۴ نکته مهم که از انتخابات جمعه به جا مانده است
انتخابات روز جمعه به زعم روزنامههای هممیهن، اعتماد و سازندگی نکات ویژهای داشت است.
برترینها: انتخابات روز جمعه به زعم روزنامههای هممیهن، اعتماد و سازندگی نکات ویژهای داشت است.
این روزنامه در بخشی از گزارش انتخاباتی خود نوشته است:
* با گذشت سه روز از انتخابات مجلس دوازدهم و خبرگان ششم، شمارش آرا و اعلام مرحله به مرحله نتایج ادامه دارد. به خاطر مشارکت پایین در این انتخابات و تخمین بالا بودن میزان آرای باطله در تمام حوزهها، تعداد قابل توجهی از نامزدهای پیروز در انتخابات مجلس، در عین اینکه حد نصاب مورد نیاز از آرای مأخوذه را کسب کردند، اما آرایشان به نسبت واجدان شرایط شرکت در انتخابات بسیار پایین است.
* تا زمان تنظیم این گزارش، وزارت کشور آماری رسمی در خصوص مشارکتها و بهخصوص آرای باطله که اهمیت زیادی در این انتخابات دارد، منتشر نکرده است. علی باقری، مدیرکل سیاسی وزارت کشور در دوره اصلاحات در این باره، در شبکه ایکس (توئیتر) نوشت: «نکات جالب و بیسابقه در اعلام نتایج انتخابات تهران: اساساً تعداد آرای مأخوذه، صحیح و باطله مأخوذه و غیرمأخوذه اعلام نمیشود.
* آمار اعلامی، به غیر از یک مورد، از طرق غیررسمی، منتشر میشود.» بهرغم اینکه حتی در برآوردهای غیررسمی ارائهشده از سوی رسانههای دولتی، مشارکت در این انتخابات در حدود ۴۰ درصد اعلام شده، مقامات و نهادهای رسمی که پیام تبریک صادر کردند، هیچ اشارهای به عدم شرکت ۶۰ درصد واجدین شرایط که رقمی حدود ۳۶ میلیون نفر میشود، نکردهاند. ادبیات رسمی در میان مقامات و رسانههای دولتی، تفاوتی با یک انتخابات با مشارکت بالای ۶۰ یا ۷۰ درصد ندارد. مقام رهبری نیز بهطور معمول با پایان انتخابات، پیام تبریک و تشکر صادر میکردند، اما تاکنون از سوی ایشان پیامی داده نشده است.
* آرای باطله همیشه در انتخابات مختلف وجود داشته است اما از انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ بود که این نوع از آرا دیگر تنها بخشی از آمار نبود بلکه برای خود هویتی مستقل یافت. در انتخابات ۱۴۰۰، آرای باطله رتبه دوم را به دست آورد. در انتخابات اخیر نیز بحث آرای باطله بار دیگر داغ شده است. این مسئله از آن جهت اهمیت پیدا کرده است که برای به دست آوردن میزان مشارکت حقیقی در انتخابات، باید میزان آرای باطله را از آرای صحیح کم کرد. زیرا آنان که رای باطله دادهاند، نامشان در میان مشارکتکنندگان ثبت شده است.
* با توجه به آمار ۴۰ درصدی که از مشارکت در کل کشور ارائه شده، میزان آرای باطله اهمیت بالایی دارد. با گذشت سه روز از انتخابات، تا زمان تنظیم این گزارش، خبری رسمی از سوی ستاد انتخابات کشور اعلام نشده است. این موضوع مورد توجه برخی تحلیلگران و کنشگران سیاسی قرار گرفت. محمد مهاجری، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی با انتشار پستی در شبکه ایکس (توئیتر) نوشت: «نتیجه انتخابات مجلس در اکثر شهرها حتی کلانشهرها و از جمله تهران، عجیب و جالب است. یعنی نفر اول و یا دوم، آرای باطله است. جا دارد به اعضای محترم شورای نگهبان بهخاطر این کاردستی هنرمندانه تبریک بگوییم.»
* سعید شریعتی، فعال سیاسی اصلاحطلب نیز با انتشار پستی در شبکه ایکس، خبر از دوم شدن آرای باطله در تهران داد و تعداد این آرا را بیش از ۵۰۰ هزار رای و ۲۷ درصد از آرای مأخوذه اعلام کرد. باشگاه خبرنگاران جوان - وابسته به صداوسیما - عصر دیروز ادعای دیگری را مطرح کرد. بنا بر خبری که این رسانه اصولگرا به نقل از یک منبع آگاه منتشر کرد، تعداد آرای باطله حوزه انتخابیه تهران تا عصر دیروز (ساعت ۱۵:۳۰) حدود ۶۹ هزار رای بوده است.
روزنامه اعتماد هم درباره گزارش آمار و ارقام موجود از انتخابات یازدهم اسفند در مطلبی با عنوان «اطلاع رسانی قطره چکانی» نوشت:
* وزارت کشور همچنان از اعلام آمار مشارکت در استان تهران و حوزه انتخابیه تهران، امتناع میکند؛ چرا که طبق روال مرسوم، از ساعاتی بعد از آغاز روند رایگیری، وزارت کشور هر چند ساعت، میزان مشارکت را منتشر میکرد که در این انتخابات، وزارت کشور در بدعتی جدید از این کار خودداری کرد. همین عدم شفافیت وزارت کشور باعث شده تا بازار گمانهزنیها درباره آرای باطله در تهران داغ شود. در حالی که برخی از مشارکت حدود 40 درصدی رای باطلهها در حوزه انتخابیه تهران خبر میدادند، خبرگزاری مهر وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی نوشت: «شنیدههای مهر حاکی از آن است که آرای باطله فقط کمتر از ۱۲ درصد کل آرای ماخوذه در این حوزه را شامل میشود.» با این حال وزارت کشور که در پایینترین سطح اطلاعرسانی و شفافیت پیرامون انتخابات به سر میبرد، نه آرای باطله 40 درصدی را تایید و تکذیب کرد و نه آمار زیر 12 درصدی را.
* اما مشخص نیست که وزارت کشور به چه علت آماری از مشارکتکنندگان تهرانی منتشر نمیکند؛ چرا که هم رایدهندگان به صورت آنلاین ثبت میشوند و هم آمار تعرفههای استفاده شده مشخص هستند. از سوی دیگر، نکته عجیبی که در انتخابات یازدهم اسفند مشاهده شده، تعرفههای مجلس و خبرگان بود که به یکدیگر متصل بودند. بر اساس مشاهدات، این دو تعرفه رای که مربوط به دو انتخابات مجزاست، با همدیگر تحویل رایدهنده میشده است. به عبارت دیگر، اگر کسی فقط میخواسته که در انتخابات مجلس خبرگان شرکت کند و در مجلس شورای اسلامی رای ندهد یا برعکس، چنین امکانی وجود نداشته و رایدهنده هر دو تعرفه را دریافت میکرده است.
روزنامه سازندگی هم در گفتگو با حسین مرعشی، دبیرکل حزب کارگزاران راهبرد جدید حاکمیت برای انتخابات را بررسی کرده است که بخش هایی از آن را در ادامه بخوانید:
* (با ارائه تحلیلی از نتایج انتخابات و نیز آنچه نظام سیاسی در پیش گرفت تا مشارکت طایفهای را جایگزین مشارکت سیاسی کند):«انتخابات این دوره مجلس کاملاً متفاوت بود و هیچ برندهای تا این لحظه نداشته است، یعنی نظام جمهوری اسلامی با همه تاکیداتی که مقام معظم رهبری به خصوص در دو ماه اخیر به صورت مکرر درباره اهمیت مجلس در صحبتهایشان داشتند، دستاوردی مناسب با چنین سرمایهگذاریای نداشته است».
* نکتهای که این انتخابات را با انتخابات قبل متفاوت میکند این است که امر سیاسی به یک امر اجتماعی تبدیل شد. به عبارت دیگر اصولاً انتخابات مجلس و ریاستجمهوری، رقابت گروهها و شخصیتهای سیاسی با یکدیگر است زیرا ماهیت انتخابات، ماهیتی سیاسی است. اما در این انتخابات، نظام به یک راهبرد جدید رسید و آن این است که مشارکت اجتماعی که مبتنی بر فعالیت اقوام و گروههای محلی است را جایگزین مشارکت سیاسی کرد که احزاب نقشآفرین آن هستند. زیرا در این انتخابات به دلیل قهر مردم پیشبینی میشد، مردم در کلانشهرها به طور خاص و مراکز استانها به طور عام، حضور کمرنگی در انتخابات داشته باشند.
* نظام، راهبردی را در پیش گرفت و آن این بود که رقابت را از کلانشهرها که ممکن بود مردم آن 15 درصد در انتخابات مشارکت داشته باشند به شهرستانها برد و رقابت سیاسی را به یک رقابت اجتماعی بین اقوام و مناطق مختلف حوزههای انتخابیه تبدیل کرد. به همین دلیل نیز وجه غالب رایدهندگان این دوره از انتخابات تحت تاثیر رقابتهای محلی، رقابتهای قومی و رقابتهای طایفهای قرار گرفتند و خود به خود باعث افزایش مشارکت شدند و این مسالهای بود دیگران آن را پیشبینی نکرده بودند. بنابراین با چنین تدبیری از سوی حاکمیت، کاندیداهای گوناگونی تایید صلاحیت شدند که هر یک متعلق به محلهای یا قومی یا قبیلهای بودند یا حتی چهرهای در شهری دورافتاده بودند که به خودی خود ماهیت سیاسی نداشتند و چهره شهری یا اجتماعی محسوب میشدند. این باعث افزایش مشارکت در آن شهرها شد که در نهایت کشور به آمار 42 درصد انتخابات مجلس یازدهم رسید.
* همین باعث شد رقابتهای اجتماعی، قبیلهای و طایفهای بر رقابتهای سیاسی غلبه یابد که البته این برای آینده ایران به هیچ عنوان امر خوشایندی نیست. زیرا هرگاه که نتوانیم فعالیتهای سیاسی را در کشور عمیقتر کنیم و یکپارچگی فکری و برنامهای برای ریاستجمهوری و مجلس شکل دهیم، ایران از محتوای سیاسی تهی میشود. بنابراین گرایشهای سیاسی به تدریج رنگ میبازند و رقابتهای محلی و طایفهای جای آن را میگیرند. این مساله جایگاه سیاست را از آنچه در آن قرار داریم، ضعیفتر خواهد کرد و کشور را به جای رفتن به سوی احزاب و اندیشه سیاسی با برنامههایی برای آینده به سوی کشمکش و اختلافات شخصی و جمعهای کوچک قبیلهای و قومی سوق میدهد.
* (درباره آرای باطله این انتخابات): ظاهرا آرای باطله در تهران حدود 500 هزار رای بود. اگر اصلاحطلبان و میانهروها همین 500 هزار معترض را که رای سفید دادهاند، جذب و به سمت یک لیست هدایت میکردند، میتوانستیم باعث شکست کامل لیست اصولگرایان و جبهه پایداری در تهران شویم. بخشی از مردم احتیاط میکنند و گمان میکنند که چون رای با کارت ملی هوشمند انجام شده ممکن است در آینده حتی برای دریافت گذرنامه دچار مشکل شوند برای همین رای دادند. البته جمهوری اسلامی هرگز به چنین مسائلی کاری ندارد. اما اصلاحطلبان میتوانستند این افراد معترض را جذب کنند. اما دیدیم که چنین نشد و این افراد نیز با اینکه لیستهای انتخاباتی را قبول نداشتند طوری رای دادند که باطله حساب شود. به طوری که رای باطله از نفر دوم تهران تعداد بیشتری داشته است.
ارسال نظر