روزنامه اصولگرا چگونه تلاش می کند متهم را مجرم و سپس خائن معرفی کند؟
فرض کنید که در پایان دادرسی معلوم شد ادله دادستان و ضابطان قضایی برای احراز وقوع جرم کافی بوده و جرم این چند خبرنگار ثابت شد، آنگاه تکلیف تصویر مخدوش و خیانتپیشهای که روزنامههای اصلاحطلب از این حرفه در ذهنها ساختهاند چه میشود؟
جوان در یادداشتی نوشت: فرض کنید که در پایان دادرسی معلوم شد ادله دادستان و ضابطان قضایی برای احراز وقوع جرم کافی بوده و جرم این چند خبرنگار ثابت شد، آنگاه تکلیف تصویر مخدوش و خیانتپیشهای که روزنامههای اصلاحطلب از این حرفه در ذهنها ساختهاند چه میشود؟
این روزنامه مدعی شد: در هفتهای که گذشت به مناسبت روز خبرنگار، معدودی از مطبوعات و رسانهها، چند نفر خبرنگاری را که به ارتکاب جرم سنگینی متهم هستند، در صفحه اول خود برجسته و تلاش کردند آنها را الگوی سایر خبرنگاران معرفی کنند.ماجرا از این قرار است که این افراد سال گذشته بهدست ضابطان قضایی دستگیر شده و پس از تفهیم اتهام از سوی دادستان، اکنون در حال محاکمه در محکمه هستند. طبیعی است که اینک نمیتوان آنها را بهصورت قطعی مجرم دانست، اما بیگناهی آنها نیز ثابت نشده و منطقی است که باید اجازه داد در فرایند طبیعی دادرسی به اتهاماتشان رسیدگی شود.
اما چرا روزنامههای اصلاحطلب با فضاسازی سعی دارند این دو را نماد جامعه خبری به افکار عمومی معرفی کنند؟ یا این فشارها برای افزایش هزینه محاکمه و احیاناً محکومیت آنها است که این در واقع سوءاستفاده از ابزار رسانه برای فشار به قاضی و دادگاه است یا در واقع این روزنامهها واقعاً میخواهند ارتباط خبرنگاران با قدرتهای خارجی را عادیسازی کنند. در هر دو فرض مسئله، این رویکرد خطاست. فشار بر قاضی خلاف دادرسی عادلانه است و عادیسازی خیانت به کشور، از خود آن جرم بدتر است.
روشن است که خبرنگاران و اهالی رسانه بهخاطر دسترسی و مهارتشان ممکن است هدف طمع دشمن قرار بگیرند و آگاهانه یا ناآگاهانه در خدمت منافع بیگانه درآیند. اما خدمت به دشمن و خیانت به کشور برای اکثریت مطلق مردم ایران گناهی نابخشودنی است و اگر برخی در غربگرایی و بیگانهپرستی چنان راه افراط پیمودهاند که این مرزها در ذهنشان کمرنگ شده، نباید خطوط قرمز جامعه ایرانی را نادیده بگیرند.
فرض کنید که در پایان دادرسی معلوم شد ادله دادستان و ضابطان قضایی برای احراز وقوع جرم کافی بوده و جرم این چند خبرنگار ثابت شد، آنگاه تکلیف تصویر مخدوش و خیانتپیشهای که روزنامههای اصلاحطلب از این حرفه در ذهنها ساختهاند چه میشود؟ آیا نباید نگران بدبینی بیشتر مردم به این قشر باشیم؟ از اینها گذشته با عادیسازی خدمت به دشمن چگونه باید کنار بیاییم؟ آیا باید انبوه جمعیت اهالی رسانه و خبرنگاران شریف و وطندوست کشور تاوان «قبیلهگرایی» اهالی «غرب» و «همقبیله» را بدهند؟ اگر واقعاً نگران سرنوشت همکاران خود هستید – که کاملاً طبیعی است- باید قبل از این ماجراها مراقبت و هوشیاری در مقابل طمع دشمن را به همکارانتان یادآور میشدید. اکنون نیز این رفتارتان به همکارانتان کمکی نخواهد کرد، بلکه دفاع سفیر روباه پیر یا کاخسفید بیشتر احتمال وقوع جرم را تقویت میکند.
مهمتر از پرونده دو نفر، البته حفظ شرافت قلم و حرفه شریف رسانه و خبر است و نباید به خاطر قبیله خود بر حرمت و آبروی هزاران نفر از اهالی محترم، شریف و وطنخواه این صنف چوب حراج زد.
نظر کاربران
حقیقت تلخه بابد پذیرفت