روایت شمشیر باز ایرانی از ۱۰۸ روز اسارت
خوشحالي را ميشد از صدايش فهميد. زياد نميتوانست صحبت كند. با واسطه شوهر خالهاش موفق به گفتوگويي با او شديم.
خوشحالي را ميشد از صدايش فهميد. زياد نميتوانست صحبت كند. با واسطه شوهر خالهاش موفق به گفتوگويي با او شديم.
رفتار گروگانگيران با شما چطور بود؟
آنها رفتار بدي با ما نداشتند و تنها به فكر رسيدن به پول بودند.
در كجا زنداني بوديد؟
جايي شبيه يك اتاقك تاريك بود. ما در اين مدت آنجا بوديم.
ميدانستيد كجا زنداني هستيد؟
نه. تصور ميكرديم ما را از كشور خارج كردهاند.
به آزادي اميد داشتيد؟
بله. ميدانستيم كه ماموران براي آزادي ما هر تلاشي را انجام ميدهند. البته اين روزها را با دلهره سپري كرديم. آنها تهديد كرده بودند اگر پول به دستشان نرسد ما را به قتل ميرسانند.
چه زماني به تهران باز ميگرديد؟
تازه وارد شهرستان خاش شدهايم؛ ساعت ۱۶ احتمالا تا دو روز ديگر به تهران بياييم. از مردم ايران كه براي آزادي ما دعا كردند و مسوولان كه تلاش زيادي را در اين زمينه انجام دادند، تشكر ميكنم.
وضعيت جسماني خودت و مهدي چگونه است؟
هر دو خوب هستيم و مشكلي نداريم.
نظر کاربران
خدا رو شکر که آزاد شدين
پاسخ ها
کسانیکه به جمله " خدارو شکر که آزاد شدین " منفی دادن واقعا چه جور آدمی هستند ؟ با خدا مشکل دارند یا بنده خدائی که بیش از سه ماه اسیر بوده .
داعشی نبودند