قتل فجیع رقیب عشقی با ضربات متعدد کارد
مردي كه رقيب عشقياش را با ضربات متعدد چاقو به قتل رسانده و جسدش را كنار رودخانهاي رها كرده بود با تاييد حكم قصاصش از سوي ديوان عالي كشور يك قدم به مرگ نزديك شد.
ماموران پليس كرج۲۰ اسفند سال ۸۷ حين گشتزني به شي ملحفهپيچي كه كنار يك رودخانه رها شده بود مشكوك و زماني كه به آن نزديك شدند مشاهده كردند در ميان ملحفه يك جسد وجود دارد كه ظاهر آن نشان ميدهد با ضربات متعدد چاقو به قتل رسيده است.
جسد به پزشكي قانوني انتقال يافت و تحقيقات براي شناسايي هويت مقتول آغاز شد. چند ساعت بعد از پيدا شدن جنازه، خانواده مردي به نام احمد به پليس مراجعه كردند و مدعي شدند فرزند ۳۳سالهشان گم شده است. خانواده احمد گفتند قرار بود او كاري را در خارج از خانه انجام بدهد و خيلي زود برگردد اما اينطور نشد.
مادر احمد گفت پسرش در پي يك تماس تلفني با عجله از خانه خارج شد. وقتي اين زن مشخصات پسرش را داد، پليس متوجه شد جسد مكشوفه متعلق به احمد است، بنابراين از خانواده اين مرد خواسته شد براي شناسايي هويت مقتول به پزشكي قانوني بروند. زماني كه كشوي حاوي جسد در سردخانه پزشكي قانوني بيرون كشيده شد برادر احمد جنازه را شناخت.
با مشخص شدن هويت جسد تحقيقات در مورد زندگي شخصي احمد آغاز شد. همه چيز نشان ميداد اين مرد جوان قرباني كينه عميقي شده است. ضربات پيدرپیاي كه به وي وارد شده بود، حكايت از اين كينه داشت.
زماني كه ماموران تلفن همراه احمد را مورد بررسي قرار دادند متوجه شدند آخرين تماس با اين مرد از سوي زني به نام ريحان صورت گرفته است و اين دو از مدتها قبل با يكديگر در تماس بودند.
پليس ريحان را شناسايي و بازداشت كرد. اولين جملات ريحان نشان داد او از راز قتل احمد باخبر است. اين زن گفت: احمد كشته شده و قاتل او شوهر من است. عباس شوهرم او را كشت و من شاهد اين قتل بودم.
ريحان اتفاقي را كه رخ داده بود اين طور شرح داد: يك سال بود كه با احمد آشنا شده بودم و با هم رابطه داشتيم. من شوهرم عباس را دوست نداشتم. او معتاد بود و وقتي شيشه ميكشيد ديگر كنترلي بر رفتارهايش نداشت و من را كتك ميزد. اصلا از زندگيام راضي نبودم. آخرين بار وقتي كه باهم دعوا كرديم من با حالت قهر خانه را ترك كردم و به احمد هم گفتم كه ميخواهم از شوهرم جدا شوم.
قرار بود وقتيطلاق گرفتم با احمد ازدواج كنم اما پدرم از قهر كردن من عصباني شد و مرا به خانه شوهرم برگرداند. او گفت هيچ حمايتي از من نميكند. مجبور شدم پيش عباس بروم اما همچنان از او بيزار بودم و به احمد خيلي بيشتر نزديك شده بودم.
ريحان ادامه داد: يك هفته قبل از قتل، شوهرم فهميد من با احمد رابطه دارم. او خيلي مرا تحت فشار قرار داد و كتكم زد، بعد از من خواست هر طور شده احمد را به خانه بكشم اما من قبول نكردم. خيلي كتكم زد. ديگر نتوانستم زير كتكهايش دوام بياورم و با احمد تماس گرفتم و گفتم كسي در خانه نيست و از او خواستم بيايد. احمد هم وقتي ديد گريه ميكنم بلافاصله آمد.
وقتي وارد خانه شد عباس او را غافلگير كرد و يك ضربه به وي زد. احمد نتوانست واكنش نشان دهد و عباس ضربات بعدي را به بدنش وارد كرد. وقتي احمد جان داد عباس او را لاي ملحفهاي پيچيد و بعد جسدش را كنار رودخانهاي در همان اطراف رها كرد.
با اعترافات ريحان شوهرش هم بازداشت شد. اين مرد به قتل اعتراف كرد و گفت: من نميخواستم احمد را بكشم اما وقتي متوجه رابطهاش با همسرم شدم و ريحان به من گفت با احمد رابطه جنسي داشته است، نتوانستم اين موضوع را تحمل كنم به همين خاطر هم به زنم فشار آوردم كه احمد را به خانه بكشاند. البته ريحان نميدانست من قصد كشتن احمد را دارم.
با تكميل تحقيقات پرونده براي رسيدگي به شعبه ۸۰ دادگاه كيفري استان تهران فرستاده شد و عباس و ريحان در برابر اتهاماتي كه دادستان به آنها وارد كرده بود از خود دفاع كردند. عباس اتهامش را قبول كرد و گفت چون مقتول به زنش تجاوز كرده بود دست به قتل زده است اما ريحان اتهام معاونت در قتل را رد كرد و گفت نميدانست شوهرش چه قصدي داشت.
در نهايت عباس به جرم قتل احمد به قصاص و ريحان به يك سال حبس محكوم شد. اين راي مورد اعتراض قرار گرفت و شعبه ۱۱ ديوانعالي كشور پرونده را يك بار ديگر مورد رسيدگي قرار داد و راي صادره را تاييد كرد. به اين ترتيب عباس يك قدم ديگر به مجازات نزديك و پرونده قصاص نفس او براي گذراندن مراحل قانوني به دادسراي كرج ارسال شد.
منبع: شرق
باز نشر: مجله اینترنتی Bartarinha.ir
ارسال نظر