حکم ۷۵ ضربه شلاق برای دو عکاس
شعبه ۱۰۲ دادگاه عمومی قزوین با صدور حکمی، خلیل امامی و عباس علیپور دو تن از عکاسان قزوینی را به اتهام «توهین» به مدیرکل میراث فرهنگی این استان، به ۷۵ ضربه شلاق محکوم کرد.
یکی از این عکاسان روز چهارشنبه، ۲۲ مرداد بدون ذکر نام خود به سایت «صدای قزوین» گفته است: «بر اساس حکم اولیه شعبه ۱۰۲ دادگاه عمومی قزوین، من به اتهام توهین، به ۲۵ ضربه شلاق محکوم شدم و عکاس دیگر نیز به همین اتهام به ۵۰ ضربه شلاق محکوم شد».
سایت صدای قزوین دلیل صدور این حکم را شکایت محمدعلی حضرتیها، مدیر کل سازمان میراث فرهنگی و مشاور فرهنگی استانداراستان قزوین، ذکر کرده است. آقای حضرتیها که پیش از این مشاور فرهنگی استاندار قزوین بود، ۱۳ مرداد امسال به سمت مدیر کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان قزوین منصوب شد.
خلیل امامی و عباس علیپور، دو عکاس قزوینی پیش از این با انتشار مطالبی در رسانههای محلی نسبت به انتشار کتاب عکسهای آقای حضرتیها با سرمایهگذاری شهرداری قزوین، انتقاد کرده بودند. بر اساس مطالبی که در وبلاگ «قزوین هنر» منتشر شده، خیلی امامی نوزدهم آبان پارسال، عکسهای استفاده شده در کتاب «قزوین، سرزمین روزگاران» را دارای «کیفیت نازل بصری» دانسته بود.
خلیل امامی عکاس، در یادداشتی که در هفتهنامه تابان در تاریخ نوزدهم آبان ۱۳۹۲منتشر شده و در وبلاگ «قزوین هنر» بازنشر شده از نحوه انتشار کتاب «قزوین سرزمین روزگاران» انتقاد کرده است. او در این مطلب نوشته است:
«"قزوین سرزمین روزگاران" کتابیست مصور با عکسهایی از استان قزوین که قصد دارد به معرفی این استان بپردازد. در شناسنامهی کتاب نام پدیدآورنده و عکاس آقای محمدعلی حضرتی ذکر شده که توسط نشر حدیث امروز و با سرمایهگذاری شهرداری قزوین منتشر شده است. "قزوین سرزمین روزگاران" با ۲۱۶صفحه روی کاغذ گلاسه در قطع خشتی و به صورت تمام رنگی به همراه دو مقدمه از محمدعلی حضرتی (پدیدآورنده و عکاس کتاب) و مسعود نصرتی (شهردار قزوین) و مجموع ۲۳۰ قطعه عکس در شهریور ۱۳۹۲ و بدون درج قیمت به زیور طبع آراسته شده است.
با نگاهی کارشناسانه به این کتاب به چند نکته قابل تامل بر میخوریم: نخست اینکه انتشار کتاب در حوزهی گردشگری میبایست به عکسهایی بسیار عکاسانه به لحاظ بصری مزین شود. بر همگان واضح است که آثار تاریخی و چشماندازهای طبیعی استان ما خود به خود زیبایند و صرف نسخهبرداری فنی از آنها نمیتوان جوابگوی نمایش فاخر آنها در حد و اندازهی واقعیشان شد.
اما کتاب یاد شده با عکس و طرح جلدی نه چندان جذاب حاوی عکسهایی با کیفیت نازل بصری در کادربندی، ترکیببندی، نور و رنگ بوده که حاکی از عدم تسلط پدیدآورنده به عنوان عکاس در شناخت نور به عنوان مهمترین مولفهی تشکیل دهندهی عکس و همچنین عدم انطباق کادربندیها و ترکیببندیها با استانداردهای زیباشناختی تصویر که منجر به ارائهی تصاویری نه چندان دلنشین و جذاب شده است.
نبود وضوح کامل برخی عکسها و پردازش بسیار ضعیف تصاویر چاپ شده در کتاب، از عدم تسلط پدیدآورنده به عنوان عکاس این مجموعه، از برخی تکنیکهای عکاسی از قبیل انتخاب صحیح دیافراگم و عمق میدان وضوح و همچنین نامأنوس بودن عکاس با فنون نوین پردازش تصویر پرده بر میدارد.
نکته دیگری که در برخورد با عکسهای کتاب به چشم میخورد عدم شناخت و توانایی عکاس در استفادهی صحیح از ابزار عکاسی است. فاصلهی کانونی و زیباشناسی لنزها سادهترین مسائلی است که عکاسان به آن آشنایی دارند، اما در آثار منتشره دیده نمیشود. بسیاری از عکسهای معماری دارای دیستروشن (اعوجاج) اغراقآمیز بوده که از نکات منفی بارز در عکاسی معماری محسوب میشود. همچنین انتخاب زاویه نادرست دوربین نسبت به سوژه و برخورد نامناسب با نور تصاویری به غایت نازیبا خلق نموده است.
در طراحی کتاب هیچگونه ترتیب و هارمونی خاصی میان تصاویر رعایت نشده و پرشهای ناگهانی بین تصاویر نه چندان مرتبط با یکدیگر، ذهن بیننده را مغشوش میسازد. به واقع در صفحهآرایی کتاب تنها به صفحهبندی بسنده شده و مشخص نیست به چه دلیل از دامنههای رنگی استفاده شده که هیچ سنخیتی با محتوای این اثر ندارد. کیفیت چاپ برخی صفحات کتاب مطلوب بوده اما در بیشتر صفحات با افت شدید سطح کیفی چاپ روبرو هستیم.
صحافی کتاب در خور این تعداد برگ کاغذ نبوده و شیرازهی آن در اندک مدت دچار دگرگونی شده و کتاب پس از چندین نوبت استفاده حالت اصلی خود را از دست میدهد.
در پایان این پرسش مطرح میشود: با توجه به جایگاه و پیشینهی فرهنگ، هنر و تمدن قزوین و با عنایت به پتانسیل عکاسان خوب و حرفهای استان که موجب شده جایگاه عکاسی قزوین همپای خوشنویسی در کشور بدرخشد، آیا انتشار چنین کتابی در خور شآن و جایگاه نام قزوین بوده و میتواند نمایندهای شایسته برای قزوین نزد گردشگران و مهمانان داخلی و خارجی باشد؟! »
در پاسخ به این نقد، یادداشتی با نام میرکمال مصطفوی در شماره ۴۸۳ هفتهنامه تابان قزوین منتشر شد.
عباس علیپور، دیگر عکاس قزوینی، ۳۰ دی ماه در واکنش به این یادداشت نوشته بود که میرکمال مصطفوی نام مستعار محمدعلی حضرتیها است. وی در ادامه مطلب خود آقای حضرتیها را به انتشار کتابی بیکیفیت با صرف هزینههای گزاف از بودجههای دولتی متهم کرده و افزوده بود: «آیا کیفیت کتاب مذکور، در شان این همه آثار فرهنگی و تاریخی قزوین بوده و مایه شرمساری نیست؟». وی در یادداشتی با عنوان «نه هر که سر بتراشد قلندری داند» در وبلاگ قزوین هنر خطاب به محمدعلی حضرتیها نوشته است:
آیا شما که داعیه دار تبلیغات جاذبههای گردشگری استان هستید؛ در سالیان گذشته نیز محصولات تبلیغاتی بیکیفیت (همانند کتاب قزوین سرزمین روزگاران) تهیه نمودهاید؟ و آیا پیش از داشتن موهبت مسئولیت در سازمان ایرانگردی و اداره کل میراث فرهنگی، هم دست به تولید چنین آثار درخشانی(!) زدهاید؟ چرا شرایط یکسانی برای دیگر عکاسان استان فراهم نیست، تا در این امور وارد شوند؟ آیا استفاده از روابط و امتیازهای خاص، موجب یکه تازی حضرتعالی در این عرصه شده است؟
۲۳ فرودین امسال نیز علیرضا خدابخش، مدیر سایت صدای قزوین خبر داده بود که محمد علی حضرتیها، مشاور فرهنگی استاندار قزوین به دلیل انتشار یادداشتهای این دو عکاس از سایت یاد شده شکایت کرده است. محمد علی حضرتیها نیز با تایید این موضوع، گفته بود: «به دلیل توهین و افترایی که در یکی از یادداشتهای انتشار یافته در سایت قزوین امروز صورت گرفته بود، از مدیریت این سایت شکایت کردم».
نظر کاربران
هرکی زورش بیشتره جاش توی بهشته!!!!!
درقديم براى تربيت بچه ها انهارا با شلاق يا چوب ميزدند كه حالا روانشناسان ميگن چه صدمه اى به شخصيت بچه ها ميخورد
به نظر من اين شلاق زدن توهين به شاء ن انسان است . اگر كسي توهين كرده يا جريمه بشه يا هر جورى كه ميشه اوونهارو از اين كار پشيمون كرد انجام بدن .شلاق در قرن ٢١ يعنى چى؟