مهاجران اخراج شده افغان جذب داعش میشوند؟
چرا باید مهاجران در جاهایی اسکان داده شوند که امکان رخنه داعش خراسان در آن بیشتر است؟ آیا طالبان و پاکستان، با این اقدامات عملاً مهاجران را در دامن گروههای تروریست نمیاندازند؟
چرا باید مهاجران در جاهایی اسکان داده شوند که امکان رخنه داعش خراسان در آن بیشتر است؟ آیا طالبان و پاکستان، با این اقدامات عملاً مهاجران را در دامن گروههای تروریست نمیاندازند؟
در این روزها روابط دولت پاکستان با طالبان در اوج تنش و بیاعتمادی رسیده است و به خاطر وجود این تنشها دولت پاکستان تصمیم گرفته «مهاجران غیرقانونی افغان» را از پاکستان بهطور دستهجمعی اخراج کند. سران دولت پاکستان تصور میکنند که ناامنیهای روزافزون در پاکستان ریشه در افغانستان دارد و مدعیاند که اخراج مهاجران غیرقانونی از پاکستان میتواند گراف ناامنی را در این کشور کاهش دهد. افزون بر آن، دولت پاکستان گمان میکند که با اخراج یکبارهگی صدها هزار مهاجر از پاکستان و گسیل آنها به افغانستان، طالبان را در مضیقه و تحت فشار قرار میدهد تا مجبور به دست کشیدن از حمایت از تیتیپی شوند.
مقامهای پاکستانی از طالبان انتقاد میکنند که چرا به تحریک طالبان پاکستانی (TTP) پناه داده و به این ترتیب زمینه را برای طالبان پاکستان فراهم ساختهاند تا دست به اقدامات ضد امنیتی در داخل پاکستان بزنند. مقامهای پاکستانی گاهی ادعا میکنند که شماری از جنگجویان طالبان با تحریک طالبان پاکستانی در جنگها عملاً شرکت میورزند. در تازهترین مورد، گفته میشود کسی که اقدام به حمله انتحاری بر مرکز نیروهای مشترک پاکستان در منطقه دیره اسماعیل خان کرد، از اعضای طالبان افغانستان و باشنده اصلی موساقلعه هلمند بود و قاری شاکر نام داشت. به همین دلیل، دولت پاکستان به سفارت طالبان در اسلامآباد نامهای فرستاد و در آن، ضمن اعتراض بر عملکرد عضو یادشده طالبان، از این گروه خواست که موضعش را در برابر تیتیپی بهصراحت مشخص کند.
در این ادعا که مهاجران افغان مقیم پاکستان در ناامنیهای پاکستان دخالت داشته باشند، شک و تردید جدی وجود دارد. اکثریت مهاجرانی که در آن کشور به سر میبرند، از بد حادثه به آن کشور پناه بردهاند و برای سد جوع شب و روز تلاش و تقلا میکنند و به حرکتهای سیاسی و نظامی ربط و علاقهای ندارند. همچنان تا هنوز آمار و ارقامی منتشر نشده دال بر اینکه میزان جرم و جنایت در میان مهاجران افغان در قیاس به شهروندان پاکستان بیشتر باشد. واقعیت آن است که دولت پاکستان با حمایت همهجانبه از گروه طالبان در افغانستان در طول سالهای متمادی، خودش به دست خود به تقویت تروریسم و ناامنی دامن زده و ملیشهها و گروههای بنیادگرا را در منطقه فربه ساخته است و اکنون حاصل تلاشهایش را مشاهده میکند. آب را میتوان از سرچشمه مدیریت کرد، اما وقتی به سیل تبدیل شود، مقابله با آن ممکن نیست.
تبعات زیانبار بازگشت گسترده مهاجران به افغانستان
قطع نظر از آنکه دستاویز پاکستان برای اخراج دستهجمعی مهاجران افغان از آن کشور چهقدر دستاویزی استوار و مبتنی بر حقایق و تا چه اندازه مطابق موازین حقوق بشری و کنوانسیونهای بینالمللی است، آنچه واقعیت دارد و در عمل اتفاق افتاده، این است که پاکستان در دو ماه اخیر موفق شده بیش از ۵۰۰ هزار مهاجر افغان را از خاکش اخراج کند و به کشور اصلیشان برگرداند. قطعاً بازگشت گسترده مهاجران به افغانستان، پیامدهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی قابل ملاحظه و ملموسی دارد و از این لحاظ باید اداره طالبان و نهادهای بینالمللی ذیربط برای به حداقل رساندن آسیبهای این برگشت گسترده، اقدامات لازم و بایسته را انجام دهند.
یکی از تبعات خطرناک بازگشت کتلهای و گسترده مهاجران به افغانستان، قرار گرفتن آنها در معرض آسیبهای فکری و اجتماعی و از جمله گرفتار شدن در دام گروههای بنیادگرا و تندرو مذهبی از قبیل داعش خراسان است. روشن است خانوادههایی که ناگهان و بدون مقدمه از محیطی که در آن نشو و نما یافتهاند و سالها در آن زندهگی و به آن خو کرده و از رمز و رازهای آن آگاهی یافتهاند جدا میشوند، در معرض آسیبهای جدی قرار میگیرند. چون چنین خانوادهها در حالت عدم استقرار ذهنی و اقتصادی به سر میبرند و احساس ناامنی میکنند، ممکن است برای نجات از این ورطه در دام گروههایی بیفتند که در کمین آنها نشستهاند و به نوعی به این گروهها پناه ببرند. موارد فراوانی وجود دارد نشاندهنده آنکه افراد و خانوادههای مظلوم و بیدفاع و ناخرسند از اوضاع، برای فرار از رنج بیعدالتی و اوضاع نابهسامان، عضویت گروههای خطرناک و مخرّب را به دست آوردهاند که برای آنها وعدههای کلان و نوید آینده درخشان میدادهاند، اما در عمل به جز آنکه به رنجها و مشکلاتشان بیفزایند کار دیگری نکردهاند.
عمدهترین شیوه جلب و جذب داعش خراسان، جذب نیروی داوطلب از طریق نشر ویدیوهای تبلیغاتی در اینترنت و تماس از راه شبکههای اجتماعی یا تماس مستقیم با افرادی است که مناسب تشخیص داده میشوند. ولایتهای ننگرهار و کنر از مناطق و خاستگاههای اصلی داعش خراسان است. این گروه در زمان اوج قوتش در این منطقه از افغانستان فعالیت میکرد و جنگ راه میانداخت. طالبان تصمیم گرفتهاند برای قسمتی از مهاجران برگشت دادهشده، در تورخم و سایر ساحات ننگرهار اردوگاهها بسازند. آیا طالبان در این مساله فکر کردهاند که تا چه حد میتوانند این اردوگاهها را مدیریت کنند تا نگذارند گروههای خطرناکی همچون داعش خراسان در آنها نفوذ کنند و ایدیولوژی خود را بگسترانند؟ چرا باید مهاجران در جاهایی اسکان داده شوند که امکان رخنه داعش خراسان در آن بیشتر است؟ آیا طالبان و پاکستان، با این اقدامات عملاً مهاجران را در دامن گروههای تروریست نمیاندازند؟
اکثریت افراد داعش در پاکستان و افغانستان را اعضای سابق ناراضی طالبان تشکیل میدهند. هرچند گروه طالبان با داعش دشمن خونی و سرسخت است و هزاران نفر به اتهام عضویت در داعش در زندانهای طالبان در شرایط بدی به سر میبرند، اما وجوه مشترک میان این دو گروه اندک نیست. گزارشهایی وجود دارد مبنی بر اینکه پس از پیروزی طالبان، شماری از اعضای درجهپایین این گروه از عملکرد رهبری آن رضایت ندارند و رهبری را متهم به خیانت به اهداف اعلامشده میکنند. این شمار افراد امکان دارد برای آنچه تصور میکنند تطبیق شریعت اسلامی است، با تیتیپی همکار شوند و یا برای انتقامگیری از رهبری طالبان که فکر میکنند به آنها خیانت کردهاند، به داعش خراسان بپیوندند. بسیاری از اعضای کنونی داعش در اول عضویت تیتیپی را داشتند. قاری شاکر، باشنده موساقلعه هلمند هر چند عضو گروه طالبان بود، اما بدون اجازه گرفتن از فرماندهانش به تیتیپی پیوسته بود و عملیات انتحاری اخیر در دیره اسماعیل خان را انجام داد.
نظر کاربران
اونا مسعول دلسوز دارن ن ما