شیرزاد: مجلس نباید وارد بازی استیضاح شود
استيضاح وزير علوم نشان داد رابطه دولت و مجلس، شكننده است. رابطه شكنندهيي كه البته در دو دهه اخير همواره ميان اين دو قوه برقرار بوده است.
با اين وجود بسياري از فعالان سياسي معتقدند براي آنكه دولت بتواند در پيشبرد سياستهاي مورد نظرش موفقتر عمل كند علاوه بر تعامل با اين مجلس بايد در ساماندهي طرفداران خود در انتخابات آتي مجلس فعالتر عمل كند تا مجلسي همسوتر شكل يابد. عملي كه نياز به حضور اصلاحطلبها و اعتدالگرايان در انتخابات مجلس دارد.
اين مباحث و بررسي واكنش آينده دولت نسبت به استيضاح و فشارهاي مجلس موضوعاتي بود كه با احمد شيرزاد، نماينده دوره ششم مجلس در ميان گذاشتيم. به باور اين نماينده مجلس ششم در استيضاح وزير علوم «بازنده اصلي جريان تندروي مجلس بوده كه نتيجه آن را در انتخابات آينده مجلس خواهند ديد.»
به نظر شما مجلس از استيضاح وزير علوم چه انگيزهيي را دنبال ميكرد و تاثير آن بر آينده روابط دولت و مجلس چه خواهد بود؟
برخي نمايندگان مجلس تصور ميكنند، وزارت علوم و دانشگاهها بايد مثل موم در دست آنها باشد. در هشت سال وزارت علوم دوره آقاي احمدينژاد، همه روشها به كار گرفته شد تا به يك شكلي دانشگاهها تحت كنترل درآيد كه نتيجهاش چيزي جز تسلط فضاي امنيتي نبود. هر چند تجربه شكست خورده هشت سال گذشته نشان داد كه گرچه ممكن است، صداي جريانها ساكت شود ولي آدمها نميتوانند خودشان را با منويات يك جناح تندرو سياسي تطبيق دهند. ولي باز هم ميبينيم كه جريان تندروي اصولگرا هنوز نتوانسته اين موضوع را درك كند.
اما به نظر ميرسد با تغييراتي كه مثلا در سيستم پذيرش هيات علميهاي دانشگاهها در پيش گرفته شد اين جريان توانست تا حدي بر دانشگاهها تسلط پيدا و اساتيد جديدي را جايگزين اساتيد سابق و قديمي كند. با اين اوصاف فكر نميكنيد نمايندگان طرفدار سياستهاي گذشته وزارت علوم در مجلس با استيضاح فرجي دانا سعي دارند از موفقيتهاي خود پاسداري كنند؟
حتي اگر به استخدامهاي آن دوره نگاه كنيد ميبينيد بسياري از جوانان براي آنكه پذيرفته شوند چند صباحي ريش ميگذاشتند و تسبيح دست ميگرفتند و بعد از پذيرش دوباره به شكل اوليه خود بازميگشتند. اين گونه رفتارها اعمال سياست فرهنگي يا سياسي به حساب نميآيد بلكه نوعي مصداق ضربالمثل مثل كبك سر را در زير برف پنهان كردن است.
هياتي كه براي جذب و گزينش ايجاد شده بود تا به اشكال مختلف سياستها و افرادي را به دانشگاهها تحميل كند جز ايجاد فضاي مخاطرهآميز در دانشگاهها و محكوم كردن عدهيي دانشجو به چوب ستاره بودن حتي نتوانست در جهت اهدافي كه مدنظر خود آنها بود قدمي موثر بردارد. تلاش اين جريان اين بود كه دانشگاه را با خط و ذهنيت جريان خود هدايت كند اما عملا دانشگاه نسبت به رفتارهاي پرفشار آنها بيشتر عقده پيدا كرد.
اين جريان هنوز از اين ناكامي خود درس نگرفته و فكر ميكند كه وزير علوم بايد سياستهاي فرهنگي خاص مدنظر آنها را در دانشگاهها پياده كند و با استادها با بخشنامه رفتار كند. وقتي دولت، وزيري را برگزيد كه حاضر نبود اميال و خواستههاي آنها را محقق كند با او از در مخالفت برآمدند و ايرادهاي زيادي به آقاي فرجيدانا وارد كردند. ايشان طي چند ماهي كه وزير بودند بيش از نيمي از وقت خود را در راهروهاي مجلس گذراند.
اي كاش آقاي فرجيدانا و دوستانشان گزارشي به مردم ارائه دهند كه رفتار مجلس با او چگونه بوده است و چه خواستههايي از او داشتهاند تا حداقل مردم بدانند چرا مجلس به چنين وزيري راي نداده است. و به هر حال وقتي فشارهاي مجلس به جايي نرسيد، تصميم گرفتند عقدهگشايي و او را استيضاح كنند.
آينده دولت پس از اين استيضاح چگونه خواهد بود و فكر ميكنيد چه نوع سياستي در پيش خواهد گرفت؟
فعلا مدتي آقاي نجفي به عنوان سرپرست، مديريت وزارتخانه را برعهده دارند. همه ايشان را ميشناسند و ميدانند آدمي نيست كه در مقابل فشارها سر خم كند و كم بياورد. دولت هم بنا ندارد در اين مورد خاص كوتاه بيايد و به آن مسيري كه مجلس انتظار دارد، قدم بگذارد. با اين اوصاف به نظر من مجلس جز از دست رفتن وجهه و خدشهدار شدن چهرهاش از اين استيضاح نصيبي نبرد.
مغموم كردن وزير و دست گذاشتن روي زخمهاي قديمي نهتنها نميتواند چيزي را عايد مجلس كند بلكه باعث خواهد شد چهره مجلس نزد دانشگاهيان، مردم و جامعه خدشهدار شود. آقايان بايد بدانند با دست گذاشتن روي سخنان تكراري، خسته و كسلكننده به هيچوجه نميتوانند وجههيي براي خود ايجاد كنند و از اقناع افكار عمومي هم عاجز خواهند بود.
اينكه بسياري از فعالان اجتماعي در مورد مسائل 88 تن به سكوت دادند، فقط براي اين بوده كه امور جامعه بگذرد. اين دليلي نميشود كه آقايان قيافه حق به جانب بگيرند و مرتب روي مسائلي كه اقناع اجتماعي صورت نگرفته انگشت بگذارند. اينها تصور ميكنند باورها و گفتمانهايشان نزد افكار عمومي قابل قبول و همهگير است در حالي كه اين طور نيست و جامعه تصوري كه اينها به آن قايل هستند را ندارد.
اين فعالان اجتماعي سكوت كردهاند تا دولت آقاي روحاني بتواند امور كشور را پيش ببرد و ايرادات سياست خارجي و اقتصاد را كه از مهمترين اولويتهاي دولت است بتواند حل و فصل كند و سامان دهد. اين سكوت جامعه را نبايد به اين تعبير كرد كه جامعه ديدگاههاي آنها را پذيرفته است.
آقاي فرجيدانا بعد از اين استيضاح زندگي فرهنگي شرافتمندانه خود را ادامه خواهد داد و از اينكه وزير نباشد قطعا دچار هيچ كمبود و عقدهيي نخواهد شد و بسيار هم شخصيت محبوبي نزد دانشگاهيان دارد. بنابراين ايشان هيچ چيزي را از دست نداد و اين استيضاح هم مشكلي از مشكلات جناح اصولگرا را حل نميكند و اين نكتهيي است كه در مجموع بايد به آن توجه داشت.
اما به نظر من از اين به بعد اگر مجلس رفتار معقولانهيي داشته باشد و از شكست در استيضاح وزير علوم درس گرفته باشد، فكر نميكنم استيضاح ديگر وزرا ادامه داشته باشد. ضمن اينكه درون نظام هم خيليها روي مجلس اثر ميگذارند و اگر مجلس درايتي داشته باشد نبايد وارد چنين بازياي كه براي آنها عايدي ندارد، بشود. هر چند جامعه به اين موضوع هم روي خوشي نشان نميدهد و حتما در انتخابات آينده هم تاثير خود را خواهد داشت.
اگر اصلاحطلبها و جريانهاي ميانهرو نخواهند يا نتوانند در انتخابات مجلس آينده فعاليت كنند اين جريان به زعم شما تندرو چگونه تاثير خواهند پذيرفت؟
اين جريان حداكثر كاري كه ميتواند انجام دهد اين است كه با اعمال نظارتهاي استصوابي از حضور افراد تاثيرگذار اصلاحطلب جلوگيري كند. اما با اين وجود افرادي كه در مجلس رفتارهاي كارشكنانه و ماجراجويانه انجام ميدهند حتما در دور آينده از چشم مردم خواهند افتاد.
يعني مردم شايد از روي اجبار به كساني كه هيچ گونه كارايي ندارند راي دهند اما به نظر من نخواهند گذاشت چهرههاي تندرو دوباره در مجلس حضور يابند و دست به اين گونه اعمال بزنند. گرچه اين موضوع - رد صلاحيت احتمالي اصلاحطلبهاي موثر و ورود احتمالي افراد با كارايي پايين - مجلسي ضعيف در دور آينده شكل خواهد داد ولي در نهايت به نظر من دود اين تندرويها در چشم خود نمايندگان مجلس خواهد رفت.
استيضاح وزير علوم چه تاثيري بر جامعه و به خصوص جامعه دانشگاهي ايران خواهد داشت به عبارتي چه تاثيري بر پايگاه اجتماعي دولت در دانشگاهها خواهد داشت؟
در يك سال گذشته جنبش دانشجويي خيلي دست به عصا راه رفته و تلاش ميكند فضايي ايجاد نكند كه عرصه بر دولت روحاني تنگ شود و به اصطلاح كاري نكند كه جناح اصولگرا به تلافي ناتوانيهاي خودش با تحريك جنبشهاي دانشجويي پشت دولت را خالي كند. دانشجويان ما در اين زمينه بسيار فهيم و عاقلانه عمل كردهاند و مسوولان دانشگاهي هم كه در اين مدت چه توسط آقاي توفيقي و چه فرجيدانا به مديريت امور گمارده شدهاند با تدبير و حوصله عمل كردهاند تا جايي كه ما اصلا شاهد هيچ حركت تند سياسي و فرهنگي از اين طرف نبودهايم ولي به نظر ميرسد طلبكاري جناح تندرو اصولگرا تمامي ندارد.
دولت براي آنكه در مقابل فشارهاي رقيب سياسي خود كم نياورد و محبوبيت و مقبوليت خود را در جامعه از دست ندهد چه بايد بكند؟
دولت بايد روي حرف و برنامه خودش بايستد. دولت بايد به همين صورتي كه تاكنون عمل كرده بر سياستهاي مدنظر خود اصرار بورزد و آن را تغيير ندهد. خدا را شكر دست آقاي روحاني براي انتخاب مدير هم باز است و حداقل براي وزارت علوم گزينههاي متعددي دارد. وزارت علوم جايي نيست كه بگوييم فقط يكي دو نفر بتوانند آن را اداره كنند.
وزارت علوم ساختارهاي مشخصي دارد كه حتي وزير هم نميتواند در تغيير آن چندان انقلابي عمل كند و آن را به هم بزند. آييننامهها و روالهاي آموزشي و پژوهشي وضعيت پايداري به اين وزارتخانه بخشيده است. ضمن اينكه بسياري از چهرههاي توانمند مديريتي در دانشگاهها ميتوانند وزيران خوبي باشند. بنابراين دست آقاي روحاني براي انتخاب وزير باز است و در بسياري از وزارتخانههاي ديگر هم همين طور است. حتي اگر مجلس 10 نفر را هم استيضاح كرد دولت ميتواند نفر يازدهم را دوباره معرفي كند و اگر سه نفر را مثلا از وزارت ورزش استيضاح كردند گزينههاي ديگري هماهنگ با سياستها و عملكرد دولت وجود دارند كه ميتوان از آنها استفاده كرد.
هر چند رد شدن وزيران بهتر نوعي محروم كردن جامعه از خدمات آنهاست ولي مديران خوشسابقه و خوش رفتار چنان زياد است كه ميتوان با اطمينان گفت كه خوشبختانه مجموعه اعتدالگرايان و اصلاحطلباني كه با آقاي روحاني همكاري ميكنند دستشان براي انتخاب چهرههاي كارآمد كاملا باز است و جاي هيچ نگراني نيست.
صراحت كلامي كه رييسجمهور در سخنرانيهاي اخير خود در پيش گرفته تا چه اندازه با اين مواردي كه جنابعالي به آن تاكيد داريد، همسو است؟ و در اقناع افكار عمومي موثر خواهد بود؟
من فكر ميكنم اين روشي را كه آقاي دكتر روحاني در يكي، دو ماه اخير در پيش گرفتهاند و به صراحت صحبت ميكنند و صراحت كلام دارند اگر با قاطعيت در عمل هم توام باشد قطعا در محبوبيت آقاي روحاني نزد افكار عمومي نهتنها بياثر نخواهد بود بلكه به آن هم افزوده خواهد كرد. منتها آقاي روحاني بايد كاملا مراقب باشد كه از موضع گلايه و ضعف صحبت نكند و از موضع اقتدار سخن بگويد و روي حرفهايش ايستادگي كند.
جامعه هم اين اقتدار را ميپسندد و ميتوانند بفهمد كه اختيارات رييسجمهور محدود است و هر كاري از دست او ساخته نيست. گرچه در حوزه مسائلي كه مربوط به قوه مقننه و قضاييه است دست دولت بسته است اما جامعه اين محدوديتها را درك ميكند ولي از رييسجمهور ميخواهد در چارچوب وظايف خود كوتاه نيايد و در مقابل خواستههاي نامشروع و خلاف قانون ايستادگي كند.
ارسال نظر