۴ فیلم وحشت که داستانشان در سال نو میگذرد
وحشت و سال نو میلادی رباطه نزدیکی با هم دارند. فیلم های وحشتی که در سال نو می گذرند یکی از قدیمیترین داستانهای ژانر وحشت است که طرفداران بسیاری هم دارد
همشهری آنلاین نوشت:وحشت و سال نو میلادی رباطه نزدیکی با هم دارند. فیلم های وحشتی که در سال نو می گذرند یکی از قدیمیترین داستانهای ژانر وحشت است که طرفداران بسیاری هم دارد.
سال نو میلادی دوگانهای در دل خودش دارد که آن را به سوژه خوبی برای فیلمهای ژانر وحشت تبدیل میکند. از یک طرف، سال نو پیامآور آغاز و تولد دوباره و سرور و شادی است و از سوی دیگر، نقطه پایانی بر هر چیزی است که در پشت سر جا خواهد ماند. این دوگانه با جشن گرفتن در شبهای بلند تاریک که هر گاه ممکن است کنترل همهچیز از دست خارج شود گرامی داشته میشود. فیلمهای وحشتی که در ایام جشن سال نو میگذرند ظرفیت بالای این موقعیت متناقض را برای وحشتآفرینی خوب درک کردهاند. ۴ نمونه خوب از فیلمهای وحشتی را که در ایام سال نو میلادی میگذرد در ادامه مرور کردهایم.
۱. کالسکه شبح (ویکتور شوستروم، ۱۹۲۱)
بر مبنای افسانهای قدیمی، مردی که در نیمهشب نخستین روز سال نو از دنیا میرود، محکوم است که کالسکه مرگ را به مدت یک سال براند. دیوید هولم، ولگردی که همسرش را بسیار آزرده، در شب سال نو در اثر اصابت ضربهای به سرش در آستانه مرگ قرار میگیرد و ناچار است افسار کالسکه مرگ را به دست بگیرد. این شاهکار صامت سینما سوئد که اینگمار برگمن گفته بود بیش از ۱۰۰ بار تماشایش کرده، بیش از اینکه فیلمی ترسناک باشد، درامی اخلاقی است که تماشاگر را همچون شخصیت اصلی فیلم با وجدانش رودررو میکند و شاید ترسناکیاش از همین مواجه ناخوشایند نشئت میگیرد.
۲. پایان روزها (پیتر هایمز، ۱۹۹۹)
شیطان میخواهد با شروع هزاره سوم، «پایان روزها» را که در مکاشفات یوحنا پیشبینی شده، رقم بزند. اما محافظ یک بانکدار وال استریت به مقابله شیطان میرود. فیلمی که هم آرنولد شوارتزنگر دارد، هم بدبینی Y۲K یا باگ سال ۲۰۰۰، توطئههای شیطانی، جلوههای ویژه پیشرفته و قطعات موسیقی از راب زامبی، لیمپ بیزکیت و کورن. شاید هیچ فیلمی به اندازه «پایان روزها» نمیتوانست جهان را آماده ورود به هزاره جدید کند. ترکیب امید و اشتیاق برای ورود به دورانی تازه و ترس و اضطراب بابت پشت سر گذاشتن قرنی که دو جنگ جهانی ویرانکننده به خود دید و حکومتها و رویههای حکمرانی تغییر کردند و در انتهایش امید به جهانی بهتر هنوز پاسخ درخوری نگرفته بود.
۳. بچه رُزمری (رومن پولانسکی، ۱۹۶۸)
زن و شوهر جوانی به نام رزمری و گای وودهاوس به آپارتمانی قدیمی در نیویورک نقل مکان میکنند. در همسایگی آنها زوج مسنی به نام مینی و رومن کستوت زندگی میکنند. مینی و رومن به سرعت با گای طرح دوستی میریزند. رزمری باردار میشود و کمکم به این تصور میرسد که همسایههای شیطانپرستشان او را واسطه به دنیا آوردن فرزند شیطان کردهاند. گای این فکرهای رزمری را توهم میداند و با او همراهی نمیکند. ماجرای فیلم بیش از تعطیلات سال نو طول میکشد، اما صحنه کلیدی فیلم مهمانی سال نو است که رزمری باردار متوجه میشود یک جای کار می لنگد و چیزی در زندگیشان درست نیست. آغاز سال نو، مادری که باردار است و تنش مرموزی که در فضا وجود دارد بهترین نمونه پرداختن به ماهیت دوگانه زشت و زیبای سال نو است.
۴. قطار وحشت (جان کارپنتر، ۱۹۸۰)
در جشن سال نوی دانشکده، داک مانلی همراه تعدادی از دوستانش از جمله آلانا جسد زنی را از بیمارستان میربایند تا با آن با دانشجوی دیگری به نام کنی که با آلانا قرار ملاقات دارد، شوخی کنند. اما نتیجه شوخی و مواجهه کنی با جسد باعث اختلال روانی او و ترک تحصیلش میشود. ۳ سال بعد، اندکی پیش از فارغالتحصیلی، مانلی و همکلاسیهایش در قطار یک مهمانی بالماسکه به مناسبت سال نو برپا میکنند. هنگام حرکت قطار، قتلهایی در قطار رخ میدهد که سفر آنها را به جهنمی غیر قابل فرار بدل میکند. انتقام سال نو یکی از مضامین تکرارشونده فیلمهای ژانر وحشت است که در زیرژانرهای آن به کررات مورد استفاده قرار گرفته است. موقعیت شادی و سرور سال نو با وحشتی که از آغاز سالی نو و شروع دوباره وجود دارد، هسته مرکزی این ایده است.
ارسال نظر