ماجرای یک قتل بعد از کریخوانی اینستاگرامی
مرد عصبانی که جوانی را پس از کریخوانی در اینستاگرام با چاقو به قتل رسانده است، در جلسه محاکمه اتهام قتل عمد را رد و از اولیای دم عذرخواهی کرد.
اعتماد آنلاین: مرد عصبانی که جوانی را پس از کریخوانی در اینستاگرام با چاقو به قتل رسانده است، در جلسه محاکمه اتهام قتل عمد را رد و از اولیای دم عذرخواهی کرد.
متهم که در پی کینه قدیمی مرتکب قتل شده است گفت از سر عصبانیت به مقتول با چاقو ضربه زد و قصد قتل نداشت. این پرونده بعد از آن گشوده شد که جسد جوانی به نام پوریا در جادهای در حاشیه تهران پیدا شد. ماموران بعد از انتقال جسد به پزشکی قانونی خانواده پسر جوان را شناسایی کردند. پلیس فهمید پوریا با فردی به نام کیهان اختلافات دنبالهدار داشته است. به همین دلیل کارآگاهان کیهان را که نگهبان یک مرکز ترک اعتیاد بود، بازداشت کردند.
کیهان بدون هیچ مقاومتی قتل را قبول کرد و گفت: سالهای زیادی است که پوریا را میشناسم. مدتی قبل با هم به اختلاف برخوردیم. او مالی از من سرقت کرده بود و پس نمیداد. کار به فضای مجازی کشیده شد و او برایم کریخوانی کرد. من هم جوابش را دادم؛ اما بعد از آن دیگر نتوانستیم همدیگر را ببینیم و درگیری رودررو نداشتیم تا اینکه روز حادثه او را دیدم و درگیر شدیم و با چاقو ضربهای به او زدم و رفتم.
متهم گفت: من فکر نمیکردم او با این ضربه کشته شود. بعد از گفتههای متهم، پرونده تکمیل و برای رسیدگی به دادگاه کیفریاستان تهران فرستاده شد. در جلسه رسیدگی ابتدا کیفرخواست علیه متهم خوانده شد و سپس مادر مقتول به عنوان ولی دم در جایگاه قرار گرفت. او گفت: من درخواست قصاص دارم و از خون پسرم گذشت نمیکنم. یک سال است که داغدار هستم و حال بدی دارم، هیچکس از خانواده قاتل نیامده که به من تسلیت بگوید. من او را نمیبخشم.
وقتی نوبت به کیهان رسید، اتهام قتل عمدی را قبول نکرد و گفت: قصد قتل نداشتم. مدتها قبل از حادثه پوریا موتور من را دزدید. او در یک درگیری موتور را از دستم گرفت و دیگر پس نداد. بعد از آن در فضای مجازی کریخوانی و تحقیرم میکرد. من نگهبان یک مرکز ترک اعتیاد بودم. روز حادثه به ما گفته شد یک معتاد را از خانهاش به مرکز ببریم تا اعتیاد را ترک کند. با راننده رفتیم و مرد معتاد را سوار کردیم. در راه برگشت پوریا را، بعد از مدتها به صورت اتفاقی دیدم. از راننده خواستم توقف کند. به سمت پوریا رفتم. او با سنگ به من حمله کرد و من هم یک ضربه از پشت به او زدم و بعد هم سوار ماشین شدم و رفتم. صبر نکردم ببینم چه اتفاقی برایش افتاده است. من قصد کشتن او را نداشتم فقط میخواستم عصبانیتم را خالی کنم.
متهم گفت: من از مادر مقتول عذرخواهی میکنم و از اینکه پسرش را کشتهام خوشحال نیستم. قصدم کشتن نبود امیدوارم من را ببخشد و حلال کند.
ارسال نظر