۱۳۵۱۷۷۲
۱۷ نظر
۵۲۲۲
۱۷ نظر
۵۲۲۲
پ

تصاویر وضعیت تاسف‌بارِ همراهان بیماران در کرمان

کاربران فضای مجازی، تصاویری از اقامت همراهان بیمار در چادرهای مسافرتی بیرون از بیمارستان باهنر کرمان منتشر کرده‌اند.

چند ثانیه: کاربران فضای مجازی، تصاویری از اقامت همراهان بیمار در چادرهای مسافرتی بیرون از  بیمارستان باهنر کرمان منتشر کرده‌اند.

photo_5764766338496183583_y

photo_5764766338496183584_y

photo_5764766338496183585_y

 

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • ناشناس

    روز به روز پیشرفت تر از دیروز لعنت بر مسئولان

  • ناشناس

    هیچ توهینی نیست.برای اون تعداد همراه انتظار دارید چی، هتل توی بیمارستان بسازن

  • rezasat60

    همین وضعیت جلو بعضی بیمارستانهای تهرانم هست چه برسه به کرمان

  • کوروش

    همه بیمارستانها همین طوری هستن کجا بودی جان

  • ناشناس

    شیراز از این بدتره .

  • ناشناس

    بیمارستان مفید تهران حتی روی نیمکت های اهنی داخل حیاط بیمارستان نمی گذاشتن کسی دراز بکشه می گفتن برو داخل خیابان بخواب

  • ناشناس

    هتل نه ولی اتاقی با امکانات اولیه خاسته زیادی نیست در کشوری که جزو ۵کشور اول دنيا در ذخائر سوخت هست

  • ناشناس

    درسته

  • ناشناس

    ملت مجبورن.پول یک شب مسافرخونه تنها برای خواب یک میلیون وپانصد هستش خوردوخوراک وغیره بماند

  • اف،ام

    اقا‌تهران‌هم‌داره!بعد‌کجای‌دنیا‌بیمارستان‌هتل‌داره...

  • ناشناس

    همه جای ایران همینطور هست

  • وطن

    تهران هم همینه .فکر نکنید شما تنها هستید...

  • شهاب

    بیچاره بیمار نه خانواده انها که هم غم عزیزش را میخوره! هم غم درماندگی و نداری! عزیزش جلویش پرپر میظه

  • ناشناس

    والا کرمان کنار سیستان و بلوچستان که هیچ امکاناتی نداره برا همین بنده های خدا مجبورن بیان کرمان دکتر خب همه هم نمیتونن برن هتل و مسافرخانه مجبورن چادر بزنن من که هر بار اینا رو میبینم خیلی حالم بد میشه همیشه دلم میخاد کمکی بکنم ولی دنیای بدی شده آدم میترسه گیر آدم نااهلی بیافتی

  • ناشناس

    همراهان بیمار تشریف ببرند هتل‌های داخل شهر. بیمارستان هتل نیست

  • ناشناس

    ما می‌خواهیم اگر خانواده ای مریض داشته باشد غیر از درد و رنج آن مریض مشکل دیگری نداشته باشد

  • ناشناس

    ديشب در يكي از بخشهاي بيمارستاني كه در آن كار ميكنم، كنار تخت يكي از بيماران به خانم سالمند و نحيفي برخوردم كه روي صندلي خوابش برده بود اما هر بار تعادلش رو از دست ميداد و از خواب ميپريد و دوباره از خستگي به خواب ميرفت.
    دلم سوخت. بهش گفتم مادرجان چرا اينجا موندي شما برو خونه ما از بيمارت مراقبت ميكنيم . گفت نه من همينجا راحتم. ديد من اصرار ميكنم آخرش گفت مادرجان ما ساكن اين شهر نيستيم از راه دور اومديم كس و كاري هم اينجا نداريم جايي ندارم برم مجبورم همينجا باشم كنار بيمارم تا مرخص بشه و برگرديم شهر خودمون.
    صداي لرزاني داشت. دستانش هم همينطور. رنگ پريده و نحيف و ضعيف. رها شده در ميان دغدغه هاي بظاهر مهمتر مثل موشك هايپرسونيك و انرژي هسته اي و ارتشهاي نيابتي. حرف ديگه اي نزدم و رفتم.

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج