تهران در خطر یک زلزله آخرالزمانی است
عضو هیات علمی پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله گفت: تهران، با قرارگیری روی گسل فعال، در معرض خطر زلزلهای ویرانگر قرار دارد. با گذشت حدود ۲۰۰ سال از آخرین زلزله بزرگ، آمادگی و برنامهریزی برای مقابله با این تهدید طبیعی ضروریتر از همیشه است.
خبرگزاری دانشجو: عضو هیات علمی پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله گفت: تهران، با قرارگیری روی گسل فعال، در معرض خطر زلزلهای ویرانگر قرار دارد. با گذشت حدود ۲۰۰ سال از آخرین زلزله بزرگ، آمادگی و برنامهریزی برای مقابله با این تهدید طبیعی ضروریتر از همیشه است.
دکتر فریبرز ناطقی الهی، عضو هیات علمی پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله درباره زلزله در ایران اظهار داشت: اینطور نیست که در دورههای مختلف هر ساله فقط بهطور مقطعی درباره زلزله صحبت شود. زلزله پدیدهای است که با ساختار سرزمینی ایران عجین شده است. اگر میبینید که در برههای، مثلاً سه بار در سال، بیشتر دربارهاش تأکید میشود، به این دلیل است که زلزلههایی که در نقاط مختلف کشور رخ میدهد، باعث میشود کارشناسان و متخصصان از آن فرصت استفاده کنند و موضوع را پررنگ کنند.
وی افزود: باید توجه داشت که کل پهنه ایران و حتی نوارهایی از کشورهای همسایه که همجوار ایران هستند، در ناحیه زلزلهخیز قرار دارند. ایران یکی از زلزلهخیزترین پهنههای جهان است. آمارهای جدید نشان میدهد که ایران سومین کشور جهان است که از نظر شدت و فراوانی زلزلهها در وضعیت حاد قرار دارد.
ناطقی خاطرنشان کرد: اگر مجموعه این مسائل را کنار هم بگذاریم، درمییابیم که باید همواره به صورت مستمر و دائمی درباره زلزله صحبت کرد و محدود کردن آن به یکی دو بار در سال تصمیم درستی نیست. مردم ما باید بدانند و دولتمردان و مسئولان کشور نیز باید آگاه باشند که زلزله در تهران یک امر بسیار جدی و مرتبط با ساختار طبیعی این منطقه است. طبق شواهد تاریخی، این زلزله قطعاً رخ خواهد داد. این یک بحث تئوریک یا فرضی نیست؛ بلکه دانشی قطعی است.
خطر زلزله در تهران، نه پیشبینیپذیر است و نه دور از انتظار
وی در ادامه گفت: در حال حاضر نیز بیشترین نگرانی ما زلزله تهران است؛ زلزلهای که میتواند حقیقتاً یک رخداد آخرالزمانی برای تهران باشد. پهنه تهران از ری تا دماوند همیشه در معرض زلزلههای بزرگ بوده است. حدود ۲۰۰ سال از زلزله قبلی میگذرد و این به هیچ وجه نشانهای خوب نیست، برخلاف تصور رایجی که در جامعه وجود دارد که اگر زلزلهای رخ نداده، پس شاید هرگز رخ ندهد.
ناطقی افزود: ما میدانیم که تهران روی تعداد زیادی گسل قرار دارد. بررسی زلزلههای گسلها نشان میدهد که این منطقه در دورههایی حدوداً هر ۱۵۸ تا ۱۶۰ سال یک زلزله با قدرت حدود ۷ ریشتر تجربه کرده است. اگر از این بازه زمانی عبور کنیم، به این معنا نیست که از خطر گذشتهایم، بلکه نشاندهنده افزایش احتمال وقوع زلزلهای شدیدتر است.
وی در پایان اظهار داشت: وقتی از زلزلهای با قدرت ۷ ریشتر صحبت میکنم، نمیدانم در ذهن مردم چه تصویری شکل میگیرد. این قدرت معادل دهها یا حتی صدها بمب اتم از نظر انرژی آزادشده است. هر افزایش یکدهمی در مقیاس ریشتر، بهصورت تصاعدی شدت انرژی را بالا میبرد.
ناطقی تأکید کرد: پس بهترین سؤال این است: ما چه باید بکنیم؟ و بهترین پاسخ آن است که باید همواره برای زلزلهای بسیار شدید در مناطق مختلف کشور آمادگی کامل داشته باشیم. بحرانخیزترین مناطق زلزلهخیز ایران، پهنه زاگرس و البرز هستند. از ارومیه و تبریز و زنجان و قزوین گرفته تا شهرهای شمالی، سمنان، گلستان و مشهد، همگی در ناحیه البرز قرار دارند. همچنین در زاگرس، از تهران تا چهارمحال و بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد، شیراز، فارس، کرمان، بوشهر، هرمزگان و حتی سیستان و بلوچستان، همگی در معرض خطر هستند.
گسلهای تهران، ساکت، اما آماده خروش
وی افزود: تقریباً میتوان گفت که تمام پهنه ایران، ناحیهای زلزلهخیز و خطرناک است. حال اینکه این خطر را چگونه تعریف کنیم، تفاوتهایی دارد. اما آنچه مشخص است، این است که باید برای تمام کشور، برنامه آمادگی در برابر زلزله داشته باشیم. چراکه بیشتر مناطق کشور روی گسلهای فعال قرار دارند و این گسلها نیز بارها نشان دادهاند که میتوانند زلزلههای شدیدی را ایجاد کنند. ما هر روز شاهد زلزلههایی در گوشه و کنار کشور هستیم.
این استاد زلزلهشناسی گفت: در حال حاضر، تمرکز دانشمندان داخلی و خارجی بیشتر بر روی زلزله بزرگ تهران است که شاید بتوان گفت در مهندسی زلزله و زلزلهشناسی جهانی، یکی از مهمترین موضوعات، همین زلزله بالقوه تهران باشد.
وی افزود: در طول تاریخ، روشهای مختلفی برای مطالعه گسلها ایجاد شدهاند و همه گسلها بررسی میشوند. بسیاری از آنها شناخته شدهاند و حتی روی آنها راه رفتهایم، اطلاعات دقیقی از پهنهشان داریم. این فعالیتها در کشور، طی پنجاه سال گذشته انجام شده و سازمان زمینشناسی، پژوهشگاه زلزله و برخی دانشگاهها روی آنها کار کردهاند.
ناطقی خاطرنشان کرد:، اما مسئله این است که هنوز بسیاری از گسلها شناسایی نشدهاند. اینها را میتوان گسلهای فرعی یا شاخههایی از گسلهای اصلی دانست. هرگاه زلزلهای رخ میدهد، یک گسل فعال میشود؛ یعنی آن گسلی که فعال است، نمود مییابد. در بسیاری از موارد، در مناطق مختلف، گسلهای جدید نیز شناسایی میشوند و مطالعاتی روی آنها صورت میگیرد.
وی ادامه داد: وقتی یک گسل مطالعه میشود، بر اساس دیرینهشناسی و سایر شاخههای علمی مرتبط، اطلاعاتی به دست میآید. این اطلاعات مکانی به ما نشان میدهند که هر گسل دارای یک دوره بازگشتی مشخص و یک پتانسیل لرزهای خاص است. از نظر مکانی، ما میتوانیم بگوییم که فلان پهنه دارای این شرایط است، اما اینکه بتوان زمان دقیق فعال شدن یک گسل را تعیین کرد، در دنیا هنوز امکانپذیر نیست.
زلزله پیشبینی نمیشود، اما خسارتش قابل پیشگیری است
ناطقی گفت: در هیچ نقطهای از جهان، روشی برای تعیین زمان دقیق زلزله وجود ندارد. تنها یک بار در چین، پیشبینیای انجام شد که شهر را تخلیه کردند و زلزله رخ داد، اما این اتفاق را باید در میان هزاران زلزله جهان در نظر گرفت و احتمالاً شانس نقش زیادی در آن ایفا کرد. هیچ فناوریای وجود ندارد که زمان فعال شدن یک گسل را با دقت پیشبینی کند.
وی افزود: با این حال، از نظر دوره بازگشتی زمانی و نقشههای پهنهبندی، اطلاعات کاملی در دست داریم. همه مناطق ایران مطالعه شدهاند و این دادهها در دسترس عموم قرار دارد. پیشبینی زلزله، مبحثی بسیار پیچیده است. طبیعت زلزله پیچیده است و عوامل بیشماری در آن نقش دارند. برخی از این عوامل شناخته شدهاند و دانشمندان دنیا آنها را میشناسند، اما هنوز عوامل ناشناخته زیادی وجود دارد.
ناطقی تأکید کرد: بنابراین، تخمین یا توسعهی فناوریای که بتواند زمان زلزله را پیشبینی کند، کاری بسیار دشوار است. اصل مسئله در پیشبینی زلزله این است که یک گسل فعال شود. وقتی گسل فعال میشود، امواج مختلفی با فرکانسهای گوناگون از خود ساطع میکند. باید حسگرهایی وجود داشته باشند که بتوانند این امواج را جذب کرده، از یکدیگر تفکیک کنند و سپس مشخص نمایند که آیا واقعاً این امواج ناشی از یک زلزله قریبالوقوع است یا خیر و با چه سرعتی در حال حرکت به سمت ما هستند تا بتوان یک هشدار یا آلارم به مردم ارسال کرد.
وی اذعان داشت: اگر این سیستم هشداردهی اشتباه باشد، میتواند فاجعهبار باشد؛ چرا که باید همه سامانههای برق، گاز و دیگر سیستمهای اتوماتیک که به این سیستم هشداردهی متصل هستند، قطع شوند. بازگرداندن این سامانهها به وضعیت عادی بسیار پرهزینه است و بار مالی سنگینی برای دولت خواهد داشت. بنابراین، ما هنوز به آن مرحله نرسیدهایم که بتوانیم با دقت زمان وقوع زلزله را پیشبینی کنیم.
ناطقی افزود: بله، در دنیا حسگرهایی طراحی شده و روشهایی ارائه شدهاند که بتوانند نوعی تخمین از وقوع زلزله بدهند، اما بهنظر من در دهههای آینده نیز به مرحلهای که بتوان هشدار دقیق و سریع را روی گوشیهای تلفن همراه دریافت کرد و اقدامات لازم را انجام داد، نخواهیم رسید.
وی درباره فناوریهای پیشبینی زلزله اظهار داشت: برای مثال، اگر یک کامیون بسیار سنگین از جایی عبور کند یا انفجاری رخ دهد، سنسورهای مکانیکی و الکترونیکی باید بتوانند این رویدادها را از زلزله تفکیک کنند. این کار آسانی نیست، اما در حال کار بر روی آن هستند. امیدواریم روزی به این فناوری کامل دست پیدا کنیم.
تکیه به احتمال پیشبینی زلزله عقلانی نیست
وی افزود: با اینحال، بهنظر من سرمایهگذاری روی این فناوری بهعنوان یک حوزه علمی خوب است، اما تکیه صرف بر آن و تصور اینکه روزی بهطور کامل قابل اتکا خواهد شد، عقلانی نیست. بهترین کار این است که همانطور که در تمام دنیا انجام شده، اقدامات مقابلهای فیزیکی و عملی را در برنامههای حاکمیتی، شهری و روستایی خود داشته باشیم.
ناطقی گفت: امروزه با وجود اینترنت و ژورنالهایی که منتشر میشوند، واقعاً تفاوت زیادی میان کشورهای مختلف در حوزهی علم وجود ندارد. شاید برخی کشورها امکانات مالی بیشتری داشته باشند و بتوانند سرمایهگذاری بیشتری انجام دهند، اما ایران با سابقهی بسیار قوی در حوزهی مهندسی زلزله و زلزلهشناسی، که به بیش از ۸۰ سال پیش و شروع این رشتهها در دانشگاه تهران بازمیگردد، در این زمینه عقب نیست.
وی ادامه داد: کارهایی که در ایران انجام میشود، اگرچه بودجههای تحقیقاتیاش کمتر و تجهیزاتش از جمله سنسورها و حسگرها محدودتر از کشورهای پیشرفته است، اما علم، علمی بهروز است. امروزه نمیتوانم تفاوتی میان ایران و سایر کشورها در علم مقاومسازی یا زلزلهشناسی قائل شوم. ما همکاران بسیار خوبی در زلزلهشناسی داریم که در بالاترین سطح بینالمللی فعالیت میکنند و در حوزهی مقاومسازی نیز همینگونه است. پس تفاوت اصلی، تنها در میزان امکانات است.
ناطقی خاطرنشان کرد: بنابراین، اگر تکنولوژی جدیدی معرفی شود، ما نیز میتوانیم خیلی سریع خود را با آن هماهنگ کنیم و از آن بهره ببریم. اما نکتهی مهم این است که در درجهی نخست، حاکمان کشور باید این مسئله را بهدرستی و از صمیم قلب درک کنند که ما با یک بحران بسیار جدی به نام زلزله مواجه هستیم. تنها در این صورت است که میتوانند در این زمینه سرمایهگذاری مؤثر داشته باشند و از قافلهی جهانی عقب نمانند.
وی افزود: هماکنون افراد زیادی در کشور در حال فعالیت بر روی موضوع پیشبینی زلزله و هشدار سریع هستند. همانطور که عرض کردم، نظر شخصی من این است که این فعالیتها باید به صورت موازی با اقدامات عملی پیش برود. اما کار اصلی ما باید آمادگی و انجام اقدامات لازم در شهرها و روستاهای کشور برای مقابله با زلزله باشد. نباید منتظر باشیم تا روزی پیامی هشداردهنده دریافت کنیم.
ناطقی با اشاره به یک اتفاق گفت: چند سال پیش، یک پیام هشدار اشتباه از یکی از اپلیکیشنهای تلفن همراه برای مردم ارسال شد. بهخوبی به یاد دارم که این اتفاق حوالی ظهر رخ داد. خدا را شکر که این پیام برای همه یا دستکم کل شهر تهران ارسال نشد. چون اگر چنین میشد، مثلاً در زمان تعطیلی مدارس، کودکان هجوم میآوردند به خیابانها و با توجه به وضعیت نمای ساختمانها، فروریزش سنگها و شیشهها میتوانست یک فاجعه بزرگ شهری رقم بزند.
وی تأکید کرد: انشاءالله روزی برسد که به آن فناوری کامل دست پیدا کنیم، اما تا آن روز، باید سرمایهگذاری اصلیمان را بر اقداماتی قرار دهیم که بهصورت فیزیکی و عملی میتوان در سطح شهرها و روستاها انجام داد تا دستکم تا حدی در برابر زلزله مقاوم باشیم و آمادگی داشته باشیم.
اسکلت سازهها، شرایط خوبی ندارد
ناطقی در پاسخ به این سوال که آیا از زلزلههای پیشین درسی گرفته شده است، گفت: باید نگاهی داشته باشیم به تفاوت نگاه جامعه و نهادهای علمی. همیشه نهادهای علمی مثل دانشگاهها و پژوهشگاهها از رخدادهای گذشته درس میگیرند و سعی میکنند یافتهها را به ساختارهای کشور منتقل کنند. اما در سطح جامعه این آگاهی و درسآموزی رخ نداده است، این را قبول دارم.
وی افزود: حتی در ساختوساز امروز کشور هم وضعیت نگرانکننده است. با اینکه نماهای ساختمانها زیبا شده و از نظر معماری جلوه خوبی دارند، اما پایه و بنیان آنها، یعنی اسکلت سازه، شرایط خوبی ندارد. مخصوصاً بعد از گرانیهای اخیر، من هر بار که پروژهای را بازدید میکنم یا برای مطالعه میروم، میبینم که در بسیاری موارد سعی شده صرفهجویی صورت گیرد، اما این صرفهجویی در حقیقت باعث تضعیف سازه شده است. یا در جوشکاریها یا در بتنریزیها، دقت لازم دیده نمیشود.
ناطقی خاطرنشان کرد: از این رو، ساختوسازهای جدید نیز برای من نگرانکنندهتر از گذشته است. ما بافتهای فرسودهای داریم که قدمت آنها به صد سال پیش بازمیگردد. آنها باید در قالب یک برنامه زمانبندیشده جایگزین شوند. اما ساختوسازهای جدید نیز از نظر فنی دقیق نیستند و دلیل آن هم همانطور که عرض کردم، گرانی مصالح و تلاش برای کاهش هزینهها از سوی کارفرماها و پیمانکاران است.
وی تأکید کرد: در نتیجه، ما امروز در نقطهای قرار گرفتهایم که باید یک تصمیم اساسی بگیریم: یا واقعاً نگران باشیم و یک برنامهریزی کامل برای مواجهه با زلزله، بهویژه در شهرهایی مثل تهران، انجام دهیم یا اینکه تبعات آن را بپذیریم. وقتی میگویم تبعات، بهعنوان کسی که حدود چهل سال در این حوزه فعالیت کردهام، باید عرض کنم نگرانیها بسیار جدی است.
ناطقی افزود: اگر بخواهم آماری که طی مطالعاتم به دست آوردهام درباره تعداد کشتهشدگان، مجروحان، آسیبدیدگان، ساختمانهای تخریبشده و... را خدمتتان ارائه دهم، قطعاً موجب ایجاد وحشت عمومی خواهد شد.
وی ادامه داد: توصیه من این است که توجه جدی به این موضوع داشته باشیم. من چهل سال است که این مسائل را مطرح میکنم. همهی این حرفها جستوجو هستند. همکاران بسیار عزیز ما در دانشگاهها و مراکز پژوهشی مختلف، سالهاست که این مسائل را بدون پرده اعلام کردهاند.
جنگ و بمب اتم نگرانی اصلی ما نیست
وی در ادامه گفت: شرایط، واقعاً شرایط خوبی نیست. بهنظر من نه بمب اتم نگرانی اصلی ماست، نه جنگ و نه مسائل دیگر؛ بلکه مهمترین تهدیدی که ایران را با شناخت من از این حوزه تهدید میکند، زلزله تهران است. اگر آن زلزلهای که ما پیشبینی میکنیم در تهران رخ دهد، حاکمیت از بین خواهد رفت، انسجام کشور از دست خواهد رفت، چراکه کل کشور از نظر اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و همهی ابعاد به تهران وابسته است. در چنین شرایطی، با یک فاجعه ملی مواجه خواهیم بود.
ناطقی افزود: من این را نه برای بزرگنمایی میگویم، نه برای ایجاد اضطراب، بلکه بهعنوان یک واقعیت علمی. مگر اینکه علم زلزلهشناسی که تاکنون داریم، غلط باشد. من معتقدم بزرگترین تهدید ایران، زلزله است.
وی گفت: تفاوت زلزله با سایر بحرانها در این است که مانند سیل یا خشکسالی نیست که بهمرور تأثیراتش دیده شود. در مورد خشکسالی یا مشکلات تأسیسات حرارتی یا آبرسانی، وقتی به آن رسیدگی نشود، کمکم مردم متوجه کمبود میشوند و مطالبه میکنند. اما زلزله در لحظه رخ میدهد، ناگهانی است، و دیگر فرصتی برای جبران نمیگذارد. مخصوصاً اگر آن زلزلهای که بین ۷ تا ۷.۳ ریشتر قدرت دارد در تهران رخ دهد، دیگر چیزی از این شهر باقی نمیماند. بارها گفتهام، و یکی از جملههای سنگینم این بوده که اگر آن زلزله رخ دهد، باید تهران را زیر بتن دفن کنیم؛ چون امکان بازسازی یا احیای آن وجود ندارد. وقتی ۸۰ درصد شهر از بین برود، سیستم آب، برق، گاز، تردد شهری همه نابود میشوند. در آن شرایط، دیگر چارهای نخواهد بود.
فاجعهای که همه از آن خبر دارند، اما کسی برایش کاری نمیکند
ناطقی داشت: بهنظر من، بهترین اقدام این است که ما موضوع زلزله را جدی بگیریم. این درست نیست که متخصصان ۴۰ یا ۵۰ سال درباره زلزله حرف بزنند و از سوی دیگر، هیچ اقدام خاصی انجام ندهند. این از بیآبی هم بدتر است. بیآبی را میتوان تحمل کرد، اما وقتی سنگ و بتن روی سر مردم آوار شود، دیگر نمیتوان زندگی را مدیریت کرد.
ناطقی در ادامه تأکید کرد: توصیه و نگرانی اصلی من که در نوشتهها، سخنرانیها و مصاحبههایم همیشه مطرح کردهام، این است که ما با وضعیتی بسیار جدی روبهرو هستیم؛ و این را نه برای ایجاد اضطراب عمومی، بلکه بهعنوان وظیفهام بیان میکنم، چون خودم هم با خانوادهام در تهران زندگی میکنم.
وی افزود: ما باید برای تهران فکری جدی کنیم. مسئلهای که هماکنون شاهدش هستیم این است که تهران هر روز بزرگتر میشود. با وجود تمام هشدارهایی که داده شده، شهرداری نهتنها از گسترش بافتهای فرسوده جلوگیری نمیکند، بلکه میخواهد آنها را تخریب کند و بهجای آن برجهای ۸، ۹ یا ۱۰ طبقه بسازد. این یعنی افزایش تراکم جمعیت، افزایش خطرپذیری و مجموعهای از مسائل دیگر که نباید اتفاق بیفتند.
استاد زلزلهشناسی در ادامه بیان کرد: اگر قرار بود فکری بشود، باید ۴۰ سال پیش میشد؛ اما حالا هم اگرچه دیر است، اما از هیچوقت بهتر است. همین امروز هم اگر برنامهریزی شود، میتوان تا حدی آسیبها را کاهش داد. اگر این کار انجام نشود، تبعاتی خواهد داشت که واقعاً قابل بیان نیست. بیان آنها ممکن است باعث ایجاد آشفتگی در جامعه شود.
ناطقی در خصوص پیشبینی آینده تهران گفت: تهران دارد به سمت زلزلهای بزرگ پیش میرود. باید برایش برنامهریزی کرد. حتی اگر با ۴۰ سال تأخیر باشد. توصیه جدی من به آقای زاکانی، شهردار محترم تهران، این است که—به خدا قسم—موضوع زلزله را جدی بگیرید. آنچه به شما منتقل میشود، بیشتر نمایشی است. در برخی محافل حتی گفتهاند، چون سه قرن زلزله نیامده، دیگر هم نخواهد آمد! اینها همه نادرستاند؛ به زبان امروزی، این اطلاعات «فیکنیوز» و زردند.
وی خاطرنشان کرد: اطلاعات درست، در مراکز تحقیقاتی و دانشگاههاست. ما باید شهر را کوچکسازی کنیم. شورای شهر نیز باید دقت بیشتری داشته باشد. من بارها به عملکرد شورای شهر در زمینه زلزله و ایمنی اعتراض کردهام و با قاطعیت میگویم که اقداماتشان بیشتر نمایشی بوده است. حاضرم با هرکدام از اعضای شورا یا همهشان در یک برنامه زنده بحث کنم. نمیشود که پایتخت یک کشور، یک ابرشهر مثل تهران، بدون برنامهریزی در برابر زلزله ادامه دهد. با تأخیر ۴۰ ساله، اما باید امروز تصمیم جدی گرفته شود.
ارتباط میان خشکسالی و زلزله اثبات نشده است
این استاد زلزلهشناسی در پاسخ به این سؤال که آیا تحقیقی وجود دارد که نشان دهد فعال شدن گسلها ارتباطی با سالهای خشکسالی و کمآبی دارد یا خیر، اظهار داشت: در مجامع علمی هم زیاد مطرح میشود. بله، مطالعات زیادی از زوایای مختلف در زلزلهشناسی انجام شده است. اما از نظر نتیجهگیری قطعی، هنوز چیزی نداریم که بتوان با اطمینان گفت تأثیر دارد یا ندارد. هنوز به آن درجه از قطعیت علمی نرسیدهایم.
وی ادامه داد:، اما آنچه میدانیم این است که در مناطقی که خشکتر هستند، به دلیل پایین بودن سطح آبهای زیرزمینی و نبود رطوبت کافی در خاک، خلل و فرجی که باید با آب پر شوند، خالی میمانند. این موضوع باعث سستی خاک میشود و احتمال تشدید اثرات زلزله در چنین مناطقی بیشتر است.
ناطقی افزود: از سوی دیگر، در مناطقی مثل جنوب تهران که خاک آبرفتی دارند و سطح آب زیرزمینی در آنها بالاست، نوع خاصی از تشدید لرزهای رخ میدهد. یعنی اگر زلزلهای در میانه تهران رخ دهد، بهواسطه این شرایط، انرژی زلزله در جنوب تهران تقویت میشود و اثرات آن بیشتر خواهد بود؛ مخصوصاً روی ساختمانهای کوتاهمرتبه مثل چهارطبقهها.
وی همچنین گفت: این بحثها وجود دارد، اما هنوز نمیتوان با قاطعیت گفت که خشکسالی یا بارشهای بیشتر تأثیر مستقیمی بر فعال شدن گسلها دارند یا خیر. بهنظر میرسد دنیا هنوز به چنین جمعبندی علمی نرسیده است.
ناطقی در ادامه اظهار داشت: و نکته پایانی از سوی من این است: من بهعنوان کسی که سالهای سال این علم را آموختهام، تدریس کردهام و در عمل نیز درگیر مسائل زلزله در کشور بودهام، حدود ۵۷ سال است که یا درس میخوانم یا درس میدهم و حدود ۳۰ سال است که بعد از بازگشت از آمریکا بهصورت دو شیفته مشغول فعالیت تخصصی در این حوزه بودهام، بهویژه با تمرکز بر تهران، نگرانی عمیقی دارم.
وی با تأکید گفت: امیدوارم اشتباه کرده باشم؛ اما وقتی میبینم همکاران بسیار قوی من، حتی اساتید بینالمللی نیز روی خطر زلزله تهران تأکید دارند، نگرانیام بیشتر میشود. من بارها این مسائل را نوشتهام، چون آدم رکگویی هستم. سنم بالا رفته، نمیدانم تا چند سال دیگر بتوانم این هشدارها را بدهم. اما بهعنوان هشدار نهایی باید بگویم: مسئله زلزله در کشور را باید بسیار جدی گرفت.
وی در پایان افزود: حتی اگر فرض کنیم که در طول این ۴۰ سال، هیچ خروجی خاصی نداشتهایم و بودجهها بیهوده صرف شدهاند، باز هم امروز باید از متخصصانی که طی این سالها تربیت شدهاند و اکنون آماده کارند، استفاده شود. ما نباید منتظر باشیم که زلزله بیاید، چون وقتی بیاید، دیگر مجالی برای واکنش و اصلاح باقی نمیماند.
نظر کاربران
زلزله سیاسی را بگید
با خوندن این خبر خیلی مهم هیچ جای مسولین تکون نخورد
قرآن کریم
زلزله زمانش ومکانش و
شدت بزرگی آن فقط وفقط دست خداوند است
متاسفانه بین مسئولان مرد عمل نداریم
همگی راحت میشیم و شاید بعد ما انسان ها با آرامش در این سرزمین زندگی کنن با آزادی کامل