تجاوز به زن صاحبخانه به بهانه طوطی
کارآگاهان پلیس آگاهی تهران چندی قبل دو سارق را دستگیر کردند که در یکی از جرایم خود هنگام دزدی از خانهای به زن صاحبخانه تعرض کرده بودند.
متهمان همچنان در بازداشت هستند و تحقیقات از آنها در حالی ادامه دارد که بازپرس پرونده خواستار انتشار تصویر بدون پوشش آنها شده است تا شاکیان این دو را شناسایی کنند.
دومتهم که محسن و فرشاد نام دارند درباره جرایمشان توضیح دادهاند:
محسن: ۱۴سالگی ازدواج کردم
محسن جوانی ۲۱ساله است که جرایمش را قبول دارد.
سابقه داری؟
دو سابقه دارم. در ۱۴سالگی پنجکیلو آلومینیم دزدیدم. یکبار هم در ۱۷سالگی دوچرخه دزدیدم.
متاهل هستی؟
۱۴سالگی ازدواج کردم و سهتا بچه دارم.
چرا اینقدر زود ازدواج کردی؟
بچه بودم اشتباه کردم.
چطور شد تصمیم به ازدواج گرفتی؟
همسرم همسایهمان بود به مادرم اصرار کردم، او هم در نهایت راضی شد. به خواستگاری رفتیم و ازدواج کردم.
همسرت چندسال دارد؟
او یکسال از من بزرگتر است.
بچههایت چندساله هستند؟
سه پسر دارم. بچه بزرگم چهارساله است و ناراحتی قلبی دارد. دوبچه دوقلو هم دارم که چهارماهشان است.
خانهتان کجا بود؟
رباطکریم. الان هم همانجا زندگی میکنیم.
وقتی تصمیم به ازدواج گرفتی شاغل بودی؟
ضایعات جمع میکردم.
خانوادههای تو و همسرت در چنین شرایطی چطور موافقت کردند با هم ازدواج کنید؟
مادرم و خانواده همسرم مخالف بودند اما من آنقدر اصرار کردم و رفتیم و آمدیم تا آخر موافقت کردند.
پدرت موافق بود؟
پدرم خیلی وقت پیش فوت شده است.
چند خواهر و برادر داری؟
دو برادر و یک خواهر.
برادرانت چهکار میکنند؟
آنها هم دزد هستند.
زخمهای روی صورت و دستت چیست؟
دوسال پیش در پارک دعوا کردم و رد چاقو روی صورتم ماند. یکبار هم با مادرم حرفم شد. به شیشه مشت زدم و دستم برید.
آیا اعتیاد داری؟
قرص میخوردم. از بعد از سربازی شروع شد و تا قبل از اینکه بازداشت شوم ادامه داشت.
چطور شد که مصرف را شروع کردی؟
یکی از دوستانم در سربازی به من داد گفت آرامش میدهد بعد از آن هم مصرفش را کنار نگذاشتم.
همدستت فرشاد را از کجا میشناسی؟
۷سال است او را میشناسم. بچهمحل بودیم.
خانهها را چطور برای دزدی انتخاب میکردید؟
شانسی. هرجا که در باز بود میرفتیم دزدی.
شیوه کارتان چطور بود؟
من داخل میرفتم و فرشاد با موتور دم در منتظرم میشد.
چند فقره سرقت انجام دادید؟
دو مورد.
چرا زود دستگیر شدید؟
در دومینجایی که میخواستیم دزدی کنیم، دست صاحبخانه را که خواب بود لگد کردم. آنها بیدار شدند و داد زدند همسایهها هم آمدند و ما را گرفتند.
چهچیزهایی سرقت میکردید؟
گوشی، طلا، کیف پول و تلویزیون.
ماجرای تجاوز به عنف چیست؟
اولینباری بود که میخواستیم دزدی کنیم. در شهریار داشتیم میگشتیم. دوچرخهای را جلو در یک مجتمع دیدم. به فرشاد گفتم این را بدزدیم؟ فرشاد گفت نه. گفتم پس صبر کن من ببینم چهکار میکنم. زنگ خانهای را زدم و گفتم طوطیام فرار کرده و روی پشتبام شما نشسته است آن خانم اول در را باز نکرد و گفت ما تازه به این مجتمع آمدهایم کلید پشتبام را ندارم اما من دوباره بعد از چنددقیقه زنگ زدم و گفتم همسایهها هم در را باز نمیکنند.
اگر شما در را باز کنید از پنجره یکجوری میروم و آن را میگیرم. وقتی در را باز کرد جلو در آپارتمان رفتم. وقتی دیدم در خانه تنهاست با چاقویی که همراهم بود تهدیدش کردم، طلاهایش را گرفتم، او را به اتاق خواب بردم و بهزور به او تجاوز کردم.
فرشاد چطور وارد ماجرا شد؟
او را خبر کردم و گفتم بیا بالا کمک کن تلویزیون را ببریم. وقتی بالا آمد به او گفتم چه اتفاقی افتاده و او هم به آن زن تجاوز کرد.
آن خانم دادوفریاد یا مقاومت نکرد؟
با چاقو تهدیدش کردم و گفتم اگر دادوفریاد کند او را میکشم، او هم ترسید و ساکت شد.
اشتباه غیرقابل جبران
فرشاد، متهم دوم، همسن محسن است. او نیز جرمش را قبول دارد.
چندسال است با محسن رفاقت داری؟
حدود هفتسال است او را میشناسم اما با هم رفیق نبودیم فقط بچهمحل بودیم. یعنی هیچوقت با هم صمیمی نبودیم و فقط سلامعلیک داشتیم.
چه شد که به تو پیشنهاد دزدی داد؟
راستش من سر صحبت را باز کردم. آن روز در قهوهخانه کنارم نشست. به او گفتم خیلی بیپول هستم. چهکار کنم پول لازم دارم. او اول گفت نمیدانم اما بعد گفت بیا با هم برویم دزدی، راهش را بلدم. میرویم سرقت خانه. خلاصه قرار گذاشتیم و فردا صبح زود با هم رفتیم دزدی.
مالخر از کجا پیدا کردید؟
احتیاجی به مالخر نداشتیم در محله ما راحت میشود مال دزدی را فروخت.
چرا بیپول بودی؟
قسط و خرج خانه داشتم. پول آب و برق باید میدادم خیلی وقت بود که پول کم آورده بودم.
مگر ازدواج کردهای؟
بله، یکسالی بود که ازدواج کرده بودم. همسرم ۱۹ساله است.
شغلت چه بود؟
نجاری.
پس چرا از همان راه نجاری سعی نکردی بیشتر پول دربیاوری؟
پولی در نمیآمد. یکی، دوسال پیش هم قلبم را عمل کرده بودم کارکردن برایم سخت بود.
پول جراحی را از کجا آوردی؟
پدرم داد. او خودش کارمند بیمارستان است.
چقدر درس خواندهای؟
سیکل دارم.
درباره ماجرای تعرض توضیح بده.
محسن به من گفت بیا بالا تلویزیون را بردار. وقتی تلویزیون را برداشتم و خواستم بیایم بیرون گفت چهکار کرده است. گفت اگر میخواهی تو هم برو من هم رفتم و تجاوز کردم بعد با هم از خانه خارج شدیم.
آیا خانوادهات از ماجرا خبر دارند؟
بله. خواهرم دنبال کارم آمد.
واکنش خانوادهات چه بود؟
خواهرم توی صورتم تف کرد و گفت آبرویمان را بردی.
فکر میکنی چه مجازاتی در انتظارت است؟
هرچه قاضی بگوید انجام میدهم. اگر بگوید اعدامم کنند حاضرم بمیرم. کار خیلی اشتباهی کردم، خطایی است که قابل بخشش نیست. خیلی بیشرمانه است.
تو که اینها را میدانی چرا چنین کاری کردی؟
من قلبم صاف اما عقلم خراب است. نادانی کردم، نادانی غیرقابل جبران.
نظر کاربران
بهدمیگن چرا اعتمادبین آدما کمرنگ شده...
مقتول النسل شان کنید بعدشم دستشان را قطع کنید تا آخره عمر با زجر زندگی کنند تا درس عبرتی بشه برای شیطان صفتان دیگر...!
پاسخ ها
خانم يا آقاي محترم ما قانون داريم همين جوري نيست كه قاضي هست وكيل هست جرم هست كتاب قانون هست دادگاه است
بعد کی بیاد جواب زنشو بده
کثا فتهای اشغال
14 سالگی ازدواج!!!!!!
21 سالگی ..3 تا بچه!!!!!
...
این خانه از پای بست ویران است.....
أشغال عوضي اينها بايد إعدام بشن
درد این دردمندان باید ازپایه درمان بشه اگرخانواده سالم داشتند و اگر شاغل بودند و تامین میشدند هرگزتن به این ذلت نمیدادند. واقعا آدم متاسف میشه وقتی میبینه اینگونه ناهنجاری مصیبت باری پیش میاد که هم زندگی خودشون و هم زندگی دیگران رو تحت تاثیر قرار میدن. بیشتر از فقر اقتصادی است که به چنین روزگاری میافتاند. خیلی ناراحت کننده است.
پاسخ ها
اگه یک نفر ادم فقیر به خانواده شما اینکار را بکنه همین حرف ها را میزدی خیلی ها هستند که نان شب را ندارند ولی شرافتشان از من وشما بیشتره
اونوقت اگه بخوان مجازات شرعی کنن یه عده نادان شروع به اعتراض می کنن
پاسخ ها
آفرين آفرين آفرين
خجالت آوره...
محسن به من گفت بیا بالا تلویزیون را بردار. وقتی تلویزیون را برداشتم و خواستم بیایم بیرون گفت چهکار کرده است. گفت اگر میخواهی تو هم برو من هم رفتم و تجاوز کردم بعد با هم از خانه خارج شدیم.
یعنی اینقد کثافت کاری آسونه؟ بعد ب جای توبه از درگاه *خداجون* میگه اعدامم کنن من کارم زشت بود...آخی ناز شی...
پاسخ ها
ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه
سلام بعقیده من بااعدام قطع دست اینااصلاح نمیشن فکراساسی بایداندیشیدبیکاری بزرگترین معضل جامعه ماست
پاسخ ها
شروع شد
بیکاری چه مربوط به هوس بازی قانون ما صغیفه چون هردو محصن بوده اند قانون میگه اعدام تا چه شود دراجرا
میگه قلبم صافه عقلم خرابه!
چقدر یه موجود میتونه کثیف باشه که بعد اون کثافت کاری بگه قلبم صافه!
من یکی که دیگه در رو از روی هیچ ادمیزادی غیر از اقوام باز نمیکنم.
خدا لعنتشون کنه الهی .........
١٤ سالگي ازدواج كرده، پسر بزرگش هم الان ١٤ سالشه، ميشه چقدر؟؟؟؟
بعد اونوقت چطوريه كه خودش الان ٢١ سالشه؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!