انتقاد رضا کیانیان از منتقدان سینما
رضا کیانیان همواره یک غافلگیری خوب برای سینمای ایران بودهاست. هیچگاه از تغییر کردن گریزان نبوده و هر بار به سراغ نقشی رفته که درصد ریسک و خطر پذیری مواجهه با آن نقش بسیار بالا بوده است.
«راه آبی ابریشم» جدیدترین فیلم اکران شده او است که باز هم با سیمای متفاوت و نقشی متفاوت دیده میشود. با او پیرامون نقش ادریس در «راه آبی ابریشم» و بازیگری در سینمای ایران گفت و گو کردیم که در ادامه میآید.
از نحوه آشنایی تان با گروه و همکاری تان با آقای بزرگ نیا بگویید؟
من از قدیم هم با آقای بزرگ نیا و همسر ایشان خانم صفری آشنایی داشتم. همیشه هم دنبال این بودیم که بتوانیم با هم کار کنیم. حتی در فیلم قبلی آقای بزرگ نیا یعنی جایی برای زندگی هم تمام کارهای مربوط به انتخاب بازیگر را انجام دادم و کمکشان کردم اما نمیتوانستم بازی کنم چون نقشی که مناسب با من باشد در آن فیلم نبود.
وقتی برای فیلم راه آبی ابریشم آقای بزرگ نیا از من دعوت کردند در همان وهله اول فیلم نامه را جلوی من گذاشتند و پرسیدند کدام نقش را می خواهی بازی کنی؟ که من همان جا گفتم نقش ادریس را بازی میکنم. کاراکتر ادریس در فیلم نامه اولیه هم کوتاه تر بود و هم نقش سخت تری داشت. وقتی ادریس را انتخاب کردم با تعجب پرسیدن که چرا این نقش؟ گفتم به نظرم می توانم آن را بازی کنم. آقای بزرگ نیا هم با توجه به انتخاب نقش ادریس توسط من یکسری تغییرات را در فیلمنامه ایجاد کردند.
پس حضور شما باعث شد نقش ادریس رنگ و لعاب بهتری به خود بگیرد؟
در واقع شکل تازهای به آن نقش داد. در فیلمنامه اولیه ادریس یک شخصیت منفی بود که در فیلمنامه جدید تبدیل به یک شخصیت خاکستری شد. من اصولا هم شخصیتهای منفی را خاکستری میکنم هم شخصیتهای مثبت را. برای بهتر در آمدن نقش بعد از صحبتهایی که با آقای بزرگ نیا انجام دادم با خانم پروین صفری صحبت هایی را پیرامون کاراکتر فیلم انجام دادم که با توجه به ابعاد آن شخصیت طراحی لباس آن را انجام بدهند.
من همیشه نقشی را که قرار است بازی کنم قبل از اینکه کار شروع بشود تم کلی از آن را در ذهنم طراحی و با یک پیش فرضی آن نقش را بازی می کنم. اما وقتی وارد بازی می شوم ریزه کاری های نقش را حین کار به دست میآورم. یعنی در واقع یک اتفاقهایی در هنگام کار به وجود میآید که خودم هم از قبل نسبت به آن آگاهی ندارم.
راه آبی ابریشم از آن دست فیلمهایی است که هم از لحاظ تولید مقیاس بزرگی دارد و هم از لحاظ زمان فیلمبرداری طولانی شد. این طولانی شدن زمان فیلمبرداری و سختیهای کار روی دریا در تداوم حس برای به دست آمدن یکسان شخصیت شما را دچار مشکل نکرد؟
تداوم حس در سینما مقولهای نیست که با این مقیاسها در ارتباط باشد. در سریال این اتفاق به این شکل میافتد که مثلا یک نقشی را بازی میکنیم و بعد از سه ماه باز هم به سراغ آن نقش میرویم. در کلاه پهلوی این تجربه را داشتم. برای اینکه بتوانم دوباره در آن قالب بازی کنم هم فیلم های قبلی را دیدم و هم صدای کار را شنیدم که یادم بیاید در چه قالبی قرار داشتم و بعد بتوانم مجدد آن را بازی کنم.
در راه آبی ابریشم با اینکه فیلم به مدت دو سال طول کشید اما قسمتی را که من بازی کردم تماما در جزیره قشم فیلمبرداری شد و من قسمتهایی که در کشورهای دیگر کار کردند حضور نداشتم. بنابراین برای در آوردن نقش و داشتن تداوم حس کار چندان مشکلی نداشتم چون به صورت متمرکز فیلمبرداری قسمتهای من انجام شد. البته منشی صحنه و دستیاران کارگردان و شخص آقای بزرگ نیا هم بسیار کمک میکنند که تداوم حس در بازیگر ثابت بماند.
بازی کردن در فیلمی با این مقیاس که لوکیشن اصلیاش دریا است و بده بستانهای بین بازیگران از جنس دیگری است کمی قدرت ریسک بالایی را میطلبد.
بازی در چنین نقشی برای من سخت نبود. سختی کار وقتی برای یک بازیگر معنا پیدا میکند که بخواهد قالب و نقشهای متفاوتی را اجرا کند. مخاطب ما عادت کردهاست که بازیگر مورد علاقهاش را در یک قالب ثابت ببیند. ریسکپذیری زمانی معنا دارد که شما بخواهید قالبتان را عوض کنید و نقشهای جدیدتری را بازی کنید و آنوقت معادلات ذهنی مخاطب را بر هم بریزید.
آن زمان که این کار را انجام دادید و منتظر واکنش تماشاگر شدید، زمانی است که ریسک پذیری را در خودتان تقویت کردید. وقتی عادت تماشاگر را برهم ریختید دیگر مخاطب منتظر این نیست که من را در همان قالب ببیند. منتظر این می ماند که رضا کیانیان را در قالب جدید ببیند. البته این کار زمان بر و سخت است و زمان زیادی طول میکشد که به چنین جایی برسد.
خاطره ای از هنگام فیلمبرداری دارید؟
خاطراتی که ما داشتیم بیشتر بر میگردد به زمان کار روی کشتی. دریازدگی که موجب میشد حال ما هنگام کار بد شود. در عین حال میبایست کار خودمان را انجام میدادیم. به جرات میتوانم بگویم در مدت فیلمبرداری به ما خوش گذشت. یک خاطره خوبی که از آن دوره دارم این است که بعد از اتمام کار یک نمایشگاه عکسی گذاشتم که تمام عکسهای آن نمایشگاه مربوط به همان دوران بود که از جزیره قشم گرفتم.
حرف آخر آقای کیانیان؟
من در جشنواره سال قبل سه تا فیلم داشتم. راه آبی ابریشم؛ یک حبه قند و گزارش یک جشن. هر کدام از این نقشها کاملا از دیگر متفاوت بود. هر کدام در یک فضای کاملا متفاوت فیلمبرداری شد. من فکر میکنم منتقد سینما باید این فیلمها و این نقشها را ببیند. انگشت بگذارد روی نقش و آن را تحلیل کند تا من به عنوان بازیگر نقاط قوت و ضعف کارم را بفهمم. نگاه رسمی جشنواره یک جایزهای دارد که به یک بازیگر میدهد.
اما منتقدین ما هم این نگاه رسمی را در نقدهایشان دارند و به جزییات بیشتری در یک اثر توجه نمیکنند. منتقدین باید بر خلاف نگاه رسمی جشنواره به دنبال کشف اتفاقات جدید در سینما و بازیگری باشند. اما این اتفاق را من در هیچ کدام از نشریات و هیچ کدام از نوشتههای منتقدین ندیدم. و امیدوارم لااقل نگاه منتقدان ما به این سمت حرکت کند که به جزییات موفق در یک اثر بیشتر توجه کنند.
منبع: خبرآنلاین
باز نشر: مجله اینترنتی Bartarinha.ir
نظر کاربران
منم امیدوارم سایه هنرمندانی مثل شما از سر سینمای ما کم نشه جناب کیانیان
اینقر هم نقش های شما تحسین برانگیزن مثل اینکه برای ما و حتی منتقدینم عادی شده دیگه!!!!