احمدی نژاد در ولنجک یا میرزای شیرازی؟!
همين كنار، يك خيابان آنطرفتر، خيابان ميرزاي شيرازي مدنظر است و يك ساختمان چهار طبقه در يك كوچه؛ اين را به ياد داشته باشيد. حالا در شماليترين نقطه تهران يعني ولنجك، پمپبنزين، گلفروشي و باز هم يك ساختمان اما اينیکی بزرگتر از ساختمان قبلي اما سه طبقه.
ماكتي از دفتر رئيسجمهور در شمال شهر
هوشمندانه است كه ساختماني در شمال پايتخت را محل استقرار رئيسجمهور سابق معرفي كنند؛ هواداران محمود احمدينژاد را هر هفته قبل به آنجا بخوانند تا معاون اول بيايد و براي آنها از پرونده قضايياش بگويد. سايت دولت بهار هم اينگونه روايت كند: «جلسهاي با حضور جمعي از اعضاي هما (هواداران محمود احمدينژاد) و محمدرضا رحيمي برگزار شد.
در اين جلسه رحيمي به تشريح فرايند طيشده در ماجراي پرونده قضايي خود پرداخت. وي در اين جلسه گوشهاي از پشتپرده پرونده يادشده و دستهاي پنهان را بازگو كرد و وعده داد پس از انتشار قطعي حكم دادگاه كه بيش از ۱۰۰روز از مهلت صدور آن گذشته، بخشهاي ديگري از پشتپرده پرونده را بازگو كند.
رحيمي در اين جلسه از صداوسيما خواست براي روشنشدن ماجرا در افكار عمومي تمامي جلسات دادگاه خود را كه بطور كامل فيلمبرداري شده پخش كند. به دليل محرمانهبودن بسياري از مطالب مطرحشده در سخنان محمدرضا رحيمي دولت بهار از انتشار محتواي جلسه معذور است!» البته اين جلسه حقيقت دارد چون دو عكس هم منتشر شد يكي احمدينژاد كه بر بالاي پلهها ايستاده بود و صحبت ميكرد و تصوير ديگر هم محمدرضا رحيمي را نشان میداد كه در حال پايينآمدن از پلهها بود.
چند جوان هم بودند كه ميشود جمعيت آنها را در تصوير بالغ بر ۲۰ تا ۳۰ نفر تخمين زد. اين جوانان پس از خروج از ساختمان ولنجك بالاخره شاید به دوستان و آشنايان خود حضور در اين ساختمان را اطلاع داده باشند تا براي آنها مايه مباهات باشد که به اين درجه از نزديكي به مرد بهاري رسيدهاند و به محل استقرار او راه يافتهاند! اما آن ساختمان براي چيست؟
نميتوان قاطعانه گفت كه سه طبقه ولنجك فقط يك ماكت از دفتر رئيسجمهور ودولتمردان دهم است اما برخي شواهد اين موضوع را نشان ميدهد. ساختمان ولنجك سهطبقه است. آنطور كه از شواهد پيداست هر يك از افراد نزديك به احمدينژاد داراي يك اتاق در اين ساختمان هستند مثلا غلامحسين الهام، ثمرههاشمي و... و دفتر احمدينژاد هم در طبقه سوم است پس عملا اگر همه اتاقهاي نزديكان احمدينژاد را در يك طبقه فرض كنيم و اتاق احمدينژاد را در طبقه فوقانی، تنها يك طبقه خالي باقي ميماند. درباره اين يك طبقه هم وقتي به اخبار مربوط به فعاليتهاي دولتمردان دهم مراجعه ميشود متوجه میشویم به برگزاري مراسمهايي به مناسبتهاي مختلف در ساختمان ولنجك تعلق دارد.
با اين حساب و كتاب غيرعلني، پس هيچ طبقهاي براي دانشگاه ايرانيان باقي نميماند. مهمتر از اين هم اظهارات اخير الهام است كه گفته بود: «ولنجك ترافيك زياد است و افرادي ميروند و ميآيند.» او اين كلمات را در پاسخ به سوالي درباره فعاليتهاي انتخاباتي احمدينژاديها گفته بود. حال اين سوال مطرح ميشود كه فعاليتهاي انتخاباتي در كدام طبقه است چون همه طبقات پر شده و دیگر جايي براي باقی فعاليتها نميماند.
شنيده شده برخي گزينههاي مدنظر براي قرار گرفتن در ليست انتخاباتي تيم احمدينژاد به اين ساختمان دعوت ميشوند كه ازجمله آنها مهدي فيروزان مديرعامل شهركتاب است كه حضورش در ساختمان ولنجك اينگونه تعريف شده است: «مهدي فيروزان گوشي تلفن خود را جواب ميدهد و متوجه ميشود كسي كه پشت خط منتظر بوده، محمود احمدينژاد رئيس دولت سابق است، شوكه ميشود و سپس حيرت ميكند كه چرا احمدينژاد ميخواهد به ديدن او در شهر كتاب بيايد.
فيروزان در قبال احمدينژاد كه اصرار داشت به شهر كتاب برود، پيشنهاد ميكند خود به ديدن او در ولنجك برود. نهايتا نيز اين اتفاق ميافتد و مديرعامل شهر كتاب براي ديدن احمدينژاد و صحبت با او به منطقه شمالي تهران ميرود. » عدم تمايل احمدينژاد به حضور افراد موردنظرش در ساختمان ولنجك هم يك علامت سوال بزرگ و شايد تاييدي بر ادعاي «آرمان» باشد كه در ادامه بدان اشاره ميشود.
ساختماني بينام و نشان
به نظر ميرسد همانطور كه در ابتداي گزارش اشاره شد ساختمان ولنجك تنها ماکتی است كه ظاهر فعاليتهاي حامیان و نزدیکان احمدينژاد را پوشش ميدهد و فعاليتهاي اصلي در ساختماني ديگر در خيابان ميرزاي شيرازي انجام میشود.
ساختماني كه هيچ نام و نشاني ندارد. بايد ميهمان از پيش تعيينشده باشي كه در را باز كنند و مدتي در طبقه همكف منتظر تا صداي «بفرماييد بالا» را بشنوي. از سوي جواني به اتاقي هدايت ميشويد كه يك تلويزيون و چند مبل دارد كه مشخص است اتاق اصلي نيست بلكه اتاق انتظار است.
در زمان حضور در آن اتاق مشخص نيست طبقه موردنظر چند اتاق دارد اما ميشود حدس زد هر طبقه ۳ يا ۴ اتاق دارد. آرام است اما تردد دارد. بعد از كمي توقف در اتاق انتظار به اتاق ديگري كه ميهمان هستيد، دعوت ميشويد كه با صنايع دستي تزيين شده است. ميهمان هستيد و نبايد بيش از اندازه سوال بپرسيد پس آرام مينشينيد تا ميزبان سوال كند.
«چرا تمايل داشتيد به اينجا بياييد؟» شما هم صادقانه ميگوييد كه براي اطلاع از اوضاع دولت دهم. ميخندد و ميگويد: از آنچه آنها را تهمت ميداند و تاكيد دارد كه هيچ پاسخي به آنها نخواهند داد. سوال ميپرسد از واكنشها به ادعاهايي كه درباره نزدیکان احمدينژاد مطرح ميشود و انتظار دارد صراحت را فراموش نكنيد پس تا آنجا كه نياز است به او پاسخ ميدهيد.
خيليها در آن ساختمان هستند، اين را از رفتار افراد حاضر در ساختمان ميتوان فهميد. ساختماني بينامونشان كه اعضاي اصلي تصميمگير نزدیکان احمدينژاد در آن مستقرند. اينجا ترافيك نيست چون يك كوچه گمنام است با یک ميوهفروشي بر سر آن. ساختماني كه بهترين مكان براي تصميمگيريهاي مهم است؛ ساختماني براي ترسيم آينده احمدينژاديها...
«راديو هما» هم محل دارد!
ديروز خبر رسيد طرفداران مشايي و احمدينژاد ميخواهند راديو راهاندازي كنند. اما مكان اين راديو ديگر خيابان ميرزاي شيرزاي نيست؛ بلكه تصور ميشود در طبقه دوم يا سوم ساختماني قديمي است كه يكي از مسئولان هما در آنجا حضور دارد. محمد محمدي، مسئول كميسيون فرهنگي هما (هواداران محمود احمدينژاد) به يكي از رسانهها گفته است كه درحال حاضر ما در حال فراهمكردن مقدمات لازم براي ايجاد يك شبكه راديويي هستيم.
ميخواهيم «راديو هما» را فعال كنيم اما همه اينها منوط به اين است كه بودجه مشخصي داشته باشيم. خيلي از دوستان هستند كه مبالغ هنگفتي در ماه به ما كمك ميكنند. بههرحال كميسيون هم در حال رايزني درباره نوع پولهايي است كه به ما كمك ميشود.
ارسال نظر