کمال تبریزی: جلسات جشنواره شُنود میشد!
کمال تبریزی با بیان اینکه رأیگیری نهایی جشنواره فجر برای لو نرفتن آراء در سکوت انجام شده است، گفت: با قاطعیت اعلام میکنم اگر فیلم «پیر پسر» در بخش مسابقه حضور داشت، تمام جوایز اصلی به این فیلم اهدا میشد پس وقتی موانعی باعث عدم حضور این فیلم در رقابت شده، شاید بحث از عدالت چندان معنایی نداشته باشد.
ایسنا: کمال تبریزی با بیان اینکه رأیگیری نهایی جشنواره فجر برای لو نرفتن آراء در سکوت انجام شده است، گفت: با قاطعیت اعلام میکنم اگر فیلم «پیر پسر» در بخش مسابقه حضور داشت، تمام جوایز اصلی به این فیلم اهدا میشد پس وقتی موانعی باعث عدم حضور این فیلم در رقابت شده، شاید بحث از عدالت چندان معنایی نداشته باشد.
حدود یک هفته از برگزاری چهل و سومین جشنواره فیلم فجر گذشته اما بحثها و حاشیهها درباره داوری بخش مسابقه همچنان ادامه دارد. از فردای همان شب اختتامیه برخی داوران بیان کردند که قرار است یک کنفرانس مطبوعاتی برگزار و در آنجا به پرسشها پاسخ داده شود که این اتفاق تاکنون رخ نداده و یکی از اعضای هیأت داوری هم در روزهای گذشته اظهارنظرهای مختلفی در گفتگو با چند رسانه انجام داده است.
مشروح صحبتهای کمال تبریزی درباره چگونگی داوری فیلمها در جشنواره فجر امسال به شرح زیر است:
* برای من حسی در جشنواره فجر به وجود آمد که انگار جلسات هیأت داوری شُنود میشوند و امکان درز اطلاعات وجود دارد. این حس باعث شد اعلام نامزدها برای احتیاط، زودتر اعلام نشود که برای فیلمهای روز آخر هم بهتر بود.
بعد از آن ما شرایطی را ایجاد کردیم که در رأیگیری برای تعیین نامزدها خیلی متکی به صدا نباشیم و بیشتر با ایما و اشاره کار را پیش بردیم. من نگران شدم که نکند آراء، نظرات و بحثهای ما مخفی نماند. من هیچ جلسهای را ترک نکردم ولی نگرانی خودم را مطرح کردم و جالب بود که همان هم به شکل دعوا به بیرون درز کرد، البته اعتراض من باعث شد سختگیری بیشتر و ورود افراد به جلسه داوری محدودتر شود. در جشنوارههای مهم دنیا، داورها را قرنطینه میکنند تا همه چیز محرمانه بماند. ما هم در جلسه نهایی تلفنهای همراه را بیرون گذاشتیم!
*در این مدت بعضی از اعضای هیأت داوران برای اظهارنظر تحت فشار بودند و قرار بود کسی هم صحبت نکند تا اولا تب و تاب جشنواره و حاشیههای آن کم شود و بعد با عبور از اظهارنظرها در یک نشست خبری درباره داوری صحبت کنیم؛ اما انگار از آقای درستکار - با توجه به سابقه رسانهایشان - انتظار میرفت که حتما اظهارنظر کند و ایشان مصاحبههایی داشتند و نکاتی را مطرح کردند که طبق تاکید خودشان بر مبنای دیدگاههای شخصی بوده است؛ بنابراین من هم قبل از اینکه وارد صحبتهای اصلی داوری شوم، تاکید میکنم در این گفتوگو صرفاً نظرات شخصی خود را به عنوان یک عضو هیأت داوران جشنواره بیان میکنم که لزوماً به معنی نظر بقیه داوران نیست اما به این معنا هم نیست که آنها در مخالفت کامل با صحبتهای من باشند.
* زمان انتخابات ریاست جمهوری در آن مقطع خیلی از اطرافیان من در انتخابات شرکت نکردند ولی من احساس میکردم که باید حتما شرکت کنیم تا بتوانیم تا جای ممکن تغییر و تحولی را به وجود آوریم. بعد از انتخاب آقای پزشکیان و بعد از آن تمنا و تمایلی که در اکثریت مردم برای تغییر در موقعیت کشور به وجود آمد، یک احساس درونی داشتم که اگر فرصتی پیش آمد باید از آن استفاده کنم چون اگر استفاده نکنیم ممکن است در آینده پشیمان شویم.
*فشار از بیرون به جشنواره و سازمان سینمایی باعث شد امکان پخش «قاتل و وحشی» فراهم نشود. امیدوارم با رایزنیهای بعدی بالاخره این فیلم نمایش داده شود و امید هم دارم که این اتفاق بیفتد. در این مسیر باید آییننامهها را تغییر دهیم تا در حوزه جشنواره فضا بازتر شود.
تقاضای آقای نعمتالله (کارگردان) این بود که فقط در یک سانس محدود فیلم «قاتل و وحشی» نمایش داده شود و واقعا نمایش آن بلااشکال بود اما بخاطر یکسری حرکتها این اتفاق نیفتاد و مانع ایجاد شد اما الان همه فکر میکنند که ای کاش فیلم را پخش کرده بودند چون هیچ اتفاقی نمیافتاد؛ همانطور که «پیر پسر» و «غریزه» را هم دیدیم و با وجود نگرانیهایی که برای اکران «پیر پسر» وجود داشت، خوشبختانه دیدیم که همه با هر نوع تفکری از فیلم تعریف کردند.
در این موارد همه چیز بر مبنای سلیقه است، مثل داوری، چون نهایتاً قضاوت شما درباره یک فیلم تحتتأثیر سلیقه شما و حتی آن لحظه و موقعیتی است که در یک گروه چند نفره فیلمی را تماشا میکنید. البته بعضی دوستان درباره داوری جشنواره امسال میگفتند هر هیأت داوری دیگری بود باز هم کم و بیش همین جایزهها داده میشد در حالی که من معتقدم اصلاً و ابداً اینطور نبود و اگر گروه دیگری داور بودند حتماً نتایج تغییر میکرد. نامزدها و جوایز جشنواره چهل و سوم فیلم فجر مختص این ترکیب داوری است و لاغیر. این اتفاق فقط برای امسال هم نیست. برای خود من در سالهای گذشته پیش آمده که فکر میکردم بعضی فیلمهای برنده شده، اصلا در حد و اندازه سیمرغ گرفتن نبودند.
*درباره انتخاب بهرام رادان به عنوان داور جشنواره هم باید بگویم که روز اول به ما گفتند نامبرده فردا به جمع داوری ملحق میشود ولی فردای آن روز یک نامه از طرف ایشان در جلسه خوانده شد که گفته بود به داوری نمیرسد. خیلی هم تلاش کردیم جایگزینی برای او در نظر بگیریم ولی واقعیت این است که تا بخواهید رایزنی کنید و دل کسی را به دست بیاورید که جایگزین دیگری شود زمان زیادی میگذشت و نفر بعدی اصلاً نمیتوانست همه فیلمها را ببیند و با بقیه همراه شود، بنابراین از خیر آن گذشتیم. البته بهرام رادان احتمالا میتوانست بعد از چهار یا پنج روز به ما برسد ولی خیلی دیر میشد چون خود ما هم با مکافات توانستیم دیدن این همه فیلم را به موقع تمام کنیم. اصلاً یکی از معضلات جشنواره فیلم فجر همین است که تماشای فیلمها توسط داورها دیر آغاز میشود و آنها روزانه مجبورند سه یا چهار فیلم ببینند که این تعداد، برای تحلیل دقیق فیلمها خوب نیست.
*نکته مهم دیگر که کسی به آن دقت نمیکند این است که در جشنواره فیلم فجر عنوان "بهترین فیلم" در واقع اشاره به "بهترین تهیهکننده" می کند یعنی جایزه به بهترین تهیهکننده تعلق می گیرد که در بازار آشفته فعلی سینما سراغ ساختن چه موضوعی رفته است.
* با قاطعیت میگویم اگر «پیر پسر» وارد بخش مسابقه شده بود با همین هیأت داوری تمام جوایز مهم شامل جایزه کارگردانی، جایزههای بازیگری، تدوین، فیلمبرداری و طراحی صحنه همه متعلق به «پیر پسر» بود. بنابراین نباید گفت که هیأت داوری جسارت نداشت بلکه باید گفت فیلمی وجود نداشت که داورها بخواهند جسارت نشان دهند واغلب جایزه های مهم را به یک فیلم بدهند. در «پیرپسر» حسن پورشیرازی به شکلی بازی کرده که نه قبل از آن چنین توانایی از خود نشان داده و نه ممکن است بعد از آن برایش تکرار شود. من روزی که فیلم را دیدم به او زنگ زدم و گفتم واقعاً چطور چنین نقشی را بازی کردی؟ چون اگر از نزدیک با او آشنا باشید میدانید که او بسیار آدم دلرحم، مهربان و تودلبرویی است که در این فیلم به یک «هیولا» تبدیل شده است.
*عدم حضور فیلمهایی مثل «بی سروصدا» و «پیر پسر» یک بیعدالتی بود که هر دو به خاطر ممیزی شورای پروانه نمایش در سالهای گذشته یا حتی دوره جدید به رقابت جشنواره نرسیدند. فیلمهای «پیر پسر» و «بیسر و صدا» میتوانستند به بخش مسابقه بیایند و جزء انتخابهای هیأت انتخاب بودند اما هر دو بخاطر مسائل قبلی که داشتند، نتوانستند در جشنواره امسال حضور داشته باشند.
*بازیگرانی مثل شهاب حسینی بازی درجه یکی دارند و هنرشان در داخل و خارج ایران دیده شده است، در توانمندی مریلا زارعی و دیگران شکی نیست. گاهی فکر میکنم یک انجمن درجه یکهای سینما داشته باشیم که شامل هنرمندان بلامنازع سینما باشد و از این پس آثار آنان در جشنواره قضاوت نشوند و میدان فجر اختصاصا به جوانترها سپرده شود.
*به نظرم کاری که فریبا نادری در فیلم «شوهر ستاره» انجام داده، استثنایی بود. من اصلاً ایشان را نمیشناختم و فقط شنیدم که در چند سریال بازی کردهاند ولی فیلم با کاری که او در ایفای نقش کرده، پیش میرفت. جذابیت فیلم هم همین نقش است و اینکه چقدر فیلمنامه آن در مدلی که برای این شخصیت نگاشته شده، خوب بود.
*در توانمندی شهاب حسینی که هیچ شکی وجود ندارد و بارها این توانایی به اثبات رسیده است. بازی امین حیایی در «غریزه» و «زیبا صدایم کن» درجه یک بوداما در کنار این دو، مصطفی زمانی تا به حال در این قامت دیده نشده بود. او همان کاری را در فیلم «شمال از جنوب غربی» کرد که فریبا نادری در «شوهر ستاره» انجام داد. زمانی درک درستی از نقش داشت و جایزه بخاطر تلاشی که کرده بود به او تعلق گرفت.
*باید اعتراف کنم که در میان اعضاء انتظار نداشتم که آقای ضرغامی اینقدر خوب همراهی کند. او به دور از اینکه فیلمها توسط چه ارگان یا نهادی تولید شدهاند، همه چیز را از منظر اجتماعی، جامعه و حتی کشوری نگاه میکرد ولی در رشته تخصصی نظر خود را موکول به نظر فرد متخصص هیأت داوری میکرد.
*رضا عطاران در فیلم «صددام» به نظر من بسیار بینقص بازی کرده در حالی که یک کمدی دیگر از حضور بازیگرش آسیب دیده بود. با این حال کمدیها آنقدر دم دستی شدهاند که دیگر نمیتوانند مخاطب را جذب ویژگی های واجد ارزش کنند و حتی در آراء مردمی هم رتبهای کسب نمیکنند!.
نظر کاربران
۴۰ سال است شنود که هیچی برامون برنامه ریزی هم میکنن