ادعای نوجوان ۱۶ ساله درباره قتل راننده تاکسی
پسری نوجوان که همراه دو دوستش راننده تاکسی اینترنتی را به انگیزه سرقت کشتهاند میگوید بیگناه است و به خاطر پول اعتراف کرده بود.
اعتمادآنلاین: پسری نوجوان که همراه دو دوستش راننده تاکسی اینترنتی را به انگیزه سرقت کشتهاند میگوید بیگناه است و به خاطر پول اعتراف کرده بود.
پسر نوجوانی که متهم است راننده تاکسی اینترنتی را با انگیزه سرقت به قتل رسانده، ادعا میکند دو همسدتش قاتل هستند و او به خاطر پول این اتهام را قبول کرد.
متهم که زمان بازداشت 16ساله بود، یک بار پیش از این به خاطر نداشتن بلوغ عقلی از اتهام قتل عمدی تبرئه شده بود اما با اعتراض اولیای دم، پرونده یک بار دیگر به جریان افتاد تا به درخواست قصاص رسیدگی شود.
دو سال قبل خانواده جوانی به نام سهند اعلام کردند فرزندشان گم شده است. پدر و مادر سهند به پلیس گفتند پسرشان راننده تاکسی اینترنتی است و با تایید یک سفر در پلتفرمی که در آن کار میکرد از خانه خارج شد و دیگر برنگشت.
تحقیقات برای پیدا کردن سهند آغاز و یک روز بعد جسم بیجان او در کنار جاده پیدا شد. سهند 25 ساله به شدت کتک خورده و آثار جراحت روی بدن او مشهود بود.
پیکر سهند به پزشکی قانونی انتقال یافت و با شناسایی جسد از سوی والدینش پرونده قتل او به جریان افتاد. در تحقیقاتی که انجام شد پلیس پی برد خودرو سهند در شهرستان همدان رها شده است. پلیس اعلام کرد سه جوان سوار ماشین بودهاند و بعد از تصادف در اطراف همدان اتومبیل را رها و فرار کردهاند.
با بررسی تلفن همراه مقتول و آخرین تماسهایی که با او گرفته شده بود در نهایت ماموران سه پسر جوان را شناسایی و بازداشت کردند. آنها به سرقت ماشین سهند اعتراف کردند و یکی از سه متهم که احسان نام دارد اتهام قتل جوان راننده را پذیرفت.
با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست پرونده برای رسیدگی به شعبه 4 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در جلسه رسیدگی به این پرونده بعد از اینکه کیفرخواست خوانده شد، اولیای دم به جایگاه آمدند. مادر سهند گفت: ما خانواده ثروتمندی نیستیم. فرزندانمان را با زحمت بزرگ کردیم. پسرم سهند بسیار جوان بود او برای اینکه بتواند زندگیاش را بسازد خیلی کار میکرد. او مدتی بود که به عنوان راننده تاکسی اینترنتی فعالیت میکرد. این سه جوان که حالا در دادگاه مقابل من نشستهاند آنقدر پسرم را زدند که جانش را از دست داد. حالا من از آنها تقاص پس میگیرم و درخواست قصاص قاتل را دارم.
سپس احسان در جایگاه ایستاد و گفت: من مرتکب قتل نشدهام و اعترافاتم دروغ است.
او گفت: من 16ساله هستم، در خانوده فقیری زندگی کردهام. پدری معتاد دارم که هیچ کاری در زندگی نمیکند و خرج موادش را هم از ما میگیرد. خرج زندگی را من و مادرم تامین میکنیم. ما مستاجر و بدبخت بودیم. نمیتوانستیم اجارهخانه بدهیم و شرایط سختی داشتیم. دو دوستم به من گفتند بیا برویم تهران ماشین بدزدیم. گفتند پولش را تقسیم میکنیم و میتوانی پول پیش خانه را بدهی و یک سال خانوادهات راحت هستند. من هم قبول کردم. سه نفری به تهران آمدیم و یک ماشین کرایه کردیم. در راه راننده را مجبور کردیم توقف کند و او را زدیم اما من تنها نبودم ضربات اصلی را دو دوستم زدند. آنقدر او را زدند که بیحال شد. او را گوشه خیابان رها کردیم و به سمت غرب کشور راه افتادیم اما در راه تصادف کردیم و از ترس فرار کردیم.
متهم گفت: بعد که بازداشت شدیم دوستانم به من گفتند تو قتل را گردن بگیر ما پول میدهیم تا خانوادهات راحت زندگی کنند اما آنها دروغ گفتند و پولی در کار نبود.
بعد از گفتههای متهم و با توجه به اینکه او در همه مراحل بازجویی جزئیات حادثه را توضیح داده بود قضات احسان را گناهکار تشخیص دادند اما با توجه به اینکه او 16 ساله بود بر اساس ماده 91 رأی بر پرداخت دیه و حبس محکوم کردند.
رأی صادره با اعتراض اولیای دم سهند مواجه شد. مادر مقتول گفت: تفاوت پسر من که با زحمت درس خواند و کار کرد با پسری که دزدی میکند خیلی زیاد است. ما هم سختی در زندگی زیاد تحمل کردیم اما بچههایمان راه کج نرفتند. پسر من با اینها نه دشمنی داشت و نه حتی آنها را میشناخت. این متهم هم میدانسته که دارد چه میکند؛ او به خاطر پول آدم کشته و خواستار قصاص هستیم و رأی را درست نمیدانیم.
با اعتراض اولیای دم دیوان عالی کشور پرونده را بررسی کرد و با توجه به اینکه پزشکی قانونی تایید کرده بود متهم دارای بلوغ عقلی است رأی صادره را نقض کرد. این بار متهم در شعبه همعرض پای میز محاکمه رفت. او اتهام را قبول نکرد و باز هم مدعی شد چون قرار بوده پول بگیرد اتهام قتل را قبول کرده است.
با پایان جلسه دادگاه هیات قضات برای تصمیمگیری در این خصوص وارد شور شدند.
ارسال نظر