رفیق‌کشی به خاطر یک میلیون تومان!

اعتماد آنلاین: متهم که مردی با سابقه درگیری و دعواست با قمه به دوستش احد حمله کرد و بعد از اینکه او را زد، متواری شد. احد که به بیمارستان منتقل شده بود، بر اثر شدت جراحات جانش را از دست داد.

دوست احد که او را به بیمارستان برده بود به ماموران گفت: احد تازه از زندان آزاد شده و به خانه من آمده بود. پرویز هم اتفاقی به خانه من آمد تا امانتی را که دستش داشتم، بدهد. وقتی احد را در خانه من دید به خاطر بدهی‌ای که از قبل احد به او داشت با هم درگیر شدند. گفتم در خانه من دعوا نکنید. سعی داشتم با این حرف آنها را از درگیری منصرف کنم. آنها بیرون رفتند و بعد پرویز با قمه ضربه‌ای به احد زد که یک‌دفعه خون از قسمت‌های مختلف بدن او بیرون زد. پرویز فرار کرد. من سعی کردم احد را به بیمارستان برسانم و نجاتش دهم اما ضربه کاری بود و او جان سپرد.

با شکایت برادر احد، پلیس تحقیقات را برای بازداشت پرویز آغاز کرد. برادر احد گفت: من و برادرم مدت‌ها قبل به ایران آمدیم و کار می‌کردیم. ما از شهر مشهد به ملارد آمده بودیم. پدر و مادرمان در افغانستان هستند. احد به خاطر مواد به زندان افتاده بود. وقتی آزاد شد قرار بود از مرز خارج شود اما قبلش کشته شد. من از طرف پدر و مادرم درخواست قصاص دارم، آنها به من وکالت داده‌اند.

چند روز بعد از این شکایت پرویز بازداشت شد. او اتهام را قبول کرد و گفت: احد چند سال قبل از من یک میلیون تومان پول قرض گرفته بود اما بعد زندانی شد و دیگر او را ندیدم تا اینکه در خانه دوست مشترک‌مان او را دیدم و متوجه شدم مدتی است از زندان آزاد شده است. او داشت مواد می‌کشید، گفتم پولی را که به من بدهکاری بده. گفت، نمی‌توانم تازه از زندان آزاد شده‌ام باید صبر کنی تا کار کنم پولت را بدهم.

متهم گفت: من ناراحت شدم، گفتم اگر پول نداری پس چطوری مواد می‌کشی، حتماً پول داشته‌ای که مواد خریده‌ای. باز هم جواب درستی به من نداد. گفتم موبایلت را به من بده تا زمانی که پولم را بدهی. سر این موضوع با هم درگیر شدیم.

متهم گفت: من عصبانی و ناراحت شدم و گفتم باید گوشی تلفن همراهش را بدهد. بحث بالا گرفت. دوست مشترک‌مان گفت در خانه من دعوا نکنید. من را از خانه بیرون کرد من هم احد را از خانه بیرون کشیدم و در حالی که او داشت مرا می‌زد با قمه یک ضربه به او زدم. اصلاً قصدم کشتن نبود، وقتی خون از بدنش با شدت بیرون زد خیلی وحشت کردم و از ترس فرار کردم. من از کاری که کرده‌ام خیلی پشیمان هستم. با پایان گفته‌های متهم و صدور کیفرخواست، پرونده به منظور رسیدگی به شعبه 13 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.