۵ دستاورد شگفت انگیز و ماندگار «امپراطوری ایران»
از باغهای محوطهسازیشده تا سیستمهای جادهای، ایرانیان جزو نخستین کسانی هستند که خالق بسیاری از داشتههای امروز مردم دنیا هستند.
فرادید: برخی از مورخان یونانی از امپراتوری ایران بدگویی کردند و به خاطر ذهنیت اروپامحوری که داشتند، آن را نادیده گرفتند. با این حال، این امپراتوری دستاوردهای زیادی برای دنیا داشت: سرویس پستی، شبکه جادهای، دولت کارآمد و حتی باغ.
معمولاً گفته میشود تاریخ توسط برندگان نوشته میشود اما وقتی به دنیای باستان مینگرید، دقیقتر این است که بگوییم تاریخ توسط مورخان نوشته میشود. گرچه چین در این حیطه پرمدعی است، اما بسیاری بر این باورند که «یونان باستان» زادگاه تاریخ در قالب یک رشتۀ علمی است. در هرودوت و توسیدید، شاهد منشأ روش تاریخی هستیم، تلاشی معتبر اما مبهم برای مستندسازی وقایع، نه یک جایگاه تخیلی برای موجودات جادویی، خدایان خسته، و قهرمانان محلی.
اما در عین حال یونانیان از تاریخشان برای تهمت زدن به دشمنانشان استفاده کردند. در «تاریخ» یونانی، امپراتوری ایران را به مثابهی محل شیاطین عیاش، فاسد و منحط میبینیم که تنها در جستجوی مرگ و بردگی مردم متمدن بودند.
این تحقیر امپراتوری ایران دو هزار سال در آموزش اروپامحور ادامه یافت، روایتی تاریخی که از یونان به رم و شوالیهها و بریتانیا و سپس به آمریکا رسید. زمانی مورخان دریافتند «باقی دنیا» هم شاید چیزی برای افزودن به تاریخ داشته باشد، اما مطالعه درباره ایران به دلیل کمبود منابع اولیهی در دسترس نهادهای غربی دچار مشکل شد. ترجمههای فارسی بسیار اندکی موجود بود (صرفنظر از متنهایی که باید ترجمه میشدند). حتی امروزه، آمازون بیش از ۲۰۰۰۰ کتاب در مورد یونان و روم باستان دارد. در حالیکه فارسی حتی بخش خودش را هم ندارد.
با این حال، ایرانیان یکی از بزرگترین تمدنهای جهان بودند. امپراتوری ایران که زمانی ایران، مصر، ترکیه، و بخشهایی از افغانستان و پاکستان امروزی را پوشش میداد، چه چیزی به جهان عرضه کرده است؟ خب، در این مطلب پنج دستاورد ایرانیان برای جهان را میخوانید.
همه راهها به تخت جمشید ختم میشود
قدمت جادهها به زمانهای دور بازمیگردد. مصر و سومر جاده داشتند. هِک، نخستین سکونتگاههای تاریخ احتمالاً از چند قلوهسنگ برای سنگفرش کردن جاده استفاده میکردند. اما ایرانیان بودند که اولینبار جاده سلطنتی ساختند. در زمان سلسله هخامنشیان (۵۵۰ تا ۳۳۰ پ. م.) ایرانیان شبکهای از جادهها به طول بیش از ۲۵۰۰ کیلومتر از استانهای حاشیهای خود تا پایتخت خود پرسپولیس ساختند. رومیان که به جادههایشان معروف بودند، این را از ایرانیان آموختند و الگوبرداری کردند. چنین شبکهای برای یک امپراتوری سازمانیافته، کارآمد و یکپارچه ضروری بود. بدون جادههای خوب، بیشتر «امپراتوریها» صرفاً مجموعهای از رعیتهای گسسته هستند.
ساتراپیهای ایران باستان
دلیل اینکه جادهها برای ایران اهمیت داشتند، جاهطلبی فراوان آنها بود. ایران صرفاً یک امپراتوری نظامی نبود که با شمشیر اداره شود بلکه یک قدرت متمرکز و یکپارچه با یک بوروکراسی سنجیده و یک زیرساخت سیاسی فعال بود و تمام اینها از طریق سیستم «ساتراپی» اداره میشد.
ساتراپ یک فرماندار محلی بود که از سوی امپراتور منصوب میشد و برای انجام بهترین کار به او آزادیهای منطقهای خاصی داده میشد تا زمانی که آن امور به نفع امپراتوری باشد. نزدیک ۲۰ ساتراپی در بیش از ۵ میلیون کیلومتر مربع امپراتوری وجود داشت. این واگذاری کامل قدرت نبود (مانند «تا زمانی که مالیات میپردازی هر کاری که میخواهی بکن»)، بلکه یک جور ناحیهبندی اداری بود که کار دولت کارآمد را با نظارت منظم تسهیل میکرد. به خاطر ساتراپیهاست که ایران اغلب به عنوان نخستین «دولت» شناخته میشود.
نامههایی به داریوش
ایرانیان یک سیستم پستی رسمی و کارآمد به نام «چاپار خانه» اختراع کردند. مصریان و آشوریان خدمات نوشتاری و پیک داشتند، اما تنها در زمان داریوش اول (۵۴۸-۴۸۶ پیش از میلاد) بود که جهان صاحب نخستین شبکۀ سیستمهای اسبهای امدادی و خانههای پستی شد. یک پستچی پارسی سوار بر اسب آن را تا حد خستگی میتاخت و سپس در یک مبادلهخانه (که تقریباً یک روز با هم فاصله داشتند) اسبها را عوض میکرد. بعد از یک صبحانهی سریع که شامل انجیر روی نان لواش میشد، سوار بر اسبی تازه میتاخت. این روش از هر روش دیگری که تا آن زمان وجود داشت بسیار سریعتر، ایمنتر و مؤثرتر بود.
تحمل و مدارا در امپراتوری ایران
در زمان امپراتوران بزرگ هخامنشی، مردم مغلوب مجاز به حفظ باورها و اعمال مذهبی خود بودند، تا زمانی که ثبات امپراتوری را بر هم نزنند. امپراتوری ایران سه قاره را پوشش میداد و اتحادیهی متنوعی از اقوام، قومیتها و هویتهای مذهبی زیاد بود. برای یک یهودی، پیرو مانی یا زرتشتی کاملاً قابلقبول بود که همگی درباره الهیات در دیگ جوشان فرهنگی که تخت جمشید بود بحث کنند.
در نتیجه، شهرهای ایرانی منبع نوآوریهای علمی، فلسفی و فناوری بزرگی شدند. امپراتوریهای پیش از ایرانیان، مانند مصریان و آشوریها، مردم را به تعظیم در برابر خدایان خود و اتخاذ روشهای آنان مجبور میکردند. بابلیها در کتاب مقدس اینگونه توصیف شدند که یهودیان را مجبور به توقف پرستش میکردند. ایرانیان نخستین مدعیان مهمی هستند که به اندازه دنیای باستان به «مدارا» نزدیک هستند.
فضاهای سبز و باربیکیو
دلیل اینکه بیشتر خانهها دارای باغ یا حیاط هستند، احتمالاً به خاطر ایرانیهاست. مصریان واحههای شگفتانگیزی داشتند، بابلیها باغهای معلق خودشان را داشتند، اما ایرانیان باغها را باب کردند. از دید آنها، باغ «بهشت روی زمین» بود و هر کسی که میتوانست یک باغبان استخدام میکرد تا مطمئن شود همیشه مقابل چشمان ساکنان خانه، نمایی سرسبز و دوستداشتنی هست. بر اساس تاریخ هرودوت، امپراتور خشایارشاه یکم، باغی داشت که هر نوع درخت میوهای در آن بود.
باغهای ایرانی یا «چهار باغ» معمولاً دارای طیف وسیعی از گیاهان و آبهای روان بودند. این باغها مکانهایی برای تفریح و البته تفکر، گفتمان و تجارت بودند. باغهای اسلامی اندلس در اسپانیا و باغهای مغول در هند بر پایه باغهای ایرانی بنا شده بودند. در عین حال، لوکولوس، دولتمرد رومی، زمانی که در یک مأموریت دیپلماتیک در ترکیه امروزی بود، باغهای ایرانی را از نزدیک دید. وقتی به خانه بازگشت، با «باغهای لوکولوس» اندکی از هنر ایران را به رم آورد. این باغها متداول شدند و از آنجا به سراسر امپراتوری و قلب اروپاییان راه یافتند.
گذشتهای که نباید فراموش کرد
ایران نیم هزاره مرکز جهان بود، نخستین امپراتوری که جاهطلبی واقعی داشت و آن جمع کردن بسیاری از مردم در لوای یک دولت بود. ایران یکی از نخستین امپراتوریهایی بود که تشخیص داد تنوع و چندفرهنگی میتواند نقطهی قوت باشد. با این حال، این ویژگی ایرانیان هنوز در مباحثات تاریخی نادیده گرفته میشود. از بسیاری جهات، بخشی از این امر ناشی از موفقیت نوآوریهای ایرانیان است. جادهها، خدمات پستی و بوروکراسی اداری متمرکز به امپراتوریهای جانشینی که بیشتر موضوع صحبت ما هستند، مانند روم و خلافت عباسی، به ارث رسیدند. اما ما نباید ایران را فراموش کنیم چون از آنجا بود که تمدن مدرن آغاز شد.
ارسال نظر