ماجرای بادمجان پای چشم مارکز! +عکس
ماجرای مشت یک ماجرای ناموسی بوده. قضیه مال وقتی است که خانوادههای یوسا و مارکز هر دو در بارسلونا مقیم بودند.
دو سال قبل و در جریان جشنهای هشتادمین سالگرد تولد مارکز، عکسهایی از او چاپ شد که ابعاد جدیدی از ماجرای دعوای مارکز و یوسا را رو کرد.
در یکی از این عکسها، پای چشم چپ مارکز کبود است و روی بینیاش بریدگیهایی به چشم میخورد. در عکس دیگر، مارکز با همان سر و وضع دارد میخندد؛ انگار که بداند عکسش قرار است روزی منتشر شود و جنبهای تاریخی پیدا کند.
عکاس این عکسها «رودریگو مویا» دوست صمیمی مارکز بود. او این عکسها را دو روز پس از درگیری فیزیکی میان مارکز و یوسا در سال ۱۹۷۶ گرفته بود و تازه دو سال پیش آنها را در روزنامه «لاژوراندیون» مکزیک منتشر کرد.
ظاهراً ماجرا از این قرار بوده که در مارس ۱۹۷۶ در مکزیک، بعد از مراسم افتتاحیه جشنواره فیلم مکزیکوسیتی، مارکز به سمت دوست صمیمیاش در آن روزها رفته که «چطوری مایو؟ خوبی» اما جواب یوسا به این احوالپرسی دوستانه مشت محکمی بود که زیر چشم مارکز فرود آمد.
یوسا برای مشتش توجیه خوبی هم داشت: «بعد از آن حرفهایی که به پاتریشیا (زن یوسا) زدی، چطور جرأت میکنی به من نزدیک شوی؟» مارکز خون از دماغش راه افتاده بود و پخش زمین شده بود.
النا پنیا توسکا - نویسنده مکزیکی - دویده بود چیزی برای کبودی چشم مارکز گیر بیاورد و خلاصه، کافه به هم ریخته بود. ماجرای مشت یک ماجرای ناموسی بوده. قضیه مال وقتی است که خانوادههای یوسا و مارکز هر دو در بارسلونا مقیم بودند. در آن ایام یوسا به خاطر یک زن سوئدی میخواسته همسر و بچههایش را ترک کند.
پاتریشیا که شستش خبر دار شده بود، مستأصل پیش مارکز و زنش میرود و با آنها درد دل میکند. مارکز هم به پاتریشیا توصیه میکند که طلاق را بگیرد؛ اما مدتی بعد، قضیه بین یوسا و همسرش رفع و رجوع میشود و توصیه مارکز هم به گوش یوسا میرسد و بقیه ماجرا.
ارسال نظر