قتل معمایی دو کودک در دو ماجرای مرموز

رکنا: 15 اسفند سال گذشته پسری 6 ساله در یکی از بیمارستان‌های تهران فوت شد. آثار کبودی روی دهان و صورت او وجود داشت و احتمال می‌رفت در پی کودک‌آزاری جان باخته است. با توجه به مشکوک بودن مرگ او پدر و نامادری‌اش بازداشت شدند. آنها مدعی بودند که کودک شام خورده و خوابیده و روز بعد متوجه فوتش شدند. روز قبل او موقع بازی از پله خانه افتاده است. کودک فوت شده خواهری 8 ساله دارد که او مورد تحقیق قرار گرفت و گفت که نامادری‌اش شب قبل برادرش را به‌دلیل شیطنت‌هایش کتک زده و  وقتی بدحال شده  او  را به بیمارستان نبرده ‌اندتا بمیرد. متهمان در بازداشت بودند و تحقیقات از آنها ادامه داشت تا این‌که دیروز نامادری خانواده در جریان تحقیقات نزد محمد وهابی، بازپرس شعبه دوم بازپرسی دادسرای جنایی تهران ادعاهای جدیدی را مطرح کرد و گفت: شب حادثه چون حال 2 فرزند شوهرم بد بود شربت استامینوفن به هردوی‌شان دادم تا بهتر شوند اما یکی از بچه‌ها فوت شد و دیگری زنده ماند. شوهرش نیز گفته‌های او را تایید کرد اما شواهد نشان می‌داد که شربتی به بچه دیگر خانواده خورانده نشده است.

کتک مرگبار بچه

دومین پرونده اوایل خرداد سال گذشته و با حضور مردی در پلیس آگاهی تهران مطرح شد. این مرد در شکایت خود مدعی شد، پسر چهارساله‌اش به قتل رسیده و از مادرکودک و مرد غریبه‌ای در این رابطه شکایت دارد. در جریان تحقیقات اولیه معلوم شد آن دو نفر آن‌قدر بچه را کتک زدند که بد حال شده و جان باخته است. با دستور بازپرس جنایی، دو متهم فراری پرونده تحت تعقیب بودند تا این‌که بعد از ۱۰ ماه از قتل این کودک آنها دو روز پیش در یکی از شهرستان‌های کشور شناسایی و بازداشت شدند. 

شهرام مرد ۲۸ ساله در جریان تحقیقات پلیسی گفت: آرایشگرم و یک‌سال‌ونیم پیش به‌طور اتفاقی در یک گروه تلگرامی با شیما آشنا شدم و ارتباط‌مان شکل گرفت. او می‌گفت تنها زندگی می‌کند و پسری چهار ساله دارد که با شوهرش زندگی می‌کند و گاهی وی را به خانه‌اش می‌آورد. چند بار آن بچه را دیدم. به هم علاقه‌مند شده و حتی قصد ازدواج داشتیم. شب حادثه پسر چهار ساله بیقراری می‌کرد که همین باعث شد شیما او را کتک بزند. حال بچه بد شد و او را به بیمارستان بردیم که بعد از بهبودی اولیه، او را به خانه آوردیم که پدر کودک فهمید و مجبور شدیم بچه را به شهرستان ببریم که در آنجا حالش بدتر شد و بعد از بستری شدن در بیمارستان فوت کرد. بعد هم فرار کردیم پس از ۱۰ماه که بازداشت شدیم. من او را نکشتم و شیما قاتل‌ است.

با توجه به گفته‌های این مرد، مادر کودک مورد تحقیقات قرار گرفت و مدعی شد مرد مورد علاقه‌اش او را فریب داده و بچه را به قتل رسانده و با دروغ‌پردازی می‌خواهد وی را قاتل جا بزند.

دیروز نیز متهمان به شعبه اول بازپرسی دادسرای جنایی تهران منتقل شدند و قتل کودک را  گردن یکدیگر انداختند.