ویدئویی جالب از کنسرت دو شب پیشِ امین بانی
بهمن بابازاده (خبرنگار موسیقی) در کانال تلگرامی خودش درباره کنسرت دو شب پیشِ امین بانی نوشته.
برترینها: بهمن بابازاده (خبرنگار موسیقی) در کانال تلگرامی خودش درباره کنسرت دو شب پیشِ امین بانی نوشته.
بابازاده نوشته: امین بانی را عجیب ترین «کِیس» در موسیقی پاپ این روزها میدانم... خواننده ای با قدرت اجرای زنده باورنکردنی، بدشانس و البته با مسیری پر از بالا و پایین.
او با «شهرزاد» اوج گرفت، دو بار کنسرت هایش با فروش بالا لغو شد، تک کنسرت بزرگش نظرات را جلب کرد و حالا ویدیوهای صفحه اش بدون هیچ تبلیغی به یک باره بازدید میلیونی گرفته اند. «امین» باز هم در آستانه یک دور جدید از عمر هنری خود است. خواننده ای بی حاشیه و شاید کم توقع که همین «کم توقعی» بیچاره میکند.
کنسرت دیشب در تالار وحدت حتما بهترین کنسرت این روزها نبود ولی اولین شاخصه مهم اش، اجرای بدون میکروفن و لایو بود که سکوتی عجیب را در سالن باعث شد. سکوتی پر از حیرت و شاید اضطراب...
البته که موضوع فوت پدرش روی تمرکز روی تمرینات کنسرت تأثیر گذاشت و این غیرقابل انکار است. اما حضور امیر توسلی روی صحنه، وزنه مهمی بود که باعث شد کنسرت به سمت موفقیت و جذابیت پیش برود...
آدم ها در دوره های مختلفی از زندگی شخصی و کاری، گاها بی محاباتر از همیشه، دل به دریا میزنند و این آغاز فروپاشی یا انقلاب میتواند باشد. قطعا امین بانی هرگز و هرگز به جایگاه واقعی اش در موسیقی ایران نرسیده است.
شکی ندارم که او از این ماجرا غمگین است. راستش را بخواهید من هم غمگین ام. برای امین بانی، حامی، رستاک حلاج، آفاق و خیلی های دیگر که به جایگاه واقعی شان در موسیقی معاصر نرسیده اند. فرهاد مهراد هم به جایگاهش نرسید و دق کرد. فریدون فروغی و خیلی ها دیگر هم همین طور. بعضی وقت ها زمان در لحظه فریز میشود و به مرور و با گذر روزهاست که ارزش و اعتبار هنر و هنرمند بزرگ و بزرگتر میشود. من معتقدم امین بانی آتش که نه، او «صدای زیر خاکستر است.» کنسرتش حتما نواقصی داشت. حتما فوت پدرش بود که باعث شد از همان لحظه اول اضطراب و استرس بیداد کند. اما اگر قرار باشد درباره کنسرت «امین بانی» صریح و واضح حرف بزنم، شکی نیست که این کنسرت سیل بود و من را با خودش بُرد... پر از احساس و بُغض و البته تردیدی که از لحظه به لحظه این تردید باید هیجان زده شد... تردیدی در میان لذت و فراموشی. لذتی به وسعت همه این سالهای بدشانسی، و فراموشی و هَپَروتی که اجرای قطعه «پائیز» در سالن رقم زد و سکوت و سکوت و اشک و بُغض...
عجب صدایی، عجب صدایی...
ارسال نظر