کریخوانیهای سریالی پسرعموها رنگ خون گرفت
پسر جوان که به همراه پسر داییاش، برای انتقامگیری و قدرتنمایی، پسر عموهایش را تا یک قدمی مرگ کشانده بود، در شمال پایتخت بازداشت شد.
روزنامه ایران: ۴ تیر امسال، درگیری خونینی مقابل یک مغازه بازیهای رایانهای در جنوب تهران به پلیس اعلام شد. با اعلام این خبر، بلافاصله مأموران راهی محل شده و دو برادر را که بشدت زخمی شده بودند به بیمارستان منتقل کردند. تحقیقات میدانی حکایت از آن داشت که دو برادر با چند مرد که از سه خودروی پژو و پراید پیاده شده بودند با قمه و چاقو درگیر شده و از ناحیه سر، دست و کمر بشدت آسیب دیده و به خاطر جراحات تا یک قدمی مرگ رفته بودند.
در تحقیقات از خانواده این دو جوان خواهر آنها گفت: پسر عمویم سامان و پسر داییاش پیمان عامل این درگیری هستند. آنها مدتهاست که باهم اختلاف دارند و حتی بر سر همین مشکلات پسر عمویم یک سالی به زندان افتاد.
با به دست آمدن هویت متهمان، کارآگاهان پلیس وارد عمل شده و تحقیقات برای دستگیری سامان و پسر داییاش ادامه یافت.
در ادامه تحقیقات پیمان در تهران بازداشت شد و عامل اصلی و طراح درگیری که با مدارک جعلی ویلایی در شمال اجاره کرده بود، خود را در محاصره پلیس دید. او با دیدن مأموران سعی داشت با قمه و تهدید راهی برای فرار پیدا کند، اما موفق نشد.
سامان زمانی که مقابل افسر پروندهاش قرار گرفت، گفت: مدتهاست که با پسر عموهایم اختلاف داریم آن هم بر سر قدرتنمایی و قلدری. این اختلافات ادامه داشت تا اینکه سال گذشته باهم درگیر شدیم و پسر عموهایم مرا به زندان انداختند. یک سال از بهترین روزهای عمرم را در زندان سپری کردم ودرنهایت خانوادهام به هر کسی که فکرش را میکردند رو زدند تا توانستند پول دیه را فراهم کرده و مرا از زندان آزاد کنند.
او ادامه داد: در تمام مدتی که در زندان بودم، خانوادهام بارها به خانه عمویم رفته بودند تا رضایت بگیرند اما آنها قبول نکرده بودند و همه اینها باعث شد کینه پسر عموهایم به دلم بماند.
بعد از آزادی از زندان، اوضاع بدتر شد. آنها مدام در اینستاگرام، فیلم و پیام میگذاشتند و مرا تحقیر میکردند.
از اینکه من را به زندان انداخته و وادارم کرده بودند که برای آزادیام دیه پرداخت کنم ابراز خوشحالی میکردند. کریخوانی و کل کل من و پسر عموهایم ادامه داشت تا شب حادثه به همراه پسر داییام و چند نفر از دوستانم به سراغشان رفتیم و درس عبرتی به آنها دادیم.
به دستور بازپرس حمیدرضا کیاستی، دو متهم دستگیر شده در اختیار پلیس قرار گرفته و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.
نظر کاربران
همچین میگه یکسال از بهترین سالهای عمرم در زندان بودم انگار بقیه سالها مشغول کشف درمان سرطان بوده
تو ادب نشدي
خانواده عموت هم تو رو ميشناختن كه چه احمقي هستي
اين دفه هم زندان هم ديه هم تبعيد