وقتی شاه مخلوع سنگ بنا را کج گذاشت!
میگویند صنعت خودروی ایران سیاسی است؛ نطفه این موضوع با اعمال نفوذ شاه مخلوع برای تولید پیکان در ایران بسته شد.
یکی از انتقادات همیشگی به خودروسازان، مقایسه وضعیت صنعت خودروی ایران با صنعت خودروی کره جنوبی است. کرهایهایی که اگرچه پس از ما شروع کردند اما اکنون ما کجا و آنها کجا؟!
درباره دلایل عقبماندگی صنعت خودروی ایران در مقایسه با کره، سخنهای مختلف و گاه متضادی زده شده است؛ خودروسازان از یک سو میگویند که چه چیز ما از جمله نرخ بهره و تسهیلات بانکی، قیمت مواد اولیه و ... شبیه کره است که خودروهایمان شبیه آنها باشد!
در مقابل کارشناسان نیز میگویند صنعت خودروی کره پیشرفت کرد چون این صنعت خصوصی بود و مانند خودروسازان ایرانی با شرایطی همچون تصمیمگیریهای غیر کارشناسی از بالا، سوءمدیریت مدیران مربوطه، بازار انحصاری و ... مواجه نبود. برخی منتقدان نیز پا را فراتر گذاشته و از مافیای صنعت خودرو سخن میگویند.
در چنین شرایطی هستند کارشناسانی که ریشه عقبماندگی صنعت خودروی ایران را از زمان بسته شدن نطفه این صنعت در ایران میدانند؛ زمانیکه براساس برخی روایات، شاه مخلوع ایران به دلایل سیاسی، مرحوم خیامی بنیانگذار ایران ناسیونال (ایران خودروی فعلی)، را مجبور به تولید پیکان در ایران کرد.
در اواخر دهه ۱۳۳۰ به تدریج کارگاههای ساخت اتاق و بدنه اتوبوس در ایران راهاندازی شدند. این کارگاهها به نوعی اولین تولیدات ایران در حوزه صنعت خودرو بودند. در چنین شرایطی در سال ۱۳۴۱ بود که مرحوم خیامی، کارآفرین و سرمایهگذار مشهدی شرکت ایران ناسیونال را تاسیس کرد.
خیامی پیش از آن در حوزه تعمیر اتومبیل و فروش لوازم یدکی فعال بود و علاقه داشت کارگاهی برای ساخت اتاق اتوبوس راهاندازی کند بنابراین ایران ناسیونال در سال ۱۳۴۱ کار خود را با ساخت اتاق و بدنه اتوبوس آغاز کرد.
ساخت اتاق اتوبوس البته روحیه بلندپروازانه سرمایهگذار مشهدی را ارضاء نکرد و او تصمیم به تولید خودروی سواری در ایران گرفت. درست در همان زمانی که خیامی در اندیشه انتخاب شریک تجاری در این حوزه بود، شرکت هیوندای در کره در سال ۱۳۴۶ وارد حوزه تولید خودروهای سواری شد.
هیوندای البته ۲۰ سال قبل از آن یعنی در سال ۱۳۲۶ بعد از جنگ دو کره تاسیس شده بود اما تا سال ۱۳۴۶ تنها در حوزه فعالیتهای عمرانی از جمله ساخت و ساز و راهسازی فعال بود. این شرکت در سال ۱۳۴۶ با شرکت فورد مذاکره و قرارداد مونتاژ محصولات این شرکت آمریکایی در کره، منعقد شد.
اما نقطه افتراق صنعت خودروی کره و ایران درست از همین جا آغاز شد، جایی که هیوندای تصمیم گرفت کار خود را با شرکت قدرتمند فورد آغاز کند اما ایران ناسیونال به یک شرکت ورشکسته روی آورد و پیکان را برای تولید در ایران انتخاب کرد.
پیکان محصول شرکت انگلیسی تالبوت و از زیرمجموعههای گروه روتس بود که در آن زمان در آستانه ورشکستگی قرار داشت. از مرحوم خیامی نقل شده که در پاسخ به اینکه چرا یک شرکت ورشکسته را برای همکاری انتخاب کرده، گفته است:" خیلی چیزها در زندگی اتفاق میافتد که دست شما نیست".
اگرچه این اظهارات خیامی به هیچ وجه دلیل مناسبی برای انتخاب یک شرکت ورشکسته برای همکاری نیست اما برخی کارشناسان معتقدند که نقش شاه مخلوع ایران در این انتخاب بسیار پررنگ بوده است، بهگونهای که وی به دلایل سیاسی به خیامی دستور داده برای تولید پیکان با تالبوت انگلیسی همکاری کند.
اگر صحت این روایت را بپذیریم که البته با توجه به فوت مرحوم خیامی راهی برای سنجش صحت آن وجود ندارد، میتوان گفت که شاه مخلوع سنگ بنای صنعت خودرو در ایران را کج گذاشته است، بهگونهای که اگرچه هیوندای و ایران ناسیونال، هر دو خصوصی بودند اما هیوندای آگاهانه شرکت فورد را برای آغاز همکاری انتخاب میکند و ایران ناسیونال تحت فشار، شرکت تالبوت ورشکسته را.
روایت اعمال نفوذ شاه مخلوع در شکلگیری صنعت خودروی ایران چه صحت داشته باشد و چه نداشته باشد اما یک چیز را نمیتوان کتمان کرد و آن این است که صنعت خودروی ایران همواره صنعتی سیاسی بوده است؛ چه زمانی که هویدا نخست وزیر شاه مخلوع برای عوامفریبی شعار "هر ایرانی یک پیکان" را سر میداد و چه زمانیکه ایران خودرو و سایپا سایتهای زیانده داخلی و خارجی را تحت فشار برخی نمایندگان مجلس ایجاد کردند.
ارسال نظر