به دنبال ردپای شیطان در یک دفترچه یادداشت
کشف یک دفترچه تلفن تنها سرنخ پلیس برای شناسایی و دستگیری مرد شیطانصفت است که پس از آزار و اذیت یک زن گریخته است.
چندی قبل زن میانسالی با سر و وضع آشفته و پیکری مجروح به کلانتری مهرشهر کرج رفت و با چشمان اشکبار از یک مرد نقابدار به اتهام آزار و اذیت شکایت کرد. وی به مأموران گفت:
«انگار بدبختیهایم پایان ندارد و سرنوشتم آنقدر پیچیده و درهم است که اتفاقات شوم، پیاپی به سراغم میآیند و نمیگذارند لحظهای آرامش داشته باشم. نمیدانم هویتم چیست و پدر و مادرم چه کسانی بودند، چرا که یک کودک سرراهی و بینشان هستم که در شیرخوارگاه بزرگ شدم. شاید باورتان نشود که روزهای خوش زندگیام فقط در پرورشگاه بود که سقفی بالای سر داشتم و نگران معیشتم نبودم، وقتی به سن ازدواج رسیدم، به خانه مردی پا گذاشتم که فقیر و تنگدست بود.
چند سال زندگی مشترکمان با نداری و بیچارگی گذشت تا اینکه همسرم از دنیا رفت و من با ۳ بچه صغیر تنها شدم. تنها ارثی که از شوهرم مانده بود، لباسهای پاره و وصلهدارش بود و بدهیاش به اهالی محل. وقتی نتوانستیم با این شرایط کنار بیاییم، همراه فرزندانم راهی محلهای در اطراف مهرشهر شدیم که هیچکس ما را نمیشناخت. سپس اتاقکی مخروبه و بیصاحب را در بیابانها پیدا کردیم تا از آوارگی و دربهدری رها شویم. روزها گدایی میکردم تا بچههایم گرسنه نخوابند.
البته برخی اهالی محل هم کمکمان میکردند. اتاقمان حصار و دیواری نداشت، اما هرچه بود در آن احساس امنیت داشتیم. حتی سگهای منطقه هم از ما مراقبت میکردند. با این حال دو روز قبل که بچههایم برای فروش فال و دود کردن اسفند به سر چهارراه رفته بودند و تنها بودم، ناگهان مرد نقابداری وارد اتاقک شد و مرا به شدت کتک زد، اما افسوس که صدای فریادهایم در بیابان به گوش هیچکس نمیرسید. مرد شیطانصفت پس از ضرب و شتم و اجرای نقشه سیاهش فرار کرد. حالا هم به قانون پناه آوردهام و کمک میخواهم.»
پس از اعلام این گزارش به شعبه اول دادگاه کیفری استان البرز، با دستور قاضی «هدایت رنجبر»، شاکی به پزشکی قانونی کرج معرفی شد. کارشناسان نیز آسیبدیدگی شدید جسمی وی بر اثر ضرب و شتم شدید را تأیید کردند. سپس قربانی جنایت سیاه برای چهرهنگاری به اداره آگاهی کرج معرفی شد، اما نتوانست مشخصات ظاهری مرد نقابدار را بیان کند.
با این وجود او به کارآگاهان گفت: وقتی مردم شیطانصفت فرار کرد، ناگهان دفترچه کوچکی از جیبش روی زمین افتاد که آن را برداشتم. اسم، شماره تلفن و شماره ملی صاحب دفترچه مشخص است.
در حال حاضر کارآگاهان امیدوارند از طریق این دفترچه متهم فراری را دستگیر کنند.
منبع: ایران
باز نشر: مجله اینترنتی Bartarinha.ir
ارسال نظر