۷ نکته برای گرفتن تصمیمات مهم در زندگی
مردم عموما تصمیمات زندگیشان را بر مبنای احساسات خوبی که این تصمیمات ممکن است به آنها بدهد، میگیرند.
فرادید: مردم عموما تصمیمات زندگیشان را بر مبنای احساسات خوبی که این تصمیمات ممکن است به آنها بدهد، میگیرند.
مثلا، در حال بازدید از جنگلی هستید که هوا سرد و تاریک میشود، روشن کردن آتش و اردو زدن در جنگل میتواند احساس خوبی در شما ایجاد کند. اما اگر جنگل آتش بگیرد، در درازمدت اثرات مخربی برای خودتان و اطرافیانتان خواهد داشت.
بسیاری از بزرگسالان نمیتوانند بین چیزی که احساس خوبی در آنها ایجاد میکند و آنچه برایشان بهترین تصمیم است، تمایز قائل شوند. مثالهای ملموسی برایتان میآورم:
_آیا با اینکه هنوز نمیدانم چه میخواهم باید با شخص دیگری وارد رابطه شوم؟
_آیا با اینکه مصرف الکل و مواد مخدر برای سلامتیام خطرناک است باید به همراه دوستانم به مصرف این مواد بپردازم؟
_آیا اگر مچام را گرفتند باید دروغ بگویم، با اینکه دروغ میتواند دردسر بزرگتری برایم ایجاد کند؟
_آیا باید انتقام بگیرم، با اینکه انتقامگیری به چرخه رفتارهای معیوب منجر میشود؟
مشکل دیگر بزرگسالان این است که نمیتوانند بین تصمیماتی که در آنها احساس خوب ایجاد میکند و درعینحال پیامدهای منفی برایشان دارد، تعادل ایجاد کنند:
_آیا با اینکه در مهمترین ارزشهای زندگی با هم تفاوت داریم، باید با کسی که عاشقاش هستم ازدواج کنم؟
_آیا با اینکه نوشیدن الکل میتواند رفتارهای خطرناکی ایجاد کند، باید برای فراموشی مشکلاتم به الکل پناه ببرم؟
_آیا با اینکه رعایت نکردن توصیههای پزشکم میتواند جانم را به خطر بیندازد، باید به این دلیل که این توصیهها آزاردهنده هستند، کنارشان بگذارم؟
_آیا با اینکه ولخرجی میتواند آیندهام را به خطر بیندازد، باید پولی که به زحمت به دست آوردهام را صرف خرید اقلام لوکس و لاکچری کنم؟
بسیاری از مردمی که تصمیمات بد میگیرند، تکانشی رفتار میکنند و حتی ممکن است عواقب درازمدت این تصمیمات را در زندگیشان در نظر نگیرند. این نوع تصمیمات فقط برای شخص تصمیمگیرنده اثرات منفی ندارد، بلکه میتواند روی زندگی هر فرد دیگری که با او در تعامل است، اثرات منفی داشته باشد.
بنابراین، تصمیم خوب هم زندگی خودمان و هم زندگی عزیزان و اطرافیانمان را در کوتاهمدت و بلندمدت بهبود میبخشد.
چطور توانایی تصمیمگیریمان را بهبود ببخشیم تا بتوانیم تصمیماتی بگیریم که هم برای خودمان و هم برای دیگران مفید باشد؟ با سایت راهنماتو همراه باشید تا به 7نکته که میتواند کیفیت تصمیمگیری شما را بهبود ببخشد، اشاره کنیم:
1.گزینههای متعدد ایجاد کنید
قبل از اینکه تصمیم بزرگی بگیرید، از طریق تکنیک طوفان ذهنی به گزینههای متعددی فکر کنید که میتوانند بهترین تصمیمها برای شما باشند. حتما به ابعاد مثبت و منفی بلندتمدت و کوتاهمدت هر یک از این تصمیمها فکر کنید. اگر قبلا با چنین وضعیتی مواجه شدهاید، حتما درسی که در گذشته گرفتهاید را مرور کنید تا در این موقعیت تازه تصمیم بهتری بگیرید.
2.با خودتان صادق باشید
ما اغلب با جملات قصاری که تصمیمهای تکانشی ما را توجیه میکنند سعی میکنیم تصمیمات ضعیفمان را عقلانی جلوه دهیم. مثلا:
هدف وسیله را توجیه میکند. اگر این کار به پیشرفت من کمک میکند میتوانم تا وقتی مچام را نگرفتهاند دروغ بگویم.
عشق همه چیز را جبران میکند. ما میتوانیم از پس تفاوتهای فاحشمان بربیاییم.
آدم فقط یک بار زندگی میکند. میخواهم از زندگیام لذت ببرم.
بنابراین باید از جملات و استدلالهایی که برای حمایت از ایدههای ضعیفمان میآوریم آگاه باشیم. قبل از اینکه تصمیم مهمی بگیریم، باید به دقت صحت منطقی استدلالمان را بسنجیم.
3.با فرد دیگر مشورت کنید
اغلب بیطرف ماندن در تصمیمگیری سخت است و ما گاهی افکار مخالفی که در تضاد با تصمیمگیریهایمان هستند را سرکوب میکنیم. بنابراین واجب است با شخصی که به او اعتماد داریم و تجربه زندگی دارد مشورت کنیم. وقتی این فرد چیزی به ما گفت که دوست نداریم بشنویم، باید فروتن بمانیم و از طرد واکنشی چنین توصیهای خودداری کنیم. لااقل باید فکری که با تصمیم ما مخالف است را به عنوان یادآور در ذهن داشته باشیم و سرعتمان را در تصمیمگیری کاهش دهیم.
4.خودِ آینده من چه میگوید؟
روش دیگر برای اتخاذ رویکرد متفاوت در تصمیمگیری، آن است که با خود آیندهمان مشورت کنیم. ممکن است با خودی که یکسال بزرگتر است مشورت کنیم و ببینیم که این خود به خودی که 10 تا 20سال بزرگتر شده چه توصیهای دارد.
یک راه دیگر آن است که با شخصی که از نظرمان مهم است در ذهنمان مشورت کنیم. مثلا، مادرم چه میگفت؟ مادربزرگم چه میگفت؟ حتی فلان فیلسوف چه میگفت؟ اینشتین چه میگفت؟ مربیام چه میگفت؟
5.با ناخودآگاهتان مشورت کنید
از طریق وضعیت هیپنوتیزم میتوانیم ارتباط برقرار کردن با خود درونیمان که به آن ناخودآگاه گفته میشود را بیاموزیم. چند روش ساده برای ورود به وضعیت ناخودآگاه وجود دارد که مرحله به مرحله برایتان شرح میدهد:
_یک تخته سفید را تصور کنید.
_از ناخودآگاهتان بخواهید روی تخته کلمه «سلام» را بنویسد. باید این کلمه را واضح روی تخته ببنید نه اینکه فکر کنید این کلمه نوشته شده شده است.
_وقتی سلام ظاهر شد، از ناخودآگاهتان بپرسید که ممکن است از او سوال بپرسید.
_اگر پاسخ مثبت بود، بپرسید آیا میتوانید درباره تصمیمتان با او مشورت کنید.
_اگر پاسخ او مثبت بود، از او بپرسید درباره تصمیمتان چه فکری میکند؟
_اگر پاسخ مثبتی به تصمیم شما داد، میتوانید به او بگویید: «ادامه بده و توضیح بده چه فکری میکنی.»
_اگر در آن لحظه پاسخی دریافت نکردید، بپذیرید که این روش حداقل آن زمان به شما جواب نمیدهد. میتوانید بعدا آن را امتحان کنید.
6.کتاب بخوانید و/یا در اینترنت جستجو کنید
امروز اطلاعات زیادی در سرانگشتان ما وجود دارد. میتوانیم در هنگام تصمیمگیریها مهم با منابع معتبر اینترنتی مشورت کنیم. بسیاری از کتابهایی که در طول تاریخ نوشته شدهاند برای تصمیمگیری مفیدند. کتابهای مفید مثل انسان در جستجوی معنای ویکتور فرانکل یا کتاب جمهوری افلاطون یا اگر مذهبی هستید، کتابهای مذهبی میتوانند بسیاری از پرسشهای شما را جواب بدهند.
7.یک روز صبر کنید
برخی تصمیمات فقط زمانی که بسیار تکانشی تصمیم گرفتهایم از نظرمان درست میآیند. بنابراین یکی از بهترین استراتژیها این است که یک روز یا کمی بیشتر برای هر تصمیمی وقت بگذارید. این کمک میکند درحالیکه این تصمیم را در ذهن داریم بخوابیم و به ناخودآگاه اجازه میدهد که در جریان خواب به ما مشورت دهد. در طی این مدت فرصت پیدا میکنیم که از همه نکاتی که قبلا اشاره شد برای گرفتن تصمیمی بهتر کمک بگیریم.
ارسال نظر