یک مرد جوان که به اتهام کشتن پدر ثروتمندش بازداشت شده است دیروز در دادگاه کیفری استان تهران از خود دفاع کرد.
پیش‌تر متهم به قصاص محکوم شده بود اما رای به خاطر ابهام در عمدی‌بودن قتل، شکست.
عصر چهارم آبان ۱۳۸۷ بازپرس محمدحسین شاملو - کشیک وقت دادسرای امور جنایی پایتخت- رسیدگی به پرونده مرگ اسرارآمیز مرد ۷۸ ساله‌ای به نام «مسعود» را در دستورکار خود قرار داد که شواهد نشان می‌داد در منطقه «رسالت» به عمد، زیر چرخ‌های خودروی بلیزر له شده بود.
با مطرح‌شدن فرضیه جنایت خانوادگی، دو پسر و همسر قربانی تحت بازجویی قرار گرفتند. سعید - متهم ۲۸ ساله- به بازپرس «شاملو» و افسران دایره دهم اداره آگاهی مرکز گفت: برای تفریح به باغ‌مان در «لواسان» رفته بودیم که روزگارمان سیاه شد.
وی ادامه داد: پشت فرمان بلیزر نشسته بودم و دنده عقب حرکت می‌کردم اما به خاطر مصرف کراک، حال عادی نداشتم. ناگهان برادرم «وحید» فریاد زد «مواظب باش به درخت نخوری.»
«سعید» افزود: پایم را روی پدال گاز گذاشتم تا به جلو بروم اما نمی‌دانم پدرم از کجا جلوی ماشین سبز شد و ناخواسته او را زیر گرفتم. همان‌موقع تصمیم داشتیم پدرمان را به بیمارستان ببریم اما کار از کار گذشته بود.
«وحید» ۲۳ ساله نیز در بازجویی‌ها منکر کشتن عمدی پدرش شد. همچنین ساره- همسر ششم مسعود- ادعا کرد زندگی آرامی داشتند و دلیلی برای سر به نیست کردن پیرمرد وجود نداشت.
متهمان به دستور بازپرس شعبه اول دادسرای جنایی تهران روانه بازداشتگاه شدند و بررسی‌های پلیس و پزشکی قانونی ادامه یافت.
نوع ضربه‌هایی که پیش از برخورد «مسعود» با خودرو به سر و بدنش خورده بود، فرضیه جنایت خانوادگی را پررنگ‌تر کرد تا اینکه بیست و نهم آبان ۱۳۸۷ «سعید» در اداره آگاهی، لب به اعتراف گشود. وی گفت: پدرم هنوز زنده بود که برادرم را از داخل ویلا صدا زدم تا او را به داخل شهر ببریم اما نشد.
به دنبال اعتراف‌های «سعید» و بازسازی صحنه جرم، کیفرخواست در دادسرای امور جنایی تهران صادر و به شعبه ۷۴ دادگاه کیفری فرستاده شد. در محاکمه‌ای که هشتم دی پارسال به ریاست قاضی «حسن تردست» و با حضور چهار مستشار تشکیل شد ابتدا اصغری‌روشن- نماینده دادستان- کیفرخواست را خواند: «شاکیان خصوصی، تقاضای اشد مجازات دارند.»
سپس «سعید» در جایگاه ویژه قرار گرفت و از خود دفاع کرد. وی مدعی شد نمی‌خواسته پدرش را بکشد و نقشه‌ای برای این کار در سر نداشته است. در پایان، هیات قضایی با اعلان تنفس وارد شور شد و «سعید» را به قصاص نفس- مرگ- محکوم کرد.
رای اما با اعتراض متهم و وکیل‌مدافعش به دیوان‌عالی کشور فرستاده و به‌خاطر ابهام در عمدی بودن قتل، نقض شد. بدین‌ترتیب پرونده به شعبه همعرض- ۱۱۳ دادگاه کیفری پایتخت- سپرده شد و دیروز تحت رسیدگی قرار گرفت. در این نشست که به ریاست قاضی «محمدسلطان همتیار» تشکیل شد ابتدا سیدرضایی- نماینده دادستان- کیفرخواست را خواند.
نوبت دفاع به «سعید» که رسید بار دیگر قتل عمدی را انکار کرد و مدعی شد مرگ پدرش یک اتفاق بود. قرار است تازه‌ترین حکم این متهم پس از بررسی دقیق ابعاد ماجرا صادر شود.
منبع: فرهیختگان
پیش‌تر متهم به قصاص محکوم شده بود اما رای به خاطر ابهام در عمدی‌بودن قتل، شکست.
عصر چهارم آبان ۱۳۸۷ بازپرس محمدحسین شاملو - کشیک وقت دادسرای امور جنایی پایتخت- رسیدگی به پرونده مرگ اسرارآمیز مرد ۷۸ ساله‌ای به نام «مسعود» را در دستورکار خود قرار داد که شواهد نشان می‌داد در منطقه «رسالت» به عمد، زیر چرخ‌های خودروی بلیزر له شده بود.
با مطرح‌شدن فرضیه جنایت خانوادگی، دو پسر و همسر قربانی تحت بازجویی قرار گرفتند. سعید - متهم ۲۸ ساله- به بازپرس «شاملو» و افسران دایره دهم اداره آگاهی مرکز گفت: برای تفریح به باغ‌مان در «لواسان» رفته بودیم که روزگارمان سیاه شد.
وی ادامه داد: پشت فرمان بلیزر نشسته بودم و دنده عقب حرکت می‌کردم اما به خاطر مصرف کراک، حال عادی نداشتم. ناگهان برادرم «وحید» فریاد زد «مواظب باش به درخت نخوری.»
«سعید» افزود: پایم را روی پدال گاز گذاشتم تا به جلو بروم اما نمی‌دانم پدرم از کجا جلوی ماشین سبز شد و ناخواسته او را زیر گرفتم. همان‌موقع تصمیم داشتیم پدرمان را به بیمارستان ببریم اما کار از کار گذشته بود.
«وحید» ۲۳ ساله نیز در بازجویی‌ها منکر کشتن عمدی پدرش شد. همچنین ساره- همسر ششم مسعود- ادعا کرد زندگی آرامی داشتند و دلیلی برای سر به نیست کردن پیرمرد وجود نداشت.
متهمان به دستور بازپرس شعبه اول دادسرای جنایی تهران روانه بازداشتگاه شدند و بررسی‌های پلیس و پزشکی قانونی ادامه یافت.
نوع ضربه‌هایی که پیش از برخورد «مسعود» با خودرو به سر و بدنش خورده بود، فرضیه جنایت خانوادگی را پررنگ‌تر کرد تا اینکه بیست و نهم آبان ۱۳۸۷ «سعید» در اداره آگاهی، لب به اعتراف گشود. وی گفت: پدرم هنوز زنده بود که برادرم را از داخل ویلا صدا زدم تا او را به داخل شهر ببریم اما نشد.
به دنبال اعتراف‌های «سعید» و بازسازی صحنه جرم، کیفرخواست در دادسرای امور جنایی تهران صادر و به شعبه ۷۴ دادگاه کیفری فرستاده شد. در محاکمه‌ای که هشتم دی پارسال به ریاست قاضی «حسن تردست» و با حضور چهار مستشار تشکیل شد ابتدا اصغری‌روشن- نماینده دادستان- کیفرخواست را خواند: «شاکیان خصوصی، تقاضای اشد مجازات دارند.»
سپس «سعید» در جایگاه ویژه قرار گرفت و از خود دفاع کرد. وی مدعی شد نمی‌خواسته پدرش را بکشد و نقشه‌ای برای این کار در سر نداشته است. در پایان، هیات قضایی با اعلان تنفس وارد شور شد و «سعید» را به قصاص نفس- مرگ- محکوم کرد.
رای اما با اعتراض متهم و وکیل‌مدافعش به دیوان‌عالی کشور فرستاده و به‌خاطر ابهام در عمدی بودن قتل، نقض شد. بدین‌ترتیب پرونده به شعبه همعرض- ۱۱۳ دادگاه کیفری پایتخت- سپرده شد و دیروز تحت رسیدگی قرار گرفت. در این نشست که به ریاست قاضی «محمدسلطان همتیار» تشکیل شد ابتدا سیدرضایی- نماینده دادستان- کیفرخواست را خواند.
نوبت دفاع به «سعید» که رسید بار دیگر قتل عمدی را انکار کرد و مدعی شد مرگ پدرش یک اتفاق بود. قرار است تازه‌ترین حکم این متهم پس از بررسی دقیق ابعاد ماجرا صادر شود.
منبع: فرهیختگان
باز نشر: مجله اینترنتی Bartarinha.ir
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
pol bazi az adamaro be che karai vadar mikone
مرحوم چه اشتهای صافی هم داشته!!!!!!!
6 تا زن!!!!!!