پاپوش خطرناکی که زن دوم برای شوهرش دوخت
۲ زن جوان در ۲ پرونده جداگانه با طراحی نقشههای پیچیده همسرشان را به دردسرهای بزرگی انداختند اما انگیزه آنها از این اقدام مشابه با هم تفاوت داشت.
روزنامه ایران: مدتی قبل مرد جوانی با مراجعه به پلیس آگاهی از ناپدید شدن برادر ثروتمندش خبر داد. با گزارش این موضوع، تیمی از کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی پایتخت وارد عمل شده و در بررسیها دریافتند خودروی مرد ناپدید شده خارج از استان تهران تردد دارد و چند مرد جوان از آن استفاده میکنند. از سویی بررسیها نشان میداد مرد ناپدیدشده با همسرش اختلاف زیادی داشته است.
با دستگیری مردان جوان، آنها در تحقیقات اولیه به ربودن مرد ثروتمند به دستور همسر وی اعتراف کردند. با اعتراف متهمان، همسر مرد ربودهشده بازداشت شد و گفت: با همسرم اختلاف و تصمیم به جدایی داشتم. به همین دلیل تصمیم گرفتم با اجیر کردن چند آدمربا همسرم را به کمپ ترک اعتیادی برده و در آنجا حبس کنند تا من بتوانم طلاق بگیرم.
با اعتراف زن جوان، مرد ربودهشده در کمپ ترک اعتیاد پیدا و آزاد شد و تحقیقات در این رابطه ادامه دارد.
دوختن پاپوش برای همسر
به دنبال گزارش ربوده شدن پسر ۱۷ سالهای در شرق تهران، تحقیقات کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی پایتخت آغاز شد. تحقیقات اولیه حکایت از آن داشت که پسر نوجوان توسط دو مرد ناشناس از داخل خانهاش ربوده شده است.
با مشخص شدن این موضوع، کارآگاهان به بازبینی دوربینهای مداربسته اطراف خانه پسر نوجوان پرداختند. بازبینی دوربینها نشان میداد ساعت ۲:۳۰ بامداد ۲ مرد جوان از خودروی پژو ۲۰۶ پیاده و راحت وارد خانه پسر نوجوان شدند و او را با ضرب و شتم از خانه خارج کرده و سوار خودرو خود کردند. در ادامه مشخص شد زن جوانی در ورودی ساختمان را چند دقیقه قبل از ارتکاب جرم برای آدمربایان باز کرده بود.
از آنجا که پسر نوجوان نامادری داشت، وی بازداشت شد و در تحقیقات گفت: من با پدر این پسر ۱۷ساله چند سال قبل ازدواج کردم اما همسرم به جرم نگهداری مواد مخدر به زندان افتاد و من نیز با اجرا گذاشتن مهریهام درخواست طلاق دادم. شب حادثه برای برداشتن مدارک به این خانه مراجعه کردم و یادم رفت که در ساختمان را ببندم.
درحالی که تحقیقات از نامادری پدرام ادامه داشت، پسر نوجوان در تماسی با پلیس مدعی شد که او آزاد شده است. گروگان نوجوان در ادامه تحقیقات پلیس به چهرهنگاری ۲ مرد آدمربا پرداخت و متهمان دستگیر شدند و در تحقیقات اعتراف کردند که دستور آدمربایی را از نامادری گرفتهاند.
با اعتراف متهمان، نامادری پدرام لب به اعتراف گشود و گفت: ۹ سال قبل با پدر این پسر ازدواج کردم و پس از اینکه فرزند مشترکمان به دنیا آمد، از همسرم درخواست کردم یک خانه به نام من بزند اما او قبول نکرد و به همین خاطر مهریهام را به اجرا گذاشتم و درخواست طلاق دادم. اما همسرم به جرم نگهداری مواد مخدر از سوی پلیس دستگیر شد.
وی ادامه داد: من نیز تصمیم گرفتم با جعل سند، آپارتمانی را که پسرخواندهام در آنجا زندگی میکند به فرد غریبهای بفروشم که موفق شدم. اما مشکلی که داشتم این بود که پدرام در خانه مورد نظر سکونت داشت. برای تحویل خانه به خریدار تصمیم گرفتم پدرام را بدزدم اما نقشهام خراب شد.
در بررسیهای موشکافانه تیم جنایی مشخص شد که زن جوان به همراه ۲ نفر دیگر با جاساز کردن مقدار زیادی مواد مخدر و اطلاعرسانی موضوع به مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ باعث شده بودند، همسرش بازداشت شود. بدین ترتیب بیگناهی این مرد نیز برملا شد.
نظر کاربران
عجب زنانی پیدا میشوند!!!!!!!!!!