۱۳۶۷۴۰
۵۰۱۳
۵۰۱۳
پ

«مهراب قاسم‌ خانی» سکوتش را شکست

«داعش» در عراق خون به پا کرده، کودکان در نوار «غزه» کشته می‌شوند و بی‌آبی ممکن است روزی ایران را دچار چالش مرگ و زندگی کند. در این شرایط آیا رسانه صداوسیما در جلب توجه مردم به این مسایل موفق عمل کرده؟

روزنامه شرق - سعید برآبادی: «داعش» در عراق خون به پا کرده، کودکان در نوار «غزه» کشته می‌شوند و بی‌آبی ممکن است روزی ایران را دچار چالش مرگ و زندگی کند. در این شرایط آیا رسانه صداوسیما در جلب توجه مردم به این مسایل موفق عمل کرده؟

آیا هنرمندانی که به‌واسطه صداوسیما شناخته شده‌اند؛ وارد میدان می‌شوند تا به جریان آگاه‌سازی مردم کمک کنند؟ چه چالش‌هایی پیش‌روست و چه محدودیت‌هایی نمی‌گذارد در فیلم‌ها و سریال‌های تلویزیونی حرفی از مسایل روز جهان باشد؟ در گفت‌وگویی کوتاه، مهراب قاسم‌خانی درباره علت‌های اصلی عدم ورود هنرمندان و سکوت صداوسیما نسبت به رویدادهای مهم جهان و ایران حرف زده است:

«مهراب قاسم‌ خانی» سکوتش را شکست

چقدر با مسایل خبری روز درگیر هستید و آنها را پیگیری می‌کنید؟

اصولا؛ پیگیر اخبار هستم اما بعضی از مسایل و اتفاق‌هایی که در دنیا و حتی در ایران می‌افتد آنقدر درگیرکننده است که به دغدغه‌ام تبدیل می‌شود و خب طبیعتا آنها را بیشتر از دیگر اخبار پیگیری می‌کنم.

مثلا در مورد «داعش» اینطور است؟ یعنی داعش به دغدغه شما بدل شده؟

اتفاقا در مورد «داعش» خیلی زیاد پیگیر اخبار هستم و جالب این است که در مورد «داعش» و این تراژدی که به راه افتاده خیلی کم حرف زده می‌شود و اخبار کمی درباره آن از رسانه‌های خودمان می‌شنویم. یعنی در نهایت به‌صورت یک اتفاق خبری با آن برخورد می‌شود اما واقعیت این است که مردم ما باید بیشتر درباره این میزان خونریزی و آدم‌کشی اطلاعات داشته باشند و در جریان آن قرار بگیرند نه فقط به صورت خبری، بلکه به صورت تحلیلی.

انتقادی جدی در این زمینه به بعضی از هنرمندان و چهره‌های سرشناس ما وجود دارد و آن این است که نسبت به اخبار مهم دنیا کمتر واکنش نشان می‌دهند در حالی که مثلا چهره‌های هالیوودی این‌طور نیستند، خیلی زود «کمپین» راه می‌اندازند، کمک مالی جمع می‌کنند یا خودشان می‌روند و از نزدیک درگیر ماجرا می‌شوند.

این فعالیت‌هایی که شما می‌گویید معمولا یک‌سری اسپانسر یا بهتر بگوییم نیاز به مدیریت یکپارچه دارد، یعنی حتما اینطور نیست که به‌صورت مالی از حضور چهره‌ها حمایت شود، بلکه بیشتر بحث برنامه‌ریزی است. از طرف دیگر نقش مدیربرنامه‌ها هم پررنگ است.

در خارج، مدیربرنامه یک بازیگر یا یک چهره مشهور تشخیص می‌دهد که فلان معضل اجتماعی یا بین‌المللی با حضور چهره‌های سرشناس قابل حل یا لااقل تعدیل است و شاید حتی بتواند نگاه جهان را به این مساله جلب کند و آن چهره‌ها را مجاب می‌کنند تا در این برنامه‌ها حضور داشته باشند. در ایران بیشتر مدیربرنامه‌ها چنین نقشی ندارند و تنها در موارد مالی وارد می‌شوند و نقش اجتماعی ستاره‌ها و چهره‌ها کمتر برایشان مهم است.

جای خالی مدیربرنامه‌ها در راه‌اندازی فعالیت‌های اجتماعی را ارگان‌ها و نهادها پر نکرده‌اند؟

نه زیاد. الان در بین ارگان‌ها این نوع کارها مرسوم نیست و بیشتر درگیر مشکلات خودشان هستند. به نظرم در این مورد، فعالیت خیریه‌ها بیشتر از بقیه است و معمولا آنها هستند که از هنرمندان و چهره‌های سرشناس می‌خواهند به‌خاطر یک مساله اجتماعی یا حتی بین‌المللی وارد صحنه شوند. درست مثل ماجرای اوتیسم که حضور چنین بنیادهایی باعث شد که هنرمندان در این زمینه وارد شوند اما به طور کلی وقتی چنین پدیده‌هایی در سطح ملی یا بین‌المللی رخ می‌دهد، نه کسی سراغ ما می‌آید و نه ما خیلی ترجیح می‌دهیم این اتفاق بیفتد (خنده).

به‌طور کلی بخشی از محبوبیت هنرمندان ناشی از ارتباطی است که مردم با آنها برقرار می‌کنند، چطور می‌شود وقتی که یک ماجرای مردمی یا حتی انسانی به وجود می‌آید، آنها نباید حضور پررنگی داشته باشند؟

بخشی از هنرمندان واقعا دوست دارند به این پدیده‌ها واکنش داشته باشند، مثلا ماجرای داعش یا ماجرای اسیدپاشی یا ماجرای بخشش افراد پای چوبه‌دار که این‌روزها مدام خبرهایی دارند اما بخش دیگری هم هستند که می‌گویند سری که درد نمی‌کند چرا باید به آن دستمال بست. خب این از یک زوایه قابل درک است، منطقش هم این است که ما در این حوزه متخصص نیستیم و حرفی که می‌زنیم نمی‌تواند خیلی علمی باشد.

صداوسیما چطور؟ شما مدت زیادی است که در این رسانه کار نوشتن انجام می‌دهید، پیش نیامده که این رسانه از شما بخواهد در ماجرایی با ابعاد بین‌المللی یا حتی داخلی وارد شوید و از آن سخن بگویید؟

در دوره احمدی‌نژاد، از ما خواستند که درباره هولوکاست بنویسیم اما من قبول نکردم. احساسم این بود که نمی‌توانم با چنین موضوع دردناکی شوخی کنم و آن را به طنز بکشم. از تلویزیون آمدند و گفتند که هولوکاست دروغ بوده و آن‌طور که نشان داده شده، نیست. من گفتم که حرف شما را قبول می‌کنم اما آیا حداقل چندنفر انسان در این ماجرا کشته نشده‌اند؟ گفتند چرا و من گفتم به‌خاطر مرگ همان چندنفر هم که شده نمی‌توانم با آن شوخی کنم و نمی‌توانم مردم را وادار کنم به این موضوع بخندند.

اما ابزار طنز صداوسیما دست شماست و اتفاقا نوشته‌هایتان تاثیرگذاری خوبی هم در بین مردم داشته. تا به حال به فکر نیفتادید که موضوع داعش را از این طریق با مردم در میان بگذارید و اوج جنایت‌های آنها را به مخاطب صداوسیما نشان دهید؟

در مورد داعش چند نوع نگاه وجود دارد اما قطعا آنجایی که بحث به مذهب مربوط می‌شود، قابل شوخی‌کردن نیست. من خودم در این چندماهه بارها خواسته‌ام به سمت نقد و محکومیت کشتاری که داعش در عراق به راه انداخته بروم اما نشده است، همیشه چیزی باعث شده که نشود.

شاید به نوعی هنوز ماجرا خیلی برایتان مهم نشده است؟

نه، من به‌طور کلی آدم نگرانی در مورد نوشتن نیستم. در نهایت از خودم می‌پرسم آیا باید مردم را درباره کشته‌شدن آدم‌ها بخندانم یا نه؟ شاید حتی در این موضوع هم موقعیت‌های کمدی باشد اما باید یک برنامه‌ریزی فرهنگی کلانی در پشت ماجرا حضور داشته باشد که بتواند زمینه چنین تاثیرگذاری‌هایی را فراهم کند. در غیر این‌صورت، تاثیرگذاری سطحی است و یکی، دو روزه از بین می‌رود.

صداوسیما در این زمینه تا به حال کاری کرده است؟

تقریبا هیچ. اتفاقا همین مساله هم باعث شده که هنرمندان درباره مسایل اجتماعی ساکت‌تر از فعالان اجتماعی باشند. ما تا به حال حتی یک جلسه هم نداشته‌ایم که صداوسیما بخواهد با حضور نویسندگانش، مسیری را در این زمینه طراحی و پیشنهاد کند.

هیچ جلسه‌ای؟

در این ۲۰سالی که من در تلویزیون بوده‌ام در چنین جلسه‌ای شرکت نکرده‌ام. البته جلساتی بوده اما بیشتر درباره خط‌قرمزها بوده. یک‌سری جلسات هم هست که کاربردی نیست! اگر این جلسات باشد و با حضور صاحبان فکر برنامه‌ریزی کلان صورت بگیرد آن وقت در رسانه‌ای مثل تلویزیون همه می‌دانند که چطور باید درباره پدیده‌ای مثل داعش واکنش نشان بدهند تا حجم تولیدات ما صرفا خبری یا نشست و میزگرد نباشد.

شاید این جلسات بوده و شما دعوت نشده‌اید؟

بعید هم نیست، ما اصولا غیرخودی محسوب می‌شویم و اگر کسی باشد که ۲۰درصد کارایی ما را داشته باشد، حتما جایگزین ما می‌شود. این عدم اطمینان باعث می‌شود که تلویزیون یک سیستم ثابت و مشخص برای مواجهه با پدیده‌های روز جهان نداشته باشد. بحران‌های جهانی باید اطلاع‌رسانی شوند آن هم با سلیقه خوب، نه گل درشت.

باید از بیماری‌های مهلک و بی‌صدا مثل دیابت، از بحرانی‌هایی مثل بی‌آبی و خشکسالی و از مسایل جهانی مثل داعش حرف بزنیم و این کار یک برنامه‌ریزی کلان می‌خواهد. البته به بعضی از هم‌صنف‌های خودم هم انتقاد دارم که حساسیت‌شان پایین آمده و نمی‌خواهند وارد این مسایل شوند اما باید پرسید چرا در بحران‌ها به سراغ ما نمی‌آیند و نمی‌خواهند جامعه هنری در قبال مشکلات جامعه و جامعه بین‌المللی واکنش داشته باشد؟
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج