تاثیر ساقط کردن هواپیمای اوکراینی و اعتراضات در انتخابات
مورد بعدی که در کاهش شدید مشارکت عمومی در انتخابات مجلس ۱۳۹۸ تاثیر داشت، ماجرای ساقط شدن هواپیمای اوکراینی بود؛ البته این ماجرا خود دو بخش تاثیرگذار داشت؛ نخست اصابت موشک پدافند به هواپیمای خودی بود که به جای خود کشور را در غم فرو برد. اما دومین و مهمترین عامل، در این ماجرا، پنهانکاری سه روزهای بود که صورت گرفت.
اعتماد: محافظهکاران برای انتخابات اسفند ماه در حال کشمکش بین خود هستند؛ کشمکش برای گرفتن بیشترین سهم از فهرست مشترک یا اگر فهرست مشترک هم نشد، ائتلاف و ارایه فهرستهای جداگانه. اما در این بین آنچه آنها بر سر آن اشتراک نظر دارند، ثبتنام حسن روحانی برای انتخابات مجلس خبرگان است؛ گویی که با ثبتنام روحانی در اردوگاه محافظهکاران ولولهای به پا شده است و به قول محمود احمدینژاد «هر کس هر چه در دست دارد میزند، یک نفر سنگ و دیگری لگد میزند، یکی با شمشیر و دیگری با نیزه میزند، در واقع از ۶ جهت هجوم آوردهاند.»
از حمید رسایی و حسن رحیمپورازغدی گرفته تا نماینده مازندران در مجلس خبرگان، همه به این اقدام روحانی هجمه آوردهاند. اما در این بین موضعگیری نشریه معاونت سیاسی سپاه پاسداران، «صبح صادق» جالب توجه است.
«صبح صادق» در آخرین شماره خود به تاریخ دوشنبه ششم آذر ماه، در یادداشتی با عنوان «تکاپوهای سیاسی» به ثبتنام روحانی و بیانیه او واکنش نشان داده است. نویسنده «مهدی سعیدی» نام دارد که «جانشین مرکز مطالعات معاونت سیاسی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» است.
در این یادداشت نه تنها حرفی از احتمال ردصلاحیت حسن روحانی که این روزها تندروها به زبان میآورند، نیامده، بلکه از حضور حسن روحانی در انتخابات خبرگان استقبال شده و حضور او و ابراهیم رییسی را موجب رونق در انتخابات دانسته است.
از سوی دیگر اما در این یادداشت سعی شده تمام عوامل کاهش مشارکت در دو انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ و مجلس ۱۳۹۸، بر گردن دولت و مجلس وقت انداخته شود؛ بدون توجه به سایر عواملی که مهمتر و موثرتر از مطالب مطرح شده بود.
مجلس خبرگان، مجلسی برای «تدبیر» در جایگاه رهبری
نویسنده، مجلس خبرگان را مجلسی خوانده که «اعضای آن نماینده مردم خواهند شد تا در مهمترین امر حکومت که جایگاه رهبری باشد، تدبیر کنند؛ البته در چارچوب وظایف و اختیاراتی که قانون اساسی به ایشان واگذار کرده است.» البته که نویسنده جنس «تدبیر» اعضای خبرگان را برای «جایگاه رهبری» مشخص نکرده است، اما احتمالا منظور باید وظایف خبرگان در قانون اساسی باشد؛ طبق اصل 111 قانون اساسی «هرگاه رهبر از انجام وظایف قانونی خود ناتوان شود یا فاقد یکی از شرایط مذکور در اصول پنجم و یکصد و نهم گردد یا معلوم شود از آغاز فاقد بعضی از شرایط بوده است، از مقام خود برکنار خواهد شد.
تشخیص این امر به عهده خبرگان مذکور در اصل یکصد و هشتم میباشد. در صورت فوت یا کنارهگیری یا عزل رهبر، خبرگان موظفند در اسرع وقت نسبت به تعیین و معرفی رهبر جدید اقدام نمایند.
تا هنگام معرفی رهبر، شورایی مرکب از رییسجمهور، رییس قوه قضاییه و یکی از فقهای شورای نگهبان به انتخاب مجمع تشخیص مصلحت نظام، همه وظایف رهبری را بهطور موقت به عهده میگیرد و چنانچه در این مدت یکی از آنان به هر دلیل نتواند انجام وظیفه نماید، فرد دیگری به انتخاب مجمع، با حفظ اکثریت فقها در شورا، به جای وی منصوب میگردد.
این شورا در خصوص وظایف بندهای (۱) و (۳) و (۵) و (۱۰) و قسمتهای (د) و (ه) و (و) بند (۶) اصل یکصد و دهم، پس از تصویب سهچهارم اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام اقدام میکند. هرگاه رهبر بر اثر بیماری یا حادثه دیگری موقتا از انجام وظایف رهبری ناتوان شود، در این مدت شورای مذکور در این اصل وظایف او را عهدهدار خواهد بود.»
اعتراضات آبان و هواپیمای اوکراینی بیتاثیر بودند؟
اما کاهش نرخ مشارکت در انتخابات مجلس یازدهم، غیر از ردصلاحیتها دلایل دیگری نیز دارد. دلایلی که به آبان 1398 و اتفاقات پس از گران شدن بنزین که اتفاقا نقد زیادی به نحوه اجرای آن وارد است، برمیگردد.
موضوع اعتراضات آبان 1398 و همچنین اتفاقات پشت پرده آن ماجرا همچنان در سطح سیاسی کشور مطرح میشود. «سپهر خلجی»، دبیر شورای اطلاعرسانی دولت در واکنش به همین اظهارات روحانی، درباره «پشت پرده» در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «در حالی که از صبح جمعه دولت خودت خبری نداری، چگونه از پشت پردهها خبر داری؟» حسامالدین آشنا، مشاور وقت حسن روحانی نیز در پاسخ به او نوشت: «آیا تحمل شنیدن پشت پرده آن غروب جمعه تا غروب دوشنبه را دارید؟»
روحانی در اظهاراتی منتشر نشده که در کتاب «بدون خون و دود و آتش» آمده و وبسایت انتخاب آن را منتشر کرده، گفته بود: «به من خبر دادند که خبرگزاری فارس گفته آخر هفته بنزین گران میشود.
مردم پمپ بنزین آتش زدند. در آن مقطع اصلا قصد این کار را نداشتیم. با این حال گفتم برای چند ماه آینده را هم لغو کنید.» او در اظهاراتی تاملبرانگیز گفت: «سه قوه در مورد اجرای این طرح توافق کردیم ولی وقتی زمان اجرا فرا رسید، در کاسه ما گذاشتند.» روحانی چند ماه پیش نیز در این مورد صحبت کرده بود که باز هم مانند دوران ریاستجمهوریاش تنها به «کد دادن» اکتفا کرد.
او گفته بود که غروب جمعه عدهای تصمیم گرفتند دولت را زمین بزنند، بعدها افراد اصلی دستگیر شدند. بازجوییهای آنها موجود است که میگویند از چه کسانی دستور گرفته بودند.
مروری بر دی ماه ۱۳۹۶ برای روشن شدن آبان ۱۳۹۸
هرچند مشخص نشده که چه کسانی در پس پرده قصد «زمین زدن» دولت را داشتند، اما مرور وقایع دی ماه 1396 میتواند تا حدی فضا را روشن کند.
دی ماه 1396 و چند ماه بعد از انتخابات ریاستجمهوری آن سال که روحانی با اختلاف فاحشی ابراهیم رییسی را شکست داد، جریانی خاص سعی در تحریک افکار عمومی درباره معیشت و اقتصاد کرد. آن سال با توجه به آنکه موسسات مالی و اعتباری که گفته میشد «غیرقانونی» بودهاند، گرهی کور در اقتصاد ایجاد کرده بودند، سیر صعودی تورم آغاز شده بود.
دی ماه 1396 تجمعاتی در شهر مشهد در اعتراض به تورم و معیشت برپا شد؛ تجمعاتی که شعارهای «مرگ بر روحانی» بیش از سایر شعارها شنیده میشد. همان زمان اسحاق جهانگیری، معاون اول رییسجمهوری هم در آن شهر حضور داشت؛ او در نخستین موضعگیری در همان مشهد گفت که کسانی که این اقدامات را آغاز کردهاند، بدانند که دود آن در چشم همه میرود و دیگر آنها قادر به کنترل این تجمعات نخواهند بود.
همین هم شد و کشور با اعتراضات در شهرهای مختلف وارد بحران شد. هرچند این اعتراضات نیز «جمع» شد، اما زخم آن بر پیکره افکار عمومی ماند؛ زخمی از همان جنسی که آبان 1398 بر افکار عمومی وارد شد.
مورد بعدی که در کاهش شدید مشارکت عمومی در انتخابات مجلس 1398 تاثیر داشت، ماجرای ساقط شدن هواپیمای اوکراینی بود؛ البته این ماجرا خود دو بخش تاثیرگذار داشت؛ نخست اصابت موشک پدافند به هواپیمای خودی بود که به جای خود کشور را در غم فرو برد.
اما دومین و مهمترین عامل، در این ماجرا، پنهانکاری سه روزهای بود که صورت گرفت. از صبح چهارشنبه تا صبح شنبه که دو بیانیه ریاستجمهوری و ستاد کل نیروهای مسلح منتشر و رسما مسوولیت ساقط شدن هواپیما بر عهده گرفته شد، در سطح وسیعی این موضوع تکذیب و حتی دلایلی برای رد اصابت موشک نیز بیان میشد.
بنا بر نظر ناظران، پس از روشن شدن واقعیت، افکار عمومی از بابت پنهانکاری صورت گرفته به نوعی دچار سرخوردگی شد و باز هم بنا بر نظر کارشناسان اعتماد مردم به حاکمیت به شدت تحت تاثیر این موضوع قرار گرفت.
حال 4 سال بعد از این ماجراها، نمیتوان گفت که تنها و تنها عملکرد دولت و مجلس و وضعیت اقتصادی باعث سقوط چشمگیر آمار مشارکت در انتخابات بود.
همه در کاهش مشارکت نقش داشتند غیر از ردصلاحیتها
صبح صادق در ادامه یادداشت خود، مجلس دهم را هم یکی دیگر از عوامل کاهش تاریخی نرخ مشارکت در دو انتخابات سال 1398 و 1400 معرفی کرده و نوشته: «در این بین، عملکرد مجلس دهم که با محوریت اصلاحطلبان حامی روحانی که خود را «لیست امید» نامیده بودند، شکل گرفته بود، نیز چندان خوشایند مردم نبود و حاصل این همه ضعف در مدیریت اصلاحطلبان، کاهش مشارکت در انتخابات 1398 بود که آثار سوء آن دامنگیر انتخابات 1400 نیز شد.
هر چند در این میان رشد گسترده کرونا نیز همچون همه انتخاباتهای دنیا بیتاثیر نبود و آمار را تا 8/48 درصد کاهش داد.» این ادعا درباره عملکرد مجلس دهم در حالی مطرح میشود که پس از گران شدن بنزین در آبان 1398، شاید برای نخستینبار بود که هر سه فراکسیون مجلس، یعنی فراکسیونهای اصلاحطلبان (امید)، اصولگرایان (طیف لاریجانی) و اصولگرایان تندرو (پایداریچیها) تلاش داشتند با طرحهای سه فوریتی نرخ بنزین را به قبل از گرانی بازگردانند که البته صبح آن روز، این طرحها از دستور کار «خارج شد».
دلایل مشارکت پایین در انتخابات ریاستجمهوری سال 1400 نیز آنچنان پنهان نیست. اتفاقات سال 1398 همچنان در حال تاثیرگذاری بودند، اما نکته دیگر باز هم به عملکرد شورای نگهبان برمیگردد. در آن انتخابات شورای نگهبان دو داوطلب سرشناس ریاستجمهوری را «ردصلاحیت» کرد.
علی لاریجانی که 12 سال ریاست مجلس شورای اسلامی را بر عهده داشت، یکی از ردصلاحیتشدهها بود؛ فردی قبل از مجلس، دبیر شورای عالی امنیت ملی و نماینده رهبری در این شورا بود و قبلترش هم با حکم رهبری، ریاست سازمان صدا و سیما را بر عهده داشت. فرد دیگر، اسحاق جهانگیری بود؛ معاون اول رییسجمهوری مستقر که 8 سال عهدهدار این سمت بود.
فردی که طبق قانون اگر رییسجمهوری به دلیل بیماری، فوت یا برکناری قادر به ادامه انجام مسوولیت نباشد، او است که باید سکان دولت را تا انتخابات زودرس بر عهده گیرد. آن زمان چهرههای زیادی نسبت به این موضوع انتقاد کردند و عملکرد شورای نگهبان را برخلاف افزایش مشارکت در انتخابات دانستند؛ اما شورای نگهبان بر تصمیم خود باقی ماند.
نهایتا اینگونه عملکردها در دو انتخابات مجلس و ریاستجمهوری به ترتیب منجر به مشارکت نزدیک 42 درصد برای مجلس و 48 درصد برای ریاستجمهوری شد. با این وجود کسی منکر وارد بودن نقد به عملکرد دولت و مجلس وقت نیست، اما انداختن تقصیرات بر گردن عملکرد این دو نهاد و نادیده گرفتن سایر موضوعات نمیتواند اثرات آنها را از ذهن افکار عمومی پاک کند.
در بخش دیگری از یادداشت صبح صادق آمده: «سیاست ناامیدسازی جامعه در طول دو سال مدیریت دولت آقای رییسی از سوی دوستان و همدلان و همفکران آقای روحانی تداوم داشته و در گامی وسیعتر حتی ایجاد اخلال در امر حکمرانی که مهمترین آن خلق بلوای پاییزی سال 1401 است، از سوی این جریان دنبال شده است.
جنگ شناختی تمام عیاری که اجازه نداده است، یأس و ناامیدی ایجاد شده در طول هشت سال منتظر ماندن برای ثمر دادن میوه درختان باغ برجام، با خدمات دولت انقلابی از ذهن و قلب جامعه رخ بربندد.»
در ادامه آمده: «در این میان حتی تلاش شده است تا حال بد این اردوگاه به جامعه نیز تزریق شود و روزی نیست که تریبونها و رسانههای این جریان القای یأس و ناامیدی نکرده و مردم را نسبت به حضور در پای صندوق رای بیانگیزه نکنند!» نویسنده صبح صادق موارد دیگری نظیر عملکرد دولت سیزدهم و مجلس یازدهم و همچنین ردصلاحیتها را در زمره موضوعات در کاهش احتمالی مشارکت در انتخابات به حساب نیاورده است.
اگر بنا باشد این یادداشت خلاصه شود، باید گفت که از نظر نویسنده نشریه سپاه، عملکرد دولت دوازدهم و مجلس دهم در کاهش مشارکت عمومی در انتخابات مجلس یازدهم و ریاستجمهوری سیزدهم نقش اساسی داشته، اما عملکرد دولت سیزدهم و مجلس یازدهم در کاهش احتمالی مشارکت در انتخابات پیشرو نقشی ندارند و تنها باز هم به عملکرد رسانهای جریان منتقد بازمیگردد.
ارسال نظر