ابعاد جدید پرونده قتل خواهر «شهید لاجوردی»
۲۷ بهمن ماه سال گذشته خواهر شهید لاجوردی پس از برگزاری کلاس و مراسم مذهبی در خانهشان به طرز مرموزی ناپدید شد.
وقتی فرزند این زن ۷۰ ساله به آپارتمان مادرش رفت، متوجه شد خبری از او نیست. همه دلنگران شده بودند، چرا که سابقه نداشت وی بیخبر خانه را ترک کند و اطلاعی ندهد.مرد جوان در حالی که از گم شدن مادرش شوکه بود، راهی پلیس آگاهی تهران شد و گفت: بعد از پایان مراسم مذهبی، مادرم گم شده است نگران حالش هستم و میترسم بلایی سرش آمده باشد. به هر کجا که فکر میکردیم سر زدیم و سراغش را گرفتیم اما اثری از او نیست و حتی دوستانش هم از وی اطلاعی ندارند.
با ادعاهای این پسر، تجسسهای پلیسی برای ردیابی خواهر شهید لاجوردی آغاز شد و از آنجایی که این زن از نظر اجتماعی موقعیت خوبی داشت و بیشتر اوقات در خانهاش در شرق تهران کلاسهای مختلف دینی و مذهبی برگزار میکرد، پلیس در برابر یک معمای عجیب قرار گرفت.
جسدی در دماوند
در حالی که تجسسهای میدانی پلیس برای یافتن ردی از مادر گمشده آغاز شده بود، روز ۲۸ بهمن ماه رهگذری در دماوند با پلیس تماس گرفت و از پیدا شدن جسد یک زن ۷۰ ساله در دماوند خبر داد.
دقایقی بعد کارآگاهان به محل حادثه رسیدند و با جسد زنی روبهرو شدند. با پیدا شدن این جسد، تیمی از کارشناسان به بررسی این حادثه پرداختند و همزمان به خانواده مادر گمشده اطلاع داده شد، چرا که بررسی کارشناسان حاکی از آن بود که جسد متعلق به خواهر شهید لاجوردی است.
مأموران پلیس برای بازگشایی از این قتل به تحقیقات گستردهای دست زدند. از همان ابتدای گم شدن این زن، شایعاتی در خصوص سیاسی بودن قتل خواهر شهید لاجوردی مطرح شد اما کارآگاهان خیلی زود توانستند راز قتل را فاش کنند. مأموران اداره ویژه قتل با تحقیقات به سرنخهای ویژهای رسیدند. آنها دریافتند این زن در بیرون از خانه با کسی اختلافی نداشته است اما مدتی میشد با یکی از اعضای خانوادهاش بر سر ازدواج درگیر بود.
تجسسها نشان میداد یکی از پسران این زن با دختری ازدواج کرده که مورد تأیید خانوادهاش نبوده و از سوی دیگر نیز آثار لکههای خون در راهپلههای خانه قربانی جنایت نشان میداد این زن نگونبخت از سوی یک آشنا به قتل رسیده است.
اعتراف عروس کینهجو
مأموران که به عروس جوان مشکوک شده بودند، وی را دستگیر کردند.«فرشته» ۳۴ ساله در بازجوییها ابتدا قصد داشت مسیر تحقیقات را به بیراهه بکشاند اما وقتی با مدارک پلیس روبهرو شد، سرانجام لب به اعتراف گشود و به قتل مادرشوهرش اعتراف کرد.
با اعترافات این زن، قرار بازداشت وی صادر شد و پروندهای برای رسیدگی بیشتر پیشروی بازپرس «سپیدنامه» از شعبه دهم دادسرای جنایی تهران قرار گرفت. وی در بازجوییها گفت: از همان ابتدای آشنایی با مادرشوهرم اختلاف داشتم و با هم درگیر بودیم. من و شوهرم حدود هفت ماه پیش به صورت ناگهانی ازدواج کردیم و مادرشوهرم مخالف این جریان بود. من و همسرم در یکی از طبقات خانه مقتول زندگی میکردیم و روز حادثه بعد از پایان مراسم مذهبی بار دیگر بر سر مسائل گذشته بحثمان شد. من که از وی کینه به دل داشتم، در یک لحظه عصبانی شدم و اختیارم را از دست دادم و با میله آهنی که با آن قالی میبافتم، به سر و صورت او زدم.
وی در ادامه گفت: بعد از جنایت با اجیر کردن یک مرد ناشناس از او خواستم در ازای پول در انتقال جسد به من کمک کند. بدین ترتیب وی پذیرفت، بعد از اینکه جسد را لای پتو و پلاستیک پیچیدیم، وی آن را با یک نیسان به جاده دماوند برد و در بیابان رها کرد.
عروس جنایتکار در حالی با قرار قانونی در اختیار مأموران اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت قرار گرفت که ادعا میکرد مرد اجیر شده را نمیشناسد و بازپرس سپیدنامه دستور داده بود کارآگاهان از این ابهام رازگشایی کنند.
ردپای یک وکیل
در حالی که پلیس به ردیابی همدست عروس جنایتکار میپرداخت، سرانجام پس از ۹ ماه اواسط آبان ماه سال جاری، فرشته همدستش را معرفی کرد. وی با ادعای عجیبی به بازپرس جنایی گفت: همدست من یک وکیل به نام «بهمن» است که در انتقال جسد به من کمک کرد. من نمیخواستم موقعیت شغلی وی به خطر بیفتد، به همین دلیل سعی کردم او را معرفی نکنم.
با ادعاهای عروس کینهجو، این وکیل شناسایی و از سوی پلیس دستگیر شد.بنا بر این گزارش، بررسیهای پلیسی برای آشکار شدن زوایای پنهان این پرونده همچنان در دستور کار کارآگاهان قرار دارد.
ارسال نظر