سرنوشت تلخ زن جوانی که گرفتار مواد مخدر شد
زنی که گرفتار مواد مخدر است قصد دارد پاک شود و نزد فرزندش بازگردد.
اعتمادآنلاین: زنی که گرفتار مواد مخدر است قصد دارد پاک شود و نزد فرزندش بازگردد.
او از زندگیاش برای سایت جنایی میگوید:
*چرا سمت کار خلاف رفتی؟
نمیخواستم، شرایط زندگی وادارم کرد.
*چه شرایطی بود؟
14 سالگی ازدواج کردم و بعد با یک بچه طلاق گرفتم چون شوهرم معتاد بود. دو سال بعد مادرم گفت بچهات را نگه میدارم و تو شوهر کن. شوهر کردم و آمدم تهران. شوهرم آدم بدی بود. خلاف میکرد. مشروب میفروخت. من هم افتادم به کار خلاف.
*شوهرت از تو کمک میگرفت؟
بیشتر وقتها من مشروب را برایش توزیع میکردم چون زن بودم پلیس به من شک نمیکرد؛ اینطوری بود که راه خلاف را پیدا کردم.
*هنوز با همان مرد زندگی میکنی؟
نه. سالهاست جدا شدهام. از وقتی معتاد شدیم از هم جدا شدیم.
*چرا؟
من را مجبور میکرد به خاطر مواد خیلی کارها بکنم. از وقتی به مواد مخدر معتاد شد همه چیز خرابتر شد.
*چرا به خانه مادرت برنگشتی؟
مادرم همین که بچهام را نگه میداشت برایم کافی بود.
*تو را با سه زن دیگر گرفتهاند. شما در خانه چه میکردید؟
همسایهها شکایت ما را کرده بودند. در آن خانه مواد میکشیدیم.
*همین مساله همسایهها را اذیت میکند؟
به هر حال ما آن خانه را اجاره کرده بودیم. حالا هم حاضرم تعهد بدهم که از آن خانه میروم. اشتباه کردم.
*میخواهی کجا بروی؟
میروم شهرمان پیش مادرم اما دیگر به این زندگی ادامه نمیدهم. قول میدهم ترک کنم و زندگی سالمی داشته باشم.*دلت برای بچهات تنگ نشده؟
دلم برای بچه تنگ شده اما چون اعتیاد دارم نرفتم. میخواهم ترک کنم و بروم پیش دخترم. امیدوارم من را قبول کند.
ارسال نظر