عده ای حوصله روحانی را سر برده اند!
هفته دولت و راي عدم اعتماد به وزير علوم؛ همزماني اين دو شايد بيش از پيش لزوم بازخواني مجدد وضعيت دولت يازدهم را واجب ميكند؛ وضعيتي كه حالا با جدا شدن فرجي دانا از دولت خيلي از هواداران حسن روحاني را هم نگران كرده است.
دولت حالا در عرصه داخلي با موضوعات مختلفي مواجه است؛ مجلسي كه ظاهر آن ديگر نشاني از همراهي با دولت ندارد و مردمي كه بيش از گذشته نگران وضعيت معيشتي و اقتصادي خود هستند. اين دو موضوع شايد سر فصل موضوعاتي باشند كه دولت به آن فكر ميكند. شايد به نوعي اكنون دولت در ميان فشار ناشي از مطالبات عمومي از يك سو و فشار سياسي نهادهايي چون مجلس از سوي ديگر قرار گرفته است. فشاري كه قدري نگرانكننده شده است.
مرتضي حاجي، وزير تعاون دولت اول اصلاحات و وزير آموزش و پرورش دولت دوم سيد محمد خاتمي و عضو بنياد باران هر چند نگاهي مثبت به كاركرد دولت دارد اما در گفتوگويي كوتاه دو توصيه را براي دولتمردان مطرح ميكند؛ اول تغيير روش در شيوه ارتباطگيري با جامعه و دوم تلاش براي بيرون آوردن مديريت نيروهاي معتدل مجلس از دست هواداران دولت احمدينژاد.
دولت يازدهم الان بعد از يك سال و اندي از شروع كار از نظر مسائل داخلي در چه وضعيتي قرار دارد؟ الان شما آسيب جدي دولت را در چه چيز ميبينيد يا به عبارت ديگر فكر ميكنيد چه معضلاتي وجود دارد كه به دولت آسيب وارد ميكند؟
دولت با يك وضعيت و بهتر است بگويم مانع دوگانه مواجه بوده و خواهد بود؛ يكي ميراث دولت قبل و ديگري هم تقابل سياسي داخلي با اين دولت براي ناكام گذاشتن آن. من خودم احساس خوبي نسبت به دولت دارم و باورم بر اين است كه دولت در يك جاده پر دست انداز و پر پيچ و خم و پر سنگلاخ به هر شكلي كه شده به سمت جلو حركت ميكند و وضعيت اين جاده كه دولت در آن قرار گرفته مانع ميشود تا سرعتي كه لازم است و خود دولت هم علاقهمند رسيدن به آن است، به هر تقدير با همين موانع به دست نميآيد.
بدين جهت كار دولت بسيار سخت است. بر اساس تعبير درستي كه برخي از دوستان داشته و دارند دولت در اين يك سال بيشتر مشغول آواربرداري ميراث نا مطلوب دولت قبلي و رساندن شاخصها و آمارهاي اقتصادي و ديگر فاكتورهاي مملكت به نقطه صفر بوده و هست. چون به هر حال تا اين كار صورت نگيرد امكان حركت رو به جلو وجود ندارد و اين دولت تازه بعد از چند سال ميتواند حركت خود را از صفر شروع كند.
اقتصادي با رشد منفي ۶ درصد تحويل اين دولت شده و در كنار آن بيكاري بالا، تورم بالاي ۴۰ درصد و روابط خارجي بسيار پر تنش و همچنين در داخل هم يك مقدار قابل توجهي گلهمندي و يأس از توانمندي دولت در بين مردم و كمبود درآمدها و وضعيت كاملا نامطلوب اجتماعي به اين دولت رسيده و همه اينها را دولت بايد به نقطه روشني برساند و مهم اينكه اميدواري توليد شده در مردم را هم حذف نكند و حتي آن را تقويت كند. اين بخشي است كه براي دولت به ارث رسيده، اما يك بخش ديگر هم هست كه مربوط به وضعيت كنوني دولت ميشود و آن هم تمايل بالايي است كه در برخي از طيفها براي ايجاد تقابل با دولت وجود دارد.
يعني دولت هم يك وضعيت نامناسب را در اختيار گرفته و بايد به آن سامان بدهد و هم در اين سامانبخشي بايد اختلافات و تنشهاي سياسي را مديريت كند.
ارسال نظر