لاله زار و سینماهایش در گذر زمان +عکس
در آستانه ۲۱ شهریور ماه روز ملی سینما، عباس بهارلو مورخ سرشناس سینما در یادداشتی لاله زار و سینماهایش را در گذر زمان مورد ارزیابی قرار داد.
در این یادداشت آمده است:
«شبی در لالهزار، خیلی تماشا داره
شبی در لالهزار، بس ماجراها داره
بیا در لالهزار، بگرد و سوغات بخر
برای نامزدت، بگیر و همرات ببر
بگو به یارانِ ما، به شهر تهران بودی
شبی در لالهزار، چون غنچه خندان بودی.
(از فیلم «شبی در لالهزار/ جاهل محل»، سردار ساگر، 1343)
خیابان لالهزار از قدیمیترین خیابانهای تهران است، که در قدیم از میدان توپخانه (سپه) شروع و به چهارراه اسلامبول که آن سالها دشت سرسبزی بود و لالههای فراوان در آن میرویید ختم میشد. انتهای واگون اسبی که از چهارراه شاهپور و حسنآباد و میدان توپخانه میگذشت در انتهای خیابان لالهزار قرار داشت. نخستین سالنهای تئاتر و نمایش و کافهها و پاتوقهای مهم پایتخت در همین خیابان تأسیس شدند؛ از مراکز مهم تفریحی پایتخت بود که در اندک مدتی بسیاری از تجارِ مهم کسب و کار خود را به این خیابان انتقال دادند.
حدود ۴۶۰ مغازه در این خیابان در فروختنِ جواهر و پارچه فعال بودند، و «پاساژ مهران» از مراکز مهم خرید خانمهای شهر در آنجا قرار داشت. کافة معیلی، که کماکان بهشکل قنادی دایر است، پاتوق اغلب هنرمندان تئاتر و سینما بود، و همین موضوع بر اهمیت این خیابان میافزود. در سالهای دهة ۱۳۴۰ دستکم یکچهارم اهالی پایتخت، روزانه، در این خیابان تردد میکردند. در اندک مدتی چهار تماشاخانه (در واقع تنها تماشاخانههای شهر) و حدود ده سالن سینما در این خیابان و گوشه و کنار آن احداث شد. ساکنان قدیمی پایتخت امروزه اسم این خیابان را گذاشتهاند: گندهزار!
نام باغ لالهزار از سالهای سلطنت فتحعلیشاه قاجار بر سرِ زبانها بود، که دسترسی به آن از دروازه دولت میسر میشد. نقشههای سال ۱۲۰۵ پایتخت نشان میدهند که لالهزار در مقایسه با باغ نگارستان باغ کوچکتری بود، که مکان تفریحی شاهان قاجار بود، و در روزهای خاص برای تفریح، و جشن و سرورِ اهالی دربار و افراد متعین از آن استفاده میشد.
افزایش سریع جمعیت پایتخت، در سالهای سلطنت ناصرالدینشاه، و توسعۀ فضای شهری سبب شد که در سال ۱۲۵۰ شمسی/ ۱۲۸۸ قمری با دستور ناصرالدینشاه حصارِ تخریبشدۀ پایتخت از چهار طرف گسترش یابد، و بارویِ هشت ضلعی ساخته شود، و بعضی محلههای خارج از شهر داخل این هشت ضلعی قرار بگیرند، و تهران «دارالخلافۀ ناصری» شود. از آن زمان به بعد، باغهای لالهزار و نگارستان نیز جزو تفریحگاههای درون شهری محسوب شدند.
ناصرالدینشاه، پس از سفر به فرنگ و استقبالی که از او در خیابان شانزهلیزه شده بود، درصدد تشکیل شانزهلیزهای در پایتخت برآمد، و خیابان لالهزار در باغ لالهزار احداث شد.
در اندک مدتی در قسمت شرقی خیابان پارکی مصفا، و در قسمت غربی آن مغازههای لوکس و خانههای درباریان و خارجیهای مقیم پایتخت ساخته شد؛ با شکلی از معماری نوین، که تا پیش از این در ایران سابقه نداشت.
از آن زمان لالهزار بهعنوان نماد ورود مدرنیته به ایران شناخته شد. اولین خانههای با معماریِ مدرن، هتلها، چاپخانهها، مطب پزشکان، عکاسخانهها، خیاطخانهها فرنگیدوز، سلمانیها، نهادهای اجتماعی و مدنی، دفتر احزاب سیاسی، روزنامهها، مدارس جدید، کتابخانهها، پاتوقهای فرهنگی، تماشاخانهها، سالنهای سینما، کابارهها و کافهها در این خیابان ساخته شدند. «گراند هتل» نیز بهعنوان نخستین محل سکونتِ موقت به سبک اروپایی در همین خیابان بنا شد، که اولین خیابان سنگفرشِ پایتخت هم بود.
در دورۀ پهلوی اول این خیابان همچنان مکان مهمی بود، و در دورۀ پهلوی دوم (در فاصلۀ سالهای ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۷) رو به افول نهاد. هر آنچه زمانی نماد و نشانۀ تجدد محسوب میشد، و نخستین نمونههایش در لالهزار ساخته شده بود، از آن پس در مناطق شمالیترِ پایتخت ساخته شدند، و بهتدریج این خیابان رونقِ سابقِ خود را از دست داد، و هر آنچه متعلق به لالهزار بود از اعتبار افتاد. موسیقی لالهزاری، نمایشهای لالهزاری، فیلمهای لالهزاری، لباسهای لالهزاری و غذاهای لالهزاری مورد توجه اقشار فرودستِ جامعه قرار گرفت، و اقشار بالادستِ جامعه کالاهای فرهنگی و غیرفرهنگیِ مورد نیاز خود را در مناطق بالای شهر جستوجو میکردند و مییافتند.
مهدی روسیخان (فئودورویچ گرجی) یکی از نخستین سالنهای سینمای خود را در خیابان لالهزار بنا نهاد؛ با این اعلان: «تماشاخانة الکترادی اکراف مسیو بومر و روسیخان در خیابان لالهزار در عمارت فاروس همه شب از اول مغرب دائر است و هر چهار شب به چهار شب پرگرام تجدید میشود و بعدها هم در این روزنامه شریف پرگرامهای تماشاخانه همه وقت درج خواهد شد.» («ایران نو»، شمارة ۳، ۹ شعبان ۱۳۲۷ق، ص ۱؛ این اعلان در شمارههای ۴، ۵ و ۱۲، سهشنبه ۲۱ شعبان ۱۳۲۷ق، ص ۱ نیز درج است.)
فرخ غفاری، که دو تماس و نشست با روسیخان در ۳۰ ماه می ۱۹۴۳م و ۲۹ اکتبر ۱۹۶۳ در رستوران تهران (در پاریس) داشته، از قول روسیخان نقل کرده که او پس از بازگشت از روسیه با یاری حیدر عمواوغلی (موسوم به حیدر بمبی یا حیدر چراغگاز) سالن جدیدی در طبقة فوقانی مطبعة فاروس، در ابتدای خیابان لالهزار، تأسیس کرد که دارای دستگاه مولد برق، بادبزن برقی و بوفة مرتبی بود. (F. Gaffary: Le Cinema En Iran. November ۱۹۷۳. PP ۳_۵.)
روسیخان، در این سالها رقیبِ سرسخت هر آن کسی بود که به سینماداری رومیآورد:
«تماشاخانه بومر و روسیخان خیابان لالهزار/ شب ۲۲، شب ۲۴، شب ۲۵ رمضان/ ۱ پردة اول دورنمای فبریره ماداگاسکار/ ۲. گرفتاری مقصری بتوسط پلیسهای زنانه/ ۳. وفای نامزد نسبت به ملاح/ ۴. اغماض عموئی از برادرزادهاش/ ۵. چاقی اسباب زحمت است/ ۶. عروسی شخصی متمول با کلفت خودش.» («ایران نو»، شمارة ۳۵، ۲۰ رمضان ۱۳۲۷ق، ص ۴.)
سینمای جدیدالتأسیس روسیخان در طبقة بالای چاپخانة فاروس (در ابتدای خیابان لالهزار)، بهعنوان مجهزترین و آبرومندترین سینمای وقت، محل تجمع و بادهنوشی اعضای سفارتخانههای روس و انگلیس و متنفذان محلی بود.
آنها در این سینما پس از دیدن چند پرده فیلم به رستوران سینما میرفتند و ضمن نوشیدن و خوردن تنقلات با سری گرم ساعتها به گپزدن مشغول میشدند. روزنامه خاطرات غلامعلیخان عزیزالسلطان کیفیت مطلوب سینمای روسیخان را تأیید میکند: «رفتم برای تماشای سینموتوگراف آنتوان، آنجا ارامنه امشب بودند از مسلمانها پذیرایی نمیکردند، فقط ارامنه بودند. بعد رفتم خیابان لالهزار سینموتوگراف روسیخان، اگر چه جا و مکان روسیخان خیلی بهتر است، ولی پردههای خوب تماشایی ندارد. («روزنامه خاطرات غلامعلیخان عزیزالسلطان»، جلد دوم، به کوشش محسن میرزایی، ۱۳۷۶، ص ۱۶۵۶.)
در ۲۶ شعبان ۱۳۳۰ق/ ۱۹ اسد (مرداد) ۱۲۹۱ش/ ۱۰ اوت ۱۹۱۲م درخواست دیگری برای گشایش «سینهماتوگراف مهمانخانة ایران» در کافة لالهزار مطرح شد. همچنین آگهیهای فراوانی موجود است که نشان میدهد از ۱۳۳۴ق/ بهار ۱۲۹۵ش سالنهای سینمایی که ایجاد شدند همگی در خیابان لالهزار بودند.
نخستین سالن «سینمای عالی» بود، که در روز سهشنبه ۲۲ جمادیالثانی ۱۳۳۴ق/ ۵ ثور (اردیبهشت) ۱۲۹۵ش/ ۲۵ آوریل ۱۹۱۶م آغاز بهکار کرد. متن اعلان افتتاح «سینمای عالی در خیابان لالهزار» (آپارتمان باقراف، صاحب «گراند هتل») در روزنامة «رعد» جهت «استحضار» اهالی دارالخلافه تهران منتشر شد: «مطابق وعدة که بآقایان محترم داده بودیم اینک بوعده خود وفا نموده و بتازگی سینمای تازه جنگی بینالمللی دنیا باضافه پردههای درام و کومدی وارد شده و بهمین نزدیکی بتوسط اعلان جدید وقت نمایش را اعلام خواهیم کرد.» («رعد»، شمارة ۱۶۱، ۲۲ جمادیالثانی ۱۳۳۴ق، ص ۴.) قیمت بلیتهای این سینما در لژ چهارنفری ۲۰ قران، در ردیف درجة اول ۴ قران، درجة دوم ۳ قران، درجة سوم ۲ قران و درجة چهارم ۱ قران بود. همچنین در دوشنبه ۲۳ جمادیالثانی ۱۳۳۵ق/ ۲۷ حمل (فروردین) ۱۲۹۶ش/ ۱۶ آوریل ۱۹۱۷م، سیدحسین، مدیر مهمانخانة ایران، «سینمای ایران» را در خانة ناظمالسلطنه افتتاح کرد.
در اعلانی که با امضای سیدحسین درج شد خبر آغاز بهکار این سینما منتشر شده است: «مهمانخانه ایران خواطر محترم آقایان را مستحضر میدارد که کارکنان این تأسیس ملی پس از تهیه انواع خوراک و بوفه و ... برحسب دستورهای صحی برای تفریح آقایان محترم از لیله سهشنبه ۲۴ شهر جاری (امشب) پردههای سینمای جدید جنگی که هوز بمعرض نمایش گذارده نشده به صحنه تماشا خواهد گذارد. («ایران»، شمارة ۹۱، ۲۹ شعبان ۱۳۳۵ق، ص ۴.) قیمت بلیتهای این سینما در ردیف درجة اول ۴ قران، درجة دوم ۳ قران، درجة سوم ۲ قران و لژ چهار نفری دو تومان بود. محل «مهمانخانة ایران» در اردیبهشت همان سال به اتوبرشِ اطریشی واگذار شد، و او با انتشار اعلانی به «مشتریان محترم» اطمینان داد که «وسایل آسایش و پذیرایی واردین محترم» بیش از پیش تدارک و فراهم خواهد شد. («ایران»، شمارة ۹۱، ۲۹ شعبان ۱۳۳۵ق، ص ۴.)
در تابستان همان سال نیز «سالن کازینو» در ابتدای خیابان لالهزار بهنمایش «پردههای علمی و اخلاقی و جنگی» پرداخت، و دستکم تا صفر ۱۳۳۶ق/ آذر ۱۲۹۶ش دایر بود. «کازینو» در واقع مهمانخانهای بود که در آن چلوکباب، چلو خورشت، خوراک ژیگو، کتلت، راکو، اُملت، سوپ و جوجه طبخ میشد، و اشخاص با پرداخت هر شب ۵ قران امکان «بیتوته» هم داشتند.
بهجز اینها، سینماهای دیگری نیز در همین دوره در خیابان لالهزار تأسیس شد که مهمترین آنها «سینما پالاس» (یا «پلاس») بود که از ۲۷ شعبان ۱۳۳۷ق/ ۷ خرداد ۱۲۹۸ش تا جمادیالاول ۱۳۳۹ق/ اواخر دی ۱۲۹۹ش در تالار «گراند هتل» (محل بعدی «تئاتر نصر») بههمت ی. تامبور و ل. شاهنظریان، دایر بود. تالار «گراند هتل»، که بخشی از «گراند هتل» بود، این قابلیت را داشت که تئاتر، اپرت و فیلم در آن بهنمایش دربیاید، و توسط باقراف، صاحب «گراند هتل»، به گروههای نمایشی و سینمادارها اجاره داده میشد.
اعلان «سینما پالاس» یکی از نمونههای تبلیغی تامبور است: «بهمین زودی در سینما پالاس پرده بسیار باشکوه سالامبو تألیف فلوبر نشان داده خواهد شد. این پرده راجع است به جنگ سخت مابین کارفاکن و روم. در این پرده ۷۵۰۰۰ جمعیت بازی میکند. و برای فابریک ۵۰۰۰۰۰۰ دلار تمام شده است.» («رعد»، شمارة ۱۵۳، ۲۰ محرم ۱۳۳۸ق، ص ۳.)
همچنین در «عمارت فوقانی مطبعة فاروس»، همانجایی که روسیخان، چند سال پیش «تماشاخانه الکترادی اکراف مسیو بومر و روسیخان» را دایر کرده بود، «سینما فاروس» دیگری افتتاح شد، که تا نیمة اول سال ۱۳۰۱ دایر بود. در یکی از نخستین اعلانهای این سینما اشاره شده است: «در سینما فاروس واقعه در عمارت فوقانی مطبعة فاروس. خیابان لالهزار. همه شب با فیلمهای جدید که اخیراً وارد شدهاند بمعرض تماشا گذارده خواهد شد. هر سه شب یک بار پرگرام عوض میشود. سینما در ساعت هشت بعد از ظهر شروع میشود.» («ایران»، شمارة ۹۶۱، ۲۶ اسد ۱۳۰۰ش، ص ۱.)
تا پایان دهة ۱۳۱۰ در لالهزار سینماهای زیر فعال بودند: «گراند سینما»، «فاروس»، «دیدهبان/ مایاک» و صنعتی. از ۱۳۱۰ تا ۱۳۳۰ تعداد سینماهای لالهزار رشد نظرگیری یافت. در دهة ۱۳۳۰ سینماهای «ایران»، «رکس»، «کریستال»، «متروپل»، «البرز»، «تابان»، «خورشید»، «ریتس/ فردوسی»، «مترو»، «ملی» و «ونوس» فعال بودند. در دهة ۱۳۴۰ سینماهای «کریستال»، «متروپل»، «ایران»، «البرز»، «نادر»، «نیوز»، «شهرزاد»، «اطلس»، «فردوسی»، «مشعل»، «تابان»، «مرجان» و «ونوس» دایر بودند؛ اما در فاصلۀ سالهای ۱۳۵۰ تا به امروز نه فقط سالن جدیدی در لالهزار احداث نشده، بلکه همۀ آن سینماها نیز تغییر کاربری دادند و تخریب شدند. دلیل آنهم آشکار است: لالهزار در سالهای اخیر به نعشی تبدیل شده که دیگر هیچکس حاضر نیست حتی در تشیع جنازة آنهم شرکت کند.
ارسال نظر