ناگفتههای شنیدنی از مستند «سینهما رکس»
بخشی از گفتگوی مهر با میترا مهتریان یکی از کارگردانان مستند «سینهما رکس» که با موضوع بازخوانی حادثه آتشسوزی سینما «رکس» به تازگی بهصورت اینترنتی عرضه شده است:
بخشی از گفتگوی مهر با میترا مهتریان یکی از کارگردانان مستند «سینهما رکس» که با موضوع بازخوانی حادثه آتشسوزی سینما «رکس» به تازگی بهصورت اینترنتی عرضه شده است: حادثه آتشسوزی سینما رکس یکی از معدود حوادث تلخ و فجیع درباره سینماست و شامل همه مردم ایران و خارج از مرزهای ایران میشود. در این حادثه انسانهایی از همه طبقات و سلیقهها و اعتقادات و ایدئولوژیها در جای مهمی به نام سالن سینما دور هم جمع شده بودند تا شاید برای دقایقی از واقعیت زندگی خود فاصله بگیرند و به تماشای قصه آدمهای دیگری بنشینند. آنها با امید به لذت بردن از سینما، از خانه بیرون رفتند ولی هرگز به منزل بازنگشتند! روایت این قصه تلخ، بیشک همه طیف مخاطبی را میتواند با خود همراه کند.
سینما رکس تا مدتها به یک کلیدواژه خط قرمزی تبدیل شده بود اما به دور از قضاوت، میشود با وجوه دیگر حادثه روبرو شد و آن وجه دیگر را هم به نمایش گذاشت.
زمانی که اخبار حضور من و تیم تولید مستند «سینهما رکس» در شهر آبادان منتشر شده بود، همین اخبار باعث شد بعد از چهل سال، یک حرکت دولتی در شب سالگرد حادثه شکل بگیرد. همه ساله مردم این شهر بهصورت خودجوش برای برگزاری سالگرد و گرامیداشت قربانیان اقدام میکردند اما سالی که ما در آبادان حضور داشتیم شاهد حرکتی دولتی نیز بودیم که بی تأثیر از حضور ما نبود. حتی در فیلم هم بخشهایی از این مراسم وجود دارد که شهردار در حال سخنرانی است و بازگو میکند که شاید این اتفاق در هر جای دنیا رخ داده بود مسئولان اقدامات بهتری برای گرامیداشت یاد و خاطره قربانیانش انجام میدادند.
زمان افتتاحیه نمایش مستند در باغ فردوس، فرزند یکی از قربانیان حادثه به عنوان یک شاهد زنده، اشک میریخت و میگفت این فیلم به کابوس چهل ساله پدرم پایان داده چون او به دلیل اینکه حرفهایش را جلوی دوربین زده، گویی بار امانت از دوشش برداشته شده و به زندگی برگشته است.
با اشکهای آن خانم در بین جمعیت اشک ریختم و از درون راضی بودم که حداقل قدمی کوچک جهت ادای دین به قربانیان این حادثه برداشتهام. مخاطبانی که فیلم را در سینما دیده بودند با قربانیان احساس همذاتپنداری بیشتری داشتند و میگفتند ترس سوختن همین سینما تا انتها با ما همراه بود.
این دستاورد معنوی، دستاورد کمی برایم نبود هرچند به لحاظ مالی علیرغم گرفتن وام و قرض و بدهی، ساخت «سینهما رکس» برایم ریالی نفع مادی نداشته و هنوز درگیر پرداخت بدهیهای آن هستم اما برایم رضایتبخش است که یاد و خاطره قربانیان را زنده کردم و نگذاشتم فراموش شوند و البته این آغاز راه است.
ارسال نظر