مرگ نوجوان ۱۴ ساله حین ساخت مواد محترقه
رئیس اورژانس پیش بیمارستانی و مدیریت حوادث استان کردستان گفت: نوجوان ۱۴ ساله، حین ساختن مواد محترقه دست ساز دچار حادثه شد و به علت شدت بالای جراحات جان باخت.
دیدهبان ایران: رئیس اورژانس پیش بیمارستانی و مدیریت حوادث استان کردستان گفت: نوجوان ۱۴ ساله، حین ساختن مواد محترقه دست ساز دچار حادثه شد و به علت شدت بالای جراحات جان باخت.
حسین جعفری روز جمعه در این باره اظهار کرد: ساعت ۹:۰۵ دقیقه صبح امروز به دنبال گزارشی از انفجار در پارکینگ منزل مسکونی در شهرستان قروه، تیم فوریتهای پزشکی به صحنه حادثه اعزام شدند.
وی افزود: در این حادثه یک پسر نوجوان ۱۴ ساله به دنبال انفجار مواد محترقه دست ساز دچار سوختگی سطح دو و سه به صورت گسترده سر و صورت، بدن، دست و پاها شده بود.
رئیس اورژانس پیش بیمارستانی و مدیریت حوادث استان کردستان گفت: در این حادثه هر ۲ دست فرد آسیب دیده از ناحیه مچ دست، قطع شده و خونریزی فعال داشت که به سرعت پانسمان و کنترل خونریزی انجام شد.
جعفری ادامه داد: این نوجوان پس از دریافت اقدامات اورژانس به داخل آمبولانس منتقل و اکسیژن تراپی و اقدامات درمانی به دلیل سوختگی صورت و راه هوایی انجام شد.
وی گفت: به دلیل شدت بالای جراحات، فرد مصدوم در حین انتقال به بیمارستان دچار افت هوشیاری و به دنبال آن ایست قلبی شد که در کابین آمبولانس احیای پایه و پیشرفته انجام و با فعال شدن کد احیای بیمارستان شهیدبهشتی قروه، مددجو به اتاق احیای بیمارستان منتقل شد و عملیات احیا در بیمارستان ادامه یافت که با وجود تلاش تمام پرسنل عملیات احیا ناموفق بود و مصدوم جان باخت.
رئیس اورژانس پیش بیمارستانی بر لزوم آموزش و فرهنگ سازی هرچه بیشت در بین نوجوانان تاکید کرد.
نظر کاربران
بدرکواصلشد
آقای محمدواقعا حرفتون خیلی زشت بود ایشون نوجوون بودن ونادون پشت سرکسی که دستش ازاین دنیاکوتاه واقعاً نباید همچین حرفی زد
خدابه خانوادم صبربده
خدا رحمتش کنه به هر حال اونم بچه ی یه خونواده بوده ،مقصر اصلی پدر و مادرش بودن که نتونستن درست کنترولش کنن ،شما فکر کنین که اگه شخص دیگه ایی همراش بود، چی میشد
فقط خدابه خانواده اش صبر بده ای جونم بچه ۱۴ساله
گاهی الاد بی حد آنقدر پدر و
مادر را عاصی و آزارو اذیت و جان به لب و نافرمانی و
تکبرو خود خواهی می کند که
به آق والدین دچار شه
این بلا سر من آمده
توی محل پسری خیلی آنقدر باباشو آزار داد که باباش نفرینش کرد رفت زیر ماشین و الفاتحه .
این حکایت تلخ را برادر مرحوم تعریف کرد.
خدایا اخلاق حسنه و حسن نیت را به ما باز گردان .