تقویم برترین ها: سالگرد فرو ریختن دیوار برلین
نهم نوامبر ۱۹۸۹ روزی سرنوشتساز در تاریخ قرن بیستم در آلمان بود. روز نهم نوامبر ۱۹۸۹ لحظهای جادویی بود. در عرض تنها چند ساعت زندگی آلمانیها و اروپاییان دگرگون شد و فصلی از تاریخ نوشته شد.
آلمان شرقی که هدایت آن در دست کمونیستها بود، در پی فشارهای تظاهرکنندگان و آنانی که از کشور میگریختند، از درون منفجر شد. فروریزی دیوار برلین به معنای پایان آلمان شرقی سابق بود، اگرچه وحدت دو آلمان حدود یک سال بعد از این واقعه محقق شد. یک آلمانشرقی بدون دیوار و سیمخاردار که برای شهروندانش حق آزادی سفر قائل میشد، دیگر مشروعیتی برای ادامه حیات نداشت، جز از طریق پیوند و وابستگیاش به بلوک شرق سابق و پیمان ورشو.
۴۸ ساعت پس از باز شدن دیوار، ترس و وحشتی که در پی ساخت این دیوار بوجود آمده بود به پایان رسید. مردم در جلو، پشت و بالای دیوار به جشن و شادمانی پرداختند. بخشهای غربی و شرقی به هم ملحق شده بودند.
دیوار برلین اصلیترین نماد جنگ سرد بود که به پردهٔ آهنین مشهور شد و به مدت ۲۸ سال شهر برلین را به دو منطقهٔ شرقی و غربی تقسیم کرد.
پس از جنگ جهانی دوم و در سال۱۹۴۷، چهار کشور اصلی پیروز جنگ یعنی متفقین شامل آمریکا، بریتانیا، فرانسه و شوروی، کشور اشغالشدهٔ آلمان را به چهار بخش که هر کدام تحت کنترل یکی از آنها بود تقسیم کردند. برلین به عنوان پایتخت آلمان نیز از قاعدهٔ جداسازی مستثنی نبود. بنابر این با وجود این که تمام شهر برلین در قسمت تحت نفوذ شوروی قرار داشت میان متفقین تقسیم شد. البته قسمت تحت کنترل نیروهای شوروی به مراتب بیشتر از سایر قسمتها بود و شامل بخش شرقی شهر میشد.
با بهبود تدریجی مناسبات میان شرق و غرب در اواخر دهه ۱۹۸۰ میلادی زمینهٔ فروپاشی دیوار برلین فراهم شد. در سال ۱۹۸۹ حکومت کمونیستی شوروی تصمیم گرفت دموکراسیسازی را به عنوان یک اصل در کشورهای اروپایی شرقی تحت نفوذ خود دنبال کند. اما در این میان اتفاقی افتاد که روند رو به پایان دولت آلمان شرقی را آغاز کرد. دولت کمونیستی مجارستان درهای خود را بر روی غرب گشود. در بیست و سوم آگوست ۱۹۸۹، مرزهای بین مجارستان و اتریش باز شد. از آنجا که مهاجرت بین کشورهای کمونیستی ممنوع نبود، ساکنان آلمان شرقی که مجاز به رفتوآمد به مجارستان بودند از طریق این کشور و نیز چکسلواکی به آلمان غربی و سایر کشورهای اروپای غربی رفتند. این مهاجرتها طی یک ماه به سرعت افزایش یافت. به طوری که در ماه سپتامبر حدود ۱۳ هزار نفر از اهالی آلمان شرقی به سمت مجارستان حرکت کردند تا بتوانند از طریق اتریش خود را به آلمان غربی برسانند.
در پاییز همان سال، تظاهرات اعتراضآمیز مردم نسبت به دولت آلمان شرقی شدت گرفت تا این که در هجدهم اکتبر همان سال اریک هونکر، رهبر آلمان شرقی از سمت خود کنارهگیری کرد و چند روز بعد ایگون کرنس جانشین او شد. دولت جدید تصمیم گرفت به ساکنان برلین شرقی اجازه دهد تا برای سفر به برلین غربی تقاضای ویزا کنند. با اعلام این مطلب از سوی دولت دهها هزار نفر از ساکنان برلین شرقی خود را به محلهای مشخص شده رساندند تا از مرز عبور کنند و به برلین غربی بروند. هجوم این جمعیت به کنار مرز ماموران و نگهبانان را دچار مشکل کرد.
چرا که آنها برای مقابله با چنین جمعیتی آمادگی نداشتند. لحظه به لحظه بر انبوه جمعیت اضافه میشد. سرانجام ماموران مرز را گشودند و مردم توانستند از آن عبور کنند. در آن طرف مرز، اهالی برلین غربی برای استقبال از همشهریان سابقشان جمع شده بودند. به این ترتیب نهم نوامبر ۱۹۸۹ به روز فروپاشی دیوار برلین تبدیل شد. این دیوار ظرف روزها و هفتههای بعد و توسط کسانی که از دیگر نقاط آلمان شرقی خود را به برلین رسانده بودند به تدریج خراب شد. فروریختن دیوار برلین، اولین قدم در راه اتحاد مجدد دو آلمان بود که سرانجام در سوم اکتبر ۱۹۹۰ صورت گرفت.
۹ نوامبر ۱۹۸۹ شب و روز اشک و شادی بود. این روز آلمانیها را سخت تحت تأثیر قرار داد، احساسات فراموششده و فروخوردهی آنان و نیز آرزوی مردم هر دو آلمان برای وحدت و تحقق آزادی در شرق را زنده کرد. این روز سرتاپای وجود آلمانیها و برلینیها را سرمست کرد و حس خوشبختیای در وجود ما پدید آورد که از حد تصورمان خارج بود. شب و روزی پر از احساسات توصیفناپذیر که نشان داد حتی جداییای ۴۰ ساله نیز حس پیوند و همبستگی را از بین نبرده است. باید اذعان داشت که این امر بسیاری از ما را نیز غافلگیر کرد.
و اینگونه بود که جمله زیبا و همیشه معتبر ویلی برانت در ذهنها نقش بست: «حال آن چیزهایی با هم رشد میکنند که به هم تعلق دارند». اما این، رشدی بود که چهرهای تهاجمی نداشت، بهویژه در برابر همسایگان آلمان. این انقلاب مسالمتآمیز جایگاه آلمان را در قلب اروپا پایدار ساخت.
نظر کاربران
ممنون از مطلب آموزنده اي كه گذاشتين