هشدار جدی؛ کارد به استخوان مردم رسیده!
به اعتقاد دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی پذیرش تکثر جامعه، رقابت سیاسی و اهتمام به توسعه ایران میتواند فضای سیاسی کشور را تغییر دهد.
گفتارنو: به اعتقاد دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی پذیرش تکثر جامعه، رقابت سیاسی و اهتمام به توسعه ایران میتواند فضای سیاسی کشور را تغییر دهد.
سید حسین مرعشی در پنجمین کنگره جمعیت توسعه و آزادی استان کرمان معتقد است اولین نیاز مردم یک تجدید نظر و تحول در عرصه روابط بین المللی و منطقهای ایران است که نیازی فوری در جهت رهایی و برون رفت از بنبستهای فعلی کشور محسوب میشود.
مهمترین بخشهای سخنرانی دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی را در ادامه میخوانید:
اولین نیاز مردم یک تجدید نظر و تحول در عرصه روابط بین المللی و منطقهای ایران است که نیازی فوری در جهت رهایی و برون رفت از بنبستهای فعلی کشور محسوب میشود.
دومین نیاز کشور تمرکز و تکیه بر اصلاح شاخصهای اقتصادی است که مقام معظم رهبری شعارهای سال را بر مبنای آن لحاظ کردهاند، و امسال دو شاخص اساسی تورم و رشد اقتصادی لحاظ شده است.
در حال حاضر شاهد یک تورم بالای ۵۰ درصد هستیم که برای ۵ سال متوالی کمر مردم را شکسته و تعادل زندگی را بهم زده و منشا فشارها و نابسامانیهای بسیاری است، لذا کارد به استخوان مردم رسیده است.
پذیرش تنوع فرهنگی و تنوع اجتماعی در ایران سومین مهم است. در حوادث پاییز ۱۴۰۱ این تنوع خودش را نشان داد و مشخص شد جامعه ایران بر خلاف تبلیغهای بعد از انقلاب اسلامی، یک امت نیست و یک ملت هست و حتی پایبندی این ملت حتی به دین و احکام آن یکسان نیست.
چهارمین مسئله، مسئله سیاست و فرصت دادن به افراد کارآمدبا گرایشهای مختلف است. در سیاست داخلی جز با باز کردن فضای سیاسی و فرصت دادن به سیاستمداران برای بالا بردن کارآمدی در نظام سیاسی و اقتصادی راهی نیست، بنابراین دست یافتن و رسیدن به کارآمدی تنها از میدان رقابت میگذرد نه حذف.
ایران به عنوان یک کشور پهناور با جمعیت انبوه در یک منطقه بسیار مهم جهان، از جهت توسعه، دچار عقب افتادگیهای غیر قابل پذیرش است.
به نظر میرسد که نظام جمهوری اسلامی به هر دلیل در مسئله اول یعنی مناسبات بینالمللی وارد مسیر جدید شده و ضرورتها را پذیرفته و گامهای مهمی در مسائل منطقهای و بینالمللی برداشته است.
در بحث اقتصاد و کنترل تورم امسال گامهایی برداشته خواهد شد و اگر تورم به زیر ۳۰ درصد برسد اتفاق بسیار خوبی است.
اما در سه موضوع بعدی یک فاصله معناداری بین نیازهای جامعه و سیاستهای دولت و مجلس وجود دارد.
جامعه و مردم ایران دارای طیفهای گوناگون فکری و سیاسی هستند، در سمت چپ نیروهای اجتماعی ایران گروههایی وجود دارند که مدافع سرسخت نظام هستند و حاضرند بجنگند و خون بدهند.
در سمت راست ایران جوانانی هستند که اعتقادی به حکومت و حتی دین ندارند که تحت تاثیر سیاستهای غلط کشور، واکنشهایی نشان دادهاند و در میانه این دو گروه نیروهای متنوع دیگری وجود دارد.
در حوزه سیاست داخلی علیرغم شکست حاکمیت یکدست و یکپارچه، به نظر میآید هنوز به ضرورت تغییر توجه نمیشود.
اگر روزی ایران رئیس جمهوری داشته باشد که بخواهد از توانمندی ملت ایران بدون گزینش و حذف و بدون توجه به نگرش اعتقادی و سیاسی آنها استفاده کند ظرفیت تجربه انسانی و تجربه مدیریتی کشور آنقدر کم است که نمیشود یک دولت کارآمد تشکیل داد.
ما در این مملکت آرزوهای برباد رفته زیادی داریم و زمانی محقق میشوند که تنوع مردم و گروههای سیاسی را به رسمیت بشناسیم.
چین یک سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی تغییرات بنیادی خودش را در سیاستها شروع کرد و الان در جایگاه مهمی قرار دارد. هند به دنبال چین به رشد ۸ درصدی رسید و امارات از یک بیابان یک کشور ساخته که امروز حجم اقتصادی آن با ۴ الی ۵ میلیون جمعیت برابر با حجم اقتصادی کشور ایران است.
ارسال نظر